ادغام مهاجران عراقی در جامعه ایران و پیامدهای جمعیت شناختی آن

ادغام مهاجران

مهاجرت یکی از فرآیندهای مهم جمعیت شناختی است که با تغییرات گسترده در سطح فردی و اجتماعی همراه است.

در گذشته به دلیل محدودیت‌های ارتباطی و اجتماعی حجم مهاجرت‌ها اندک بوده. ولی در عصر حاضر با ظهور نوسازی و در پی آن تسهیل و گسترش ارتباطات، شکل‌گیری اقتصاد جهانی حجم و میزان مهاجرت‌های بین المللی گسترش روزافزونی داشته است.

با توجه به حجم گسترده مهاجرت‌های بین الملل در چند دهه اخیر، مسئله ادغام‌مهاجران و پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و… بسیار مورد توجه است. در همین راستا پژوهش حاضر به مطالعه ادغام‌مهاجران عراقی در جامعه ایران و پیامدهای جمعیت‌شناختی آن با استفاده از تحلیل ثانویه داده‌های خرد سرشماری سال1385 و 1390 پرداخته است.

ادغام مهاجران در جامعه میزبان در چند ‌سال اخیر کلیدواژه‌ فعالیت بسیاری از نهادهای مردمی و غیرانتفاعی در کشورهای پذیرنده‌ مهاجران و پناهندگان است. این نهادها همسو با رویکرد دولت‌ها سعی می‌کنند حضور مهاجران و پناهندگان در کشورشان را به فرصت تبدیل کنند. از طریق ایجاد فرهنگ پذیرش در جامعه‌ خودشان از خطرهای احتمالی بیگانه پنداشتن مهاجران جلوگیری کنند.

 

ادغام اجتماعی مهاجرین:

دو رویکرد «ادغام اجتماعی» و «طردشدگی اجتماعی» فراروی مهاجران است. وقتی از ادغام اجتماعی صحبت می‌شود مهاجران از حق و حقوقی برخوردار می‌شوند که در ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و آموزشی آن جامعه وجود دارد. وقتی با رویکرد طردشدگی اجتماعی روبرو باشیم مهاجران کنار زده می‌شوند. این احساس «ازخود بیگانگی» و «حاشیه نشینی» در بین مهاجران اتفاق می‌افتد و ادغام به کندی شکل می‌گیرد.

در بحث ادغام اجتماعی چند رویکرد در حوزه هایی مانند آموزش و پرورش، اشتغال و بازار کار، تابعیت و شهروندی مطرح بوده و در بحث رویکرد نسلی، مقایسه نسل اول و دوم به لحاظ وجود تفاوت‌ها مطرح است. حدود ۲۱ درصد فرزندان نسل دوم احساس می‌کنند ایرانی هستند. چنانچه نتایج پژوهش‌ ها نشان می‌دهد، از بین جمعیت افغانستانی نسل دوم، ۴۱ درصد افغانستانی، ۲۶ درصد هویت دوگانه افغانستان ایرانی و ۱۱ درصد احساس بی‌هویتی می‌کنند.

وقتی این وضعیت در کنار هم قرار می‌گیرند مشخص می‌شود که بخش قابل توجهی از مهاجران در ایران متولد و بزرگ شده‌اند. ولی اجازه اشتغال ندارند و با توجه به شرایطی که افغانستان دارد به افغانستان هم برنمی‌گردند. از این‌رو نیاز است تا با توجه به تغییرات هویتی و فرهنگ‌پذیری که در کودکان به ویژه در نسل دوم و حتی سوم افغانستانی‌ها اتفاق افتاده برای ادغام اجتماعی سیاستگذاری شود.

 

به اشتراک بگذارید

دیدگاه ارسال کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *