مهاجران افغان در اصفهان

اصفهان جزو شهرها و استان‌هایی است که مهاجرپذیر بوده و هر ساله به گفته شهرداری اصفهان به اندازه یک محله به آن مهاجر وارد می‌شود. در این ویژه نامه سعی شده است تا وضعیت مهاجران افغانستانی در ابعاد حقوقی، فرهنگی، مدیریتی و اقتصادی در استان اصفهان مورد بررسی قرار بگیرد. افغانستانی‌ها به تعداد فراوانی به ایران آمدند و با بسیج سرمایه اجتماعی و سایر منابع توانستند برای چندین دهه در ایران اقامت کنند، با این وجود اجتماع آنها یک اجتماع سست و شکننده است که هر آن انتظار می‌رود با تغییر سیاستهای ایران فرو بپاشد. با این وجود علت ماندگاری افغان ها در ایران چه بوده است؟ چه عاملی باعث شده که افغان ها نه تنها در ایران بمانند بلکه تعدادشان هم در طی این سالها دائما افزایش يابد؟ افغان ها از کجا متوجه می‌شوند که در کدام شهر ساکن شوند و چگونه می توانند در شهر مقصد مسکن و کار پیدا کنند؟

مطلبی که می‌خوانید، گزیده ای از شماره 4 مجله‌ی 《برای فردا》است که در تیرماه 1393 منتشر شده است. گزارشی را میخوانیم با گفتار و نوشتارهایی از سیدمحمودحسینی، امید شمس، دکتررازمیک درمگرچیان، تورج حاجی رحیمیان، الهه شعبانی، مرتضی رضوانی، عطاء الله محمدی، محمدهادی صمدی، محرم علی خلیلی، روشن موسوی، محسن شاطریان، زهرا ماهری، ویدا کوهی، محمدرضا محسنی، سمیه مسرور، سهیل ذاکرزاده.

 

اصفهان؛ مهاجر پذیر یا نخبه گریز؛ لذت غریبه بودن و غریبه ماندن…

نگاهی به تاریخچه‌ی مهاجرت در استان اصفهان نشان می‌دهد علی‌رغم اینکه اصفهان تا قبل از دهه‌ی ۴۰ یک استان مهاجر فرست بوده است در حال حاضر سومین استان مهاجرپذیر ایران بعد از تهران و البرز محسوب می شود. بنابر آمار موجود سالانه بین ۱۰ تا ۳۰ هزار مهاجرت به اصفهان صورت می گیرد.

 

میزدگردی درباره‌ی زندگی مهاجران افغان

زیر نگاه‌های تحقیرآمیز  یک ملت

اولین حرفی که بعد از تمام شدن مصاحبه به هم زدیم این بود؛ عجب مردمان خوبی هستند. هم صحبت شدن با چند نفر از دوستان افغان‌مان در مورد مسائل و مشکلات مهاجران افغان از طرفی لذت بخش به خاطر صفا و صمیمیتی که داشتند و از طرفی دلهره‌آور به خاطر این همه نامرادی و بی‌مرامی‌هایی که مردم سرزمینمان در حق هم زبان‌ها و هم‌کیشانمان کرده‌اند، بود. ساده هم نیست گفتنش، هرچه بیشتر دوستان افغان حرف می‌زدند بیشتر به عمق رفتار نژادپرستانه‌مان در قبال مهاجرین افغان پی‌ می‌بردیم.

میزگرد ما با حضور چهار دوست افغان شکل گرفت که البته گردآورنده‌ی این میزگرد آقای مرتضی رضوانی بود که خودش جز نوابغ افغان مقیم اصفهان است. او به عنوان کارشناس ارشد علوم‌تربیتی در موسسات مختلف مشغول به تدریس و پژوهش است. دوستان دیگرمان هم: محمدهادی صمدی دارای مدرک لیسانس اقتصاد، مدرس دوره‌های کامپیوتر، همکار مجله‌ی صبح صادق، محرم علی خلیلی طلبه حوزه علمیه (جامعه المصطفی(ص) العالميه)، کارشناسی ارشد رشته فقه و معارف با گرایش فلسفه‌اسلامی، سردبیر نشریه اجتماعی، فرهنگی و ادبی «قلم»، سردبیر نشریه علمی-پژوهشی «حیات»، عضو موسس انجمن‌علمی و پژوهشی فلسفه‌وکلام اسلامی و مولف کتاب انسان در انگاره‌های بشری و الگوی اسلامی» و عطاالله محمدی دانش آموخته سینما، از انجمن سینمای‌جوان‌ایران با گرایش سینمای مستند، تهیه کننده و سازنده سه فیلم کوتاه با موضوعات مهاجرین افغانستانی مقیم اصفهان و مستندهای جایزه از خشت تا سرشت و داش.

 

محکوم به کارگری با اعمال شاقه

گزارشی از زندگی روزمره مهاجران افغان در اصفهان

شیخ بهایی و ابن سینا که به اصفهان آمدند کسی به آنها نگفت شما خارجی هستید و حق کار و زندگی در اینجا را ندارید. شیخ بهایی ماند و با خدمات بی شمارش نام اصفهان را بلند کرد و جوری جایش را در دل اصفهانی‌ها باز کرد که روز شهرشان را بر اساس تولدش نام گذاری کردند. همان طور که ابوعلی‌سینا دانشمندان زیادی را تحویل اصفهان داد؛ اما در قرن گذشته شاید اتفاقی افتاده که اصفهانی‌ها آن چنان روی خوشی به مهمانانشان نشان نمی‌دهند. چه غربی باشند و عمر و زندگی‌شان را صرف شناساندن اصفهان به دنیا کرده باشند. مثل ریچارد فرای، ایران شناس فقيد که اجازه نیافت جسدش را تقدیم خاک اصفهان کند. چه شرقی باشند و هم‌دین و هم‌زبان مثل افغانها؛ که عمری در این کشور سخت ترین کارها را انجام داده اند و کمترین حقوق را گرفته اند.

 

وضعیت مهاجران در اصفهان

مصاحبه با سید محمود حسینی، استاندار سابق اصفهان

ما از اول نخواستیم که افغان‌ها را به رسمیت بشناسیم وبرای آنها برنامه‌ریزی کنیم.

سید محمود حسینی: سابقه‌ی استانداری به مدت ۵ سال از سال ۷۶ تا ۸۰ در استان سیستان و بلوچستان و بعد از آن به مدت سه سال از سال ۸۱ تا ۸۴ در استان اصفهان را دارد. با او به خاطر همین سابقه‌ی مدیریت در مناطقی که مهاجران زیادی به خود دیده است، مصاحبه شده. تجربیات و دیده‌های یک مدیر برای توصیف وضعیت مهاجرانی که سال هاست مهمان ما هستند به کار می‌آید حرف‌های این استاندار سابق کمک می کند تا تصویر روشن‌تری از آنچه تاکنون در جریان بوده به دست آوریم و نگاه واقع بینانه‌اش شاید بتواند راه‌گشای نابسامانی وضعیت مهاجران باشد.

 

مولفه های مدیریت حضور مهاجران در اصفهان؛ مدیریت جاذبه و دافعه‌ی شهر

گفت و گو با دکتر محسن شاطریان، دانشیار جغرافیا و برنامه ریزی شهری

یکی از معضلات مهاجرت در شهرهای بزرگ کشورهای توسعه نیافته، عدم برنامه‌ریزی شهری برای مهاجرپذیری است. درهای مرزها چه استانی چه کشوری به روی همه با کمی مشقت باز است. برای همین معضلات مهاجرت در کشورهای در حال توسعه به انحاء مختلف بروز پیدا می کند. با دکتر محسن شاطریان دانشیار گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه کاشان در مورد علل مهاجرپذیری و مهاجرفرستی اصفهان از دید برنامه ریزی شهری به گفت و گو نشستیم.

 

سایه های خاموش جهان

مهاجر در بهترین وضعیت جایی میان جهان انسان ها و سایه ها می‌زید. از همان لحظه‌ای که تصمیم به مهاجرت می‌گیرد، پذیرفته است که با خود و تمام آنچه تا به آن لحظه این خود را معنا و مفهوم و هویت می‌داد، وداع کند مهاجرت شجاعت و اندوه توامان رها کردن و وداع گفتن است. مهاجر به یکباره و به تمامی رها می‌کند تمام آنچه را که ساخته، تمام آن تصویری را که از خود با مشقت در ذهن اجتماع پدید آورده و تمامی خانه‌هایش را رها می‌کند. خانه‌اش در شهر، خانه‌اش در زبان، خانه‌اش در اذهان و قلب‌های دوستان خانه‌اش در نظم نمادین جامعه و همچون یک سایه‌ی گمنام به سرزمین بعدی می‌رسد. اکنون نام تازه‌ای دارد که بر برنامه های قبلی ‌ش سایه می اندازد.

من سعید هستم یک مهاجر. مهم نیست که پیش از این چه نامی داشته است. اکنون او هیچ کس نیست جز یک مهاجر، مهاجر از هر طبقه و در هر سطحی چیزی نیست جز یک موجودیت بی شکل. به محض ورود به سرزمین مقصد، خود را در خلا محض درمیابد. خط تاریخی، خلأ فرهنگی، خلأ زبانی و خلا مکانی او ناچار می شود که برای انجام هر کاری آماده باشد، می پذیرد که از صفر آغاز کند، می پذیرد که خود را میان هویت پیشینی و اکنونی خود دو شقه کند: نویسنده ای که در رستوران پیاز پوست می کند، حقوقدانی که در کوره‌ی آجرپزی کار می‌کند. پزشکی که روزنامه پخش می‌کند. این موجودیت بی‌شکل چاره‌ای ندارد جز آنکه شكل هر ظرفی را که جامعه‌ی جدید به او تحمیل می‌‍کند بپذیرد.

 

مهاجرت از منظر حقوق بین الملل؛ رفتاربامهاجران تابع اراده دولت ها است

گفت وگو با رازمیک درمگرچیان، متخصص حقوق بین الملل و استاد دانشگاه

اصفهان جزو شهرها و استان‌هایی است که مهاجرپذیر بوده و هر ساله به گفته شهرداری اصفهان به اندازه یک محله به آن مهاجر وارد می‌شود. افغان‌ها مهاجران اصلی اینجا محسوب می شوند. ولی با سه ساله شدن جنگ های داخلی سوریه و هم زمان با خروج نیروهای آمریکایی و تشدید جنگ‌های قومیتی در عراق، شاهد حضور مهاجران به نسبت زیادسوری و عراقی به اصفهان هستیم. مهاجرانی که مانند افغان‌ها کسی برای حضورشان اعلام درخواست نکرده و به صورت غیرقانونی وارد ایران و اصفهان شده اند جدای از مهاجرپذیری اصفهان از کشورهای همسایه، شاهد مهاجرپذیری درون مرزی از شهرها و روستاهای اطراف نیز هستیم. حضور روستایی ها و ساکنان شهرستان‌های کوچک به گسترش حاشیه نشینی دامن زده و آثار سوءی را برای شهر و استان اصفهان به همراه داشته است. یکی از این آثار سوء افزایش جرم و جنایت در مناطق حاشیه نشین است که احمد جمشیدی، مدیرکل امور اجتماعی استانداری، به آن اذعان دارد در حالی که ما هنوز برای تأمین نیازهای اجتماعی شهروندان اصفهانی با کمبود مواجه هستیم، شاهد حضور مهاجران در حاشیه اصفهان بوده ایم که بار زیادی ایجاد کرده و مشکلاتی نظیر افزایش جرم و جنایت را در این مناطق منجر شده است.

قصد ما در این مصاحبه پرداختن به مهاجرت و قوانین و شرایط حقوقی آن است. به همین دلیل با دکتر رازمیک درمگردچیان متخصص حقوق بین الملل و استاد دانشگاه اصفهان و خوراسگان گفت و گو کردیم.

 

مولفه های مدیریت حضور مهاجران در اصفهان مدیریت جاذبه ودافعه ی شهر

گفت و گو با دکتر محسن شاطریان، دانشیار جغرافیا و برنامه ریزی شهری

یکی از معضلات مهاجرت در شهرهای بزرگ کشورهای توسعه نیافته عدم برنامه ریزی شهری برای مهاجرپذیری است. درهای مرزها چه استانی چه کشوری به روی همه با کمی مشقت باز است. برای همین معضلات مهاجرت در کشورهای در حال توسعه به انحاء مختلف بروز پیدا می کند. با دکتر محسن شاطریان دانشیار گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانشگاه کاشان در مورد علل مهاجرپذیری و مهاجر فرستی اصفهان از دید برنامه ریزی شهری به گفت و گو نشستیم.

 

نوستالژی درباره مهاجران در شهر مدرن

احساسات بیان نشده هیچ وقت فراموش نمی شوند.

آندره تارکوفسکینوستالژیا

نوستالژی از دو کلمه یونانی ساخته شده است که Notes به معنی شود و Algia به معنی بازگشت به خانه است.

《درد دوری از خانه》 اصطلاحی که نخستین بار یک پزشک سوئیسی به نام جوهانس هوفره در مقاله ای که برای توصیف حالات روحی دو بیمار منتشر کرد. آن را ساخت و به کار برد و بعدها در ادبیات فلسفه و سینما وارد شد و گسترش یافت، اما این اصطلاح، اصطلاحی است که در اصل برای وصف حس و حال مردمانی دور مانده از وطن ابداع شده. مهاجرت؛ عملی که پی‌رنگش درد است، درد دوری از وطن.

 

 

مشکلات هویتی مهاجران

در گفت و گو با تورج حاجی رحیمیان،مدیر کل ثبت احوال استان اصفهان

ازدواج با افغان‌ها وسویسی‌ها ممنوع است.

با توجه به مشکلات عدیده‌ای که مهاجران خارجی درباره‌ی اسناد هویتی دارند و خیلی از اجحاف ها که در حق‌شان می‌شود با بهانه‌ی اسناد هویتی صورت می گیرد. از طرفی بحث قانونی و غیرقانونی بودن‌شان و تبعات شهروندی که برایشان دارد، بهتر دیدیم مصاحبه ای با مهندس تورج حاجی رحیمیان مدیر کل ثبت احوال استان انجام بدهیم که انصافا ایشان با روی گشاده و سعه‌ی صدر پاسخگوی سوالات ما بودند.

 

افغان‌ها چگونه در ایران دوام آورده اند؟ دلگرم به سرمایه‌ی اجتماعی

نگاهی کوتاه به پژوهش درباره‌ی مهاجران افغان در ایران

 ایران یکی از کشورهای مهاجرپذير و نیز مهاجر فرست است و در چند دهه اخیر یکی از کشورهایی است که خیل عظیمی از مهاجران افغان را در خود جای داده است مهاجرت انسان ها به سرزمین های دیگر، قدمتی به بلندای حیات بشری دارد و از جریان‌های مهم تاریخ اجتماعی بشر بوده است. هنگامی که انسان های گذشته شرایط زندگی را در محیط خود نامساعد می‌یافتند جهت دستیابی به منافع جدید زندگی، به مهاجرت اقدام می کردند. مهاجرت بهترین راه برای انطباق با شرایط بی ثبات اجتماعی و طبیعی و کسب فرصتهای جدید برای زندگی آسان تر بوده است. مهاجرتها گاهی کند و آرام و گاه با عمومیت و شدت زیاد است و به اشکال مختلف جنس و گروههای سنی، پیروان مذاهب فعالان سیاسی، اقلیت‌های قومی، دارندگان تخصص ، ثروت و مهارت را تحت تاثیر قرار می دهد و به همین دلیل آثار و پیامدهای متعدد و گوناگونی را بر جای می گذارد. امروزه بخشی از جمعیت‌های در حال جابجایی در جهان را مهاجران تشکیل می‌دهند. در عین حال، شاید بتوان مهاجران را بزرگترین گروه جمعیتی جابجا شونده محسوب کرد.

طبق آمار سازمان ملل متحد در سال ۱۹۹۵ میلادی، حدود ۱۵ میلیون پناهنده در جهان وجود داشته است که فقط یک میلیون نفر از آنها در کشورهای توسعه یافته به سر می برند و باقی در کشورهای درحال توسعه سکونت بافته اند. ایران کشوری مهاجرپذير و نیز مهاجر فرست است که خیل عظیمی از مهاجران افغان را در خود جای داده است در هر دوره عده زیادی از مردم این کشور به سرزمین های دیگر مهاجرت کرده اند و شماری به کشورهای مجاور به ویژه کشورهای ایران و پاکستان روی آورده‌اند. این شکل از مهاجرت به لحاظ مکانی نوعی مهاجرت بین المللی شناخته میشود که بیشتر تحت نفوذ کنترل های سیاسی و اداری است که از ویژگی های آن تغییر محل اقامت ضمن عبور از مرز سیاسی برای مدتی بیش از یک سال است. افغانها به تعداد فراوانی به ایران آمدند و با بسیج سرمایه اجتماعی و سایر منابع توانستند برای چندین دهه در ایران اقامت نمایند. با این وجود اجتماع آنها یک اجتماع سست و شکننده است که هر آن انتظار می‌رود با تغییر سیاستهای ایران فرو بپاشد. با این وجود علت ماندگاری افغان ها در ایران چه بوده است؟ چه عاملی باعث شده که افغان ها نه تنها در ایران بماند بلکه تعدادشان هم در طی این سالها دائما افزایش يابد؟ افغان ها از کجا متوجه میشوند که در کدام شهر ساکن شوند و چگونه می توانند در شهر مقصد مسکن و کار پیدا کنند؟

 

این متن برش قسمتی از شماره 4 مجله‌ی 《برای فردا》است که در تیرماه 1393 منتشر شده است.

پیوست: دانلود فایل کامل 

 

به اشتراک بگذارید

یک نظر

  1. طالبان و ایران سلام از خواب بیدار شوید امریکا از اون طرف دنیا نمیاید با ایران جنگ مستقیم کند بلکه همین طالبان که در لباس اسلام هم در بیرون مرزها و هم در داخل کشور گسترش پیاده کرده اند و نشانه ان چند سالی اشکار شده ازجمله پیامدهای حمله در مشهد وشیراز تا بحث سلطه اقتصادی یعنی جمع اوری پول مردم ایران توسط شرکتهای و گروهای و مغازه اتباع به صورت نامحسوس با وعد سودهای کلان با درصد عجیب که از نزول هم بیشتر است یعنی در ۱۰۰ میلیون پول ماهانه ۲۰ میلیون سود در هرماه از طریق سلطه اقتصادی و نابودی اقتصاد ایران نزدیک است تا بحث دلالی اتباع در بازار مسکن و خرید زمین و املاک مصرفی خود ایران شده فلسطین مخصوص شهرهای بزرگ تهران و مشهد و.. ، خودرو و دلار و ارز و طلا سکه و احتکا وقاچاق موادغذایی دارویی تا شیر خشک نوزادان به سایر کشورها جهت منافع شخصی تا بحث سایر تخلفات از بدون مجوز کارکردن در تمام مشاغل و ایجاد مشاغل در خانه مخفی تا تخلف در ساخت سازو رانندگی بدون گواهی نامه و دلالی و… امروز اتباع بخش زیادی از موارد از طریق پرداخت رشوه به صورت توافقی و با ماهانه انجام میشود و یا بدون مشخصات در پوشش افراد ایرانی محتاج به پول که مدارک خود را فروخته اند برای مقداری پول یا مواد خدر از کارت ملی شناسنامه تا کارت بانکی، جوازکسب، گواهی نامه وکارتخوان وسندو … در نهایت بسیاری از اتباع هویت ندارند یعنی شغلی مشخص نیست چون دلال و محتکر کالا وغیر مجاز..هستند و مکانی کار و زندگی نامشخص و اجارهای نویس بین خودشان و بحث مالی نامشخص پولشویی است و نظارتی و برخوردی هم نیست وقتی فردی هویت ندارد میتواند هرکاری بکند والفرار و بحث مسمومیت دختران در مدارس و دانشگاه و تبلغات درگروه و جلسات در شهر و کارهای سیاسی و فرهنگی و احداث مساجد و ساختمان خاص و امروز هم با گفتار و هم در عمل تهدید هستند و جنگ نزدیک است و حتی در برخی حوزه شروع شده است ولی متاسفانه خیلی افراد خواب هستند طالبان همان داعش ولی با نام دیگری است که شبها و شبها به شهرهای و روستا و مکان نظانی حمله میکنند و باایجاد ترس و گشتن مردم از هر طریق اقدام میکنند در نهایت شبها حمله میکنند شهرها نابود و مردان شهر را میگشند وزنان را برده و میفروشند و این جنگ هم در داخل و هم بیرون مرزها است باتوجه به کشف زاغا سلاح در درون شهر بزرگ که مال طالبان بوده و اینکه منتظر وقت مناسب هستند تا ایران را نابود کنند متاسفانه کجاست سردار سلیمانی و دوستان راه ایشان تا این گروه را که در لباس اسلام ولی وحشی را نابود کند که حتی به کودک یتیم و اسیر زخمی بیمار زن ومرد و پیر هم رحم ندارند و همه را نابود میکنند دشمنان در کنار شما ایستاده در روبرو و در پشت منتظر چه هستید نابودی و یا فکر دوستی با کسی که حتی نمی داند انسایت چیست که اب نمیدهد؟؟؟؟؟ این همه موارد مخدر را به کشور ایران می اورند و زندگی و جوانی وکار و اشتغال ۵۰درصد سرپرستان ایرانی با اعتیاد و 50 درصد دیگر مشاغل سرپرست ایرانی را با قدرت اقتصادی وهم گرایی در خرید و فروش از اتباع ازهم ودرنهایت گرفتن مغازه و مشاغل مهم خوب نابود ایرانی را نابود کرده اند مثل دستان کارگران ساختمانی و از کلاهبرداری تا جرم و جنایت ، تجاوز و بیماری و بیکاری را زیاد میکنند یعنی اشتغال را نابود میکنند ولی خود وارد اشتغال و اقتصاد میشوند با هر شگردی و جمعیت خود را زیاد میکنند و نفوذ خود بیشتر در عوض خانواده ایرانی هنوز نمیداند داستان چیست ؟ ، در گذشته زمان حمله امریکا همین گروها افغان میامدن و در راههای روستای کمین میکردن و مردان و زنان را گروکان میگرفتند و حتی بسیاری مردان و زنان وکودکان ایرانی را به طرز وحشتناکی کشتند که بعدها استخوانهای انها پیدا شد و…، از اطرف مرز تا روستاهای اطرف مشهد ولی کجاست این خاطرات و واقعیت امروز که هیچ وقت بیان نمی شود ، حالا دام امریکا و … نداریم کنار خانه ما جنگ است باید زودتر اقدام کرد زدن ضربه بهتر از ضربه خوردن است چرا که بعد از ضربه خوردن ممکن هیچ وقت بلند نشوی (ای ایرانی بشنو این سخن وپند و از خواب بیدار شو بروید کمی تحقیق کنید در مورد اقتصاد و سیاست وآینده کشور در شهرها مثل تهران ،مشهد، قم ،چابهار و… تا بفهمید)

دیدگاه ارسال کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *