مروری بر کتاب دولت و دیوار، افول حاکمیت
«دولت و دیوار، افول حاکمیت» یکی از آثاری است که در سال 1400 توسط نشر مرکز منتشر گردید. این اثر برگردان کتاب «Walled states, Waning Sovereignty» اثر وندی براون نظریهپرداز سیاسی و استاد دانشگاه برکلی است که در سال 2010 منتشر گردید. براون از متفکران و اساتید شناختهشده در زمینه علوم سیاسی است و در حوزههایی چون نظریه پسافوکویی، مطالعات انتقادی حقوق و نظریه فمینیستی فعالیت میکند. او با خوانشی تازه از مارکس و فوکو، پارادایمهای فکری جدیدی در هر یک از این زمینهها ایجاد نموده و موضع فکریاش در حدفاصل مارکس و فوکو میباشد. براون بهغیراز این کتاب، آثار دیگری نیز به چاپ رسانیده اما در ایران آثار اندکی از این نویسنده منتشرشده است و صرفاً فصلی از دو کتاب «حال و روز دموکراسی» و «آیا نقد سکولار است؟» تنها آثار ترجمهشده وی به فارسی بودهاند. لذا کتاب حاضر نخستین اثر مستقل ترجمهشده براون است و ازاینرو مطالعه آن میتواند برای آشنایی محققان و دانشجویان ایرانی با تفکرات این اندیشمند مثمر ثمر باشد.
در چند دهه اخیر عواملی چون افزایش مهاجرتها از کشورهای جنوب به شمال جهانی، قاچاق مواد مخدر و اسلحه و تهدید شدن مرزهای ملی از جانب جریانهای تروریستی سبب افزایش اهمیت مرزها در گفتمان سیاسی دولتهای مدرن شده است و دولتها نیز در واکنش به این تهدیدات، به کنترل مضاعف مرزها از طریق ابزارهای مختلفی چون دیوارکشی در مرزها روی آوردهاند. اگرچه ساخت دیوارهای مرزی پدیده جدیدی نیست و تاریخ بشر دیوارهای متعددی مانند دیوار چین، هادریان، آتلانتیک، برلین و غیره را به خود دیده است اما به نظر می¬رسد در چند دهه اخیر گرایش دولتها به برپایی مجدد این دیوارها افزایش چشمگیری یافته است و کشورهای مختلف مانند ایالاتمتحده، اسرائیل، فرانسه، بریتانیا، هندوستان، اسپانیا، ترکیه و حتی ایران به احداث دیوار در مناطق مرزی بهمنظور کنترل مرزهای خویش اقدام کردهاند؛ آن هم در زمانهای که فرایندهای جهانیشدن مدعی کاهش اهمیت مرزها میباشند. وندی براون در کتاب حاضر به دنبال آن است که با تبدیل دیوارها به موضوعی برای نظریهپردازی سیاسی در دنیای معاصر، دلایل این مسئله را دریابد و تحلیل نماید که این حصارها و دیوارهای مرزی در زمانه ما نشانه چیست؟
کتاب دولت و دیوار از چهار فصل تشکیلشده است و نویسنده میکوشد طی این چهار فصل قدم به قدم تحلیل خود از پدیده دیوارکشی در جهان معاصر را تشریح نماید. از منظر براون، دلیل اصلی جنون ملت-دولتها برای دیوارکشی در زمانه حاضر بهطور خلاصه، ضعیف شدن حاکمیت دولتها و به بیان دقیقتر جدایی حاکمیت از ملت-دولت در اثر عوامل گوناگون ناشی از فراگیر شدن عقلانیت نئولیبرالی و رشد جریانهای فراملی است. به باور براون، دیوارهای مرزی جدید نشاندهنده آن است که منزلت پیشین حاکمیت ملت-دولتها و پیوند طبیعی آن با وحدت ملی و حوزه قضایی و اقتدار قانونی، کمرنگ گشته است. براون برای اثبات این ادعای خود در فصول مختلف کتاب بهکرات به دیوار حائل در مرز اسرائیل و فلسطین و دیوار مرزی مابین ایالاتمتحده و مکزیک ارجاع میدهد که به تعبیر وی هر دو دیوار هم کوششی برای تقویت حاکمیت در برابر تهدیدات موجود هستند و هم شاهدی محکم بر روند افول حاکمیت ملت-دولت. تصویر دیوار ترکخورده روی جلد کتاب هم بهخوبی این ایده اصلی نویسنده را بازنمایی میکند.
براون در فصل اول پس از ارائه گزارشی از روند دیوارکشیها در سالهای اخیر از درستی تصوری دفاع میکند که دیوارهای جدید را، بهرغم اهداف و آثار ظاهراً پراکندهای که دارند، پدیده تاریخی واحدی میداند. از دیدگاه وی دیوارها تصویری از قدرت فضایی حاکم و هالهای از یک کشور امن و محصور نمایش میدهند و به بیان هایدگری، یک «تصویر اطمینانبخش از جهان» به وجود میآورند؛ تصویری که همزمان بهموجب وجود همین دیوارها و نیز به سبب ناکارآمدی آنها تضعیف میگردد. از دیدگاه براون منطق دولتهای کنونی در مشروعیتبخشی به دیوارکشیهای مرزی این است: «همه دیوار میکشند» و «به همین دلیل ما هم باید دیوار بکشیم». وی معتقد است دیوارهای عصر جدید در کنار پیامدهای منفی اجتماعی، اقتصادی، زیستمحیطی و غیره، به امنیتی شدن زندگی مردم نیز میانجامد چراکه دیوارهای کنونی، بهجای ایجاد جامعه بازی که بناست از آن دفاع کنند، یک هویت جمعی پلیسی و بسته ایجاد مینمایند.
وندی براون در فصل بعد تحلیلی از پیوند حاکمیت با دیوارکشی در نظریه سیاسی مدرن ارائه میدهد و با بررسی دیدگاههای برخی از فیلسوفان و متفکران قدیم و جدید، نشان میدهد تولید حصارهای مرزی توسط حکومتها، آغاز شکلگیری حاکمیتها است چراکه هر واحد سیاسی نیازمند مرز است و کارکرد دیوارهای مرزی نیز تعیین این مرزبندیهاست. براون با طرح مباحثی مختلف درباره فلسفه شکلگیری حاکمیتها و ویژگیهای آنها از گذشته تا به امروز، به منشأ الهیاتی حاکمیتهای مدرن اشاره مینماید و در ادامه تلاش میکند بین حاکمیت، الهیات و حصارکشی ارتباط عمیقی ایجاد نماید. در همین راستا وی معتقد است دیوارهای مرزی کارکردی مشابه دیوارهای معابد دارند که در کنار ایجاد یک موجودیت سیاسی و قانونی، بدان کیفیتی قدسی نیز میبخشند. بهعبارتدیگر دیوارهای مرزی، فضای قدسی و قدرت حاکم را تأسیس مینماید و به هم ربط میدهد. ازاینرو میتوان گفت پروژههای دیوارکشی مدرنیته متأخر نیز جنبه الهیاتی دارد.
در فصل سوم براون با طرح گفتمانها و مثالهای سیاسی گوناگون نشان میدهد چگونه دیوارکشی دولتها بر زندگی و هویت اتباع آن کشور تأثیر میگذارد. وی ابتدا بیان میکند که دیوارها هیچ معنای ذاتی ندارند و از دل گفتمانهای دولتها پدید میآیند و لذا اتباعی که دیوارها درصدد سازماندهی آنها هستند، نیز معانی متفاوتی برای دیوارها قائلاند. مثلاً دیوار حائل برای اسرائیلیها دال بر حفاظت و امنیت است و برای فلسطینیها، نماد تجاوز، خشونت و سلطه. از منظر براون دیوارهای مرزی اصولاً کارکردی نمایشی دارند و اقتدار حاکمیت بهمنظور کنترل مرزها در مقابل پدیدههایی چون مهاجران را به نمایش میگذارند و ابزاری سیاسی برای بازسازی قدرت ملت-دولتها در عصر افول حاکمیت و درنتیجه جلب آرای رأیدهندگان ملیگرا و نژادپرست هستند. از سویی دیگر براون برخلاف دیدگاه رایج، بین جهانیسازی نئولیبرالی و امنیتگرایی دولتهای معاصر تناقضی نمیبیند چراکه وی باور دارد که اموری که مسائل امنیتی خوانده میشود، غالباً پیامدهای جهانیسازی نئولیبرالی هستند که درنهایت به دیوارکشی میانجامد و نه مرزهای باز. بنابراین دیوارها بهعنوان بخشی از دستگاه ویژه نظارتی و حمایتی نئولیبرالیسم ظاهر میشوند.
براون در فصل چهارم درصدد تحلیل میل دولتهای مدرن به دیوارکشی برمیآید. وی ابتدا از ناکارآمدی دیوارها سخن میگوید و سعی میکند با ارائه شواهد و دلایل مختلف، ناکامی دیوارها در دستیابی به اهدافشان را اثبات نماید. او معتقد است دیوارکشی ملت-دولتها پاسخی است به اضطرابها، آمال و فانتزیهای روانی آنان. از دیدگاه براون هر ملتی فانتزیهایی برای تخیل ملی و حاکمیت خویش دارد و دیوارها چون میتوانند این فانتزیها را ارضا کنند، ساخت آنها توجیه مییابد. این فانتزیها عبارتاند از: 1. فانتزی بیگانه خطرناک 2. فانتزی محصور بودن 3. فانتزی نفوذناپذیری 4. فانتزی خلوص، معصومیت و خوبی. در ادامه براون با الهام از نظریات روانکاوی فروید به این نکته اشاره میکند که دیوارها نوعی سازوکار دفاعی روانی ملت-دولتها در واکنش به اضطراب حاصل از مواجهه با اموری مانند مهاجران، تروریستها و قاچاقچیان است. درواقع دیوارکشی بهواسطه دلالت متظاهرانه خود بر قدرت حاکم، اضطرابهای ناشی از فروپاشی هویت ملی و افول حاکمیت را منحرف مینماید. از طرفی دیگر براون معتقد است پدیده دیوارکشی یک وجه جنسیتی نیز دارد و آن هم دفاع در برابر اضطرابهای ناشی از نیاز، آسیبپذیری و دخولپذیری ملت-دولتها است. بهبیاندیگر دیوارکشی دفاعی است در جهت جبران شکست حاکم در حفاظت از یک ملت آسیبپذیر.
کتاب «دولت و دیوار، افول حاکمیت» توسط سهند ستاری به فارسی ترجمه گشته و در قالب 194 صفحه توسط نشر مرکز به چاپ رسیده است. مترجم کتاب آشنایی خوبی با نظریات و پژوهشهای وندی براون دارد و در روزنامههای کشور، برخی مصاحبهها و آثار دیگر براون را هم منتشر کرده است. نثر ترجمه کتاب نیز نسبتاً روان و منسجم است و در ضمن مترجم با اضافه کردن پاورقیهای مناسب برای توضیح برخی مفاهیم خاص کتاب، نقش زیادی در تسهیل فهم کتاب ایفا نموده است. خواندن این کتاب برای مخاطبان ایرانی که هم در مرزهای شرقی و هم در مرزهای غربی در حال محاصره شدن توسط دیوارها و موانع مرزی دولت ایران و دولتهای همسایه هستند، میتواند بسیار مفید باشد.