پديده مهاجرت در كشورهای مهاجرفرست (مکنزی-۴)
قسمت چهارم از ترجمهی گزارش سازمان جهانی مکنزی از پدیده مهاجرت در سطح جهان پیرامون کشورهای مهاجرفرست جهان
مهاجرت برای کشورهای مبدأ و مقصد یک بازی برد- باخت است یا یک بازی برد – برد؟
آیا فقط کشورهای مقصد مهاجران هستند که میتوانند به طرق مختلف از آنها بهرهمند شوند؟
کشورهای مبدأ چگونه از پدیدهی مهاجرت بهرهمند میشوند؟ مهاجرت چه ضرباتی به کشورهای مبدأ وارد میکند؟
کشورهای مهاجرفرست و وجوه ارسالی
یکی از مهمترین شیوههایی که کشورهای مبدأ پدیدهی مهاجرت از آن بهرهمند میشوند، انتقال وجوه است.
وجوه ارسالی[1] مهاجران از کشورهای مقصد به کشورهای مبدأ در جهان امروز به سرعت در حال رشد است. بسیاری از مهاجرتهای داوطلبانه در سراسر جهان با انگیزهی مالی و به دست آوردن فرصتهای شغلی بهتر صورت میگیرد. مهاجرانی که با این انگیزهها به کشورهایی رفتهاند که موقعیتهای شغلی و کاری و مالی بهتری به دست آوردهاند، خانواده و بستگانی را در کشور مبدأ پشت سر گذاشتند. وابستگانی که چشمانتظار وجوه مالی این مهاجران برای ادامه و بهبود زندگیشان هستند.
در سال 2014 وجوه ارسالی مهاجران از کشورهای مقصد به کشورهای مبدأ بالغ بر 580 میلیارد دلار بود. این مبلغ برابر با 8.7 درصد از کل درآمد مهاجران در این سال بود که370 میلیارد دلار آن از کشورهای توسعهیافته به کشورهای در حال توسعه فرستاده شده است. بزرگترین جریان ارسال وجه به کشور هند بود، حدود 70 میلیارد دلار. بعد از هند، کشور چین با 62 میلیارد دلار و فیلیپین با 28 میلیارد دلار بزرگترین دریافتکنندگان وجوه مالی مهاجرانشان بودهاند.
وابستگی اقتصاد برخی کشورهای مهاجرفرست به وجوه ارسالی
در بعضی کشورها همچون جمهوری قرقیزستان، نپال،تاجیکستان، لیبریا، مولداوی، السالوادور، هائیتی، ارمنستان، جامائیکا، و لبنان وجوه ارسالی مهاجران بخشی مهم از اقتصاد این کشورها را تشکیل میدهد.
370 میلیارد دلار در سال 2014 از کشورهای توسعهیافته به کشورهای در حال توسعه انتقال پیدا کرد. به ظاهر مبلغ بزرگی است. اما این گردش مالی آنقدرها هم نشانگر بازی برد- برد نیست. چرا که اگر مهاجران در کشورهای مبدأ باقی میماندند و مهاجرت نمیکردند، در مجموع 52 درصد بیش از این مبلغ به تولید ناخالص داخلی کشورهای در حال توسعه افزوده میشد.
خروج نیروی کار در بعضی از کشورهای مبدأ مهاجرت آن قدر زیاد شده که به طرز معناداری بر اقتصاد این کشورها تأثیر گذاشته است. به عنوان مثال با وجود رشد جمعیت طبیعی و مثبت، به علت مهاجرتهای فراوان جمعیت گرجستان و ارمنستان طی 25 سال گذشته 15 تا 27 درصد کاهش داشته است.
فرار مغزها در کشورهای مهاجرفرست
اما یکی از واضحترین اثرات منفی مهاجرت در کشورهای مبدأ، پدیدهی فرار مغزها است. پدیدهای که در آن نخبهترین افراد یک جامعه که تحصیلات، آموزش و مهارتهای بالایی دارند کشور را ترک میکنند.
در کشور هند فقط 9 درصد از جمعیت تحصیلات با حداقل درجهی لیسانس دارند. در حالیکه 60 درصد مهاجران این کشور به مقصد کشورهای OECD دارای حداقل مدرک لیسانس هستند.
به طور مشابه در کشور فیلیپین فقط 23 درصد از جمعیت تحصیلات با حداقل درجهی لیسانس دارند. در حالیکه در بین مهاجران این کشور به مقصد کشورهای OECD حدود 2 برابر یعنی 52 درصدشان حداقل مدرک لیسانس را دارند.
فرار مغزها در بعضی مشاغل کلیدی یک جامعه مشکلات اساسی ایجاد میکند.
مثلاً در سال 2006 حدود 15 درصد از دکترهای آموزشدیده در کشورهای آفریقای صحرا به کانادا و آمریکا مهاجرت کردند. از دست دادن دکترها در کشوری مثل لیبریا وحشتناک بود. 43 درصد از دکترهای لیبریایی که در این کشور آموزش دیده بودند در سال 2006 مهاجرت کردند. 30 درصد از دکترهای غنا و 20 درصد از دکترهای اوگاندا در سال 2006 مهاجرت کردند که این پدیدهی برای این جوامع مشکلاتی عظیم ایجاد کرد.
فواید درازمدت مهاجرت برای کشورهای مبدأ (کشورهای مهاجرفرست)
با وجود این که مهاجرت برای کشورهای مهاجرفرست هزینههایی دارد، اما در درازمدت فواید دیگری هم دارد:
بهبود تطبیق شغلی در کشورهای مبدأ مهاجرت.
بعضی از مهاجران اگر در کشور خودشان باقی بمانند با مشکل بیکاری مواجه میشوند. در بسیاری از کشورها برای افراد با سطح تحصیلات بالا و یا مهارتهای خاص مشاغل متناسب وجود ندارد. مطالعهای در کشورهای تونس و مراکش نشان میدهد که احتمال بیکاری جوانان دارای مدرک دانشگاهی در این کشورها چندین برابر احتمال بیکاری جوانانی است که تحصیلات ابتدایی و پایینی دارند.
در این گونه موارد مهاجرت در درازمدت باعث میشود که تطبیق شغلی در جامعه ایجاد شود و افراد بیکار و به تبع آن هزینههای پس از آن کاهش پیدا کند.
ایجاد انگیزهی بیشتری جهت سرمایهگذاری بر تحصیل و آموزش حتی برای افرادی که مهاجرت نکردهاند.
چشمانداز دریافت حقوق بیشتر در سایر کشورها باعث ایجاد انگیزه حتی در افراد با توانگری مالی پایین میشود که در امر آموزش و تحصیل سرمایهگذاری کنند و این در مجموع سطح جامعهی مبدأ مهاجرت را بالا میبرد. یک مثال خوب در این زمینه کشور فیلیپین است. فیلیپین بزرگترین صادرکنندهی پرستار حرفهای به سراسر جهان است. فرصتهای مهاجرت پرستاران باعث شده تا در این کشور سیستمهای آموزش حرفهای پرستاری توسط بخش خصوصی به طرق مختلف گسترش پیدا کند. این سیستمها به گونهای هستند که حتی زنان با درآمد بسیار پایین هم میتوانند تحصیل کنند و برایشان مسیرهای شغلی ایجاد شده است. تعداد زیادی از پرستاران آموزشدیده به دلایل مختلف در کشور فیلیپین باقی ماندهاند. و این باعث شده که فیلیپین بیشترین سرانهی پرستار آموزشدیده را نسبت به بسیاری از کشورهای مرفهتر همچون تایلند، مالزی و بریتانیا داشته باشد.
وجوه اجتماعی، داد و ستد و جریانهای سرمایهگذاری
وقتی مهاجران به کشور خودشان برمیگردند، با خودشان مهارت، تجربهی کاری، شبکههای ارتباطی و دانش میآورند. عواملی که بر کارآفرینی و بهرهوری کشورهای مبدأ مهاجرت تأثیرگذار است. حتی مهاجرانی که به کشور خودشان برنمیگردند هم میتوانند به طرق مختلف بر کارآفرینی و بهرهوری اقتصاد کشورشان تأثیر بگذارند. آنها سرمایهگذاریها را تقویت میکنند و ایجاد صنایع جدیدی را در کشورشان شتاب میبخشند که رشدی طولانیمدت را تضمین میکند.
به عنوان مثال صنعت فناوری اطلاعات کشور تایوان توسط بخش بزرگی از مهاجرانی توسعه یافت که در اوایل دههی 1980 از آمریکا برگشته بودند. این مهاجران با خودشان تجربههای عملیاتی و تکنیکی، دانش مدلهای کسبوکار و شبکههای بینالمللی از ارتباطات را سوغات آورده بودند. تایوان امروزه سردمدار دنیای نرمافزارها، امنیت، تولیدات PC و مدارهای یکپارچه است. موفقیتی که شروع آن با مهاجرانی بود که در اویال دههی 1980 به این کشور برگشته بودند.
اتفاقی مشابه در کشور هند هم به وقوع پیوست. جایی که مهاجران ماهر هندی از تجربیاتشان در سیلیکون ولی استفاده کردند و به توسعهی صنعت فناوری اطلاعات در بنگالور هند پرداختند.
به طور کلی کشورهای مبدأ مهاجرت طرف یکسره بازندهی این پدیده نیستند. آنها هزینههای زیادی بابت از دست دادن نیروی انسانی پرداخت میکنند، ولی به طرق مختلف مهاجرت برای این کشورها میتواند منفعتهایی هم داشته باشد.
[1] Remittances
[2] the poverty head-count ratio
قسمتهای پیشین ترجمهی گزارش سازمان مکنزی:
- مکنزی ۶: موج اخیر پناهندگی و مهاجرت به اروپا