۶ باور غلط درباره مهاجرت

متن زیر، ترجمهای از مطلبی منتشر شده در وبسایت “بنیاد رابرت بوش” است که در همکاری با «مرکز مهاجرت ترکیبی» تهیه شده است و 6 باور غلط درباره مهاجرت را بررسی نموده و به چالش میکشد
نویسنده: جولیا رومر
سیاست مهاجرتی مجددا به موضوع داغ سیاسی و مباحثه عمومی در اروپا بدل شده است. در کاری مشترک با مرکز مهاجرت، در اینجا به 6 باور غلط درباره مهاجرت خواهیم پرداخت.
شماره ۱: مهاجرت از کنترل خارج شده است
در ارتباط با مهاجرت غیرقانونی بسیار مبالغه شده است چرا که توجه رسانهها و مردم را بشدت جلب میکند. مردم احتمالاً فکر میکنند که تعداد مهاجرانی که به صورت غیرقانونی به اروپا میآیند بسیار بیشتر از مهاجران قانونی است. اما واقعیت دقیقا عکس این تصور است. سالانه بیش از ۲ میلیون نفر بصورت قانونی و بر اساس مجوزهای مختلف اقامت-عمدتا ویزاهای کاری و دانشجویی-به اروپا میآیند و در مقابل نهایتا ۱۰۰ هزار نفر بصورت غیرقانونی و از مسیرهای زمینی و دریایی به اروپا میآیند. بنابراین اختلاف بین این دو بسیار زیاد است. بیشتر مردم جهان اصلا مهاجرت نمیکنند. آنها نزدیک به جایی که متولد شدهاند میمانند. اگر مهاجرت کنند هم بیشتر آنها درون کشورشان رخ میدهد. اگر خارج از مرز کشور مهاجرت کنند هم غالبا بصورت قانونی است. در نهایت اقلیت کوچکی وجود دارد که بصورت غیرقانونی مهاجرت میکنند. اما اگر رسانهها را دنبال کنید، ممکن است تصور کنید که قضیه کاملا عکس این واقعیت است. آنها عموما روایتی غیرواقعی را ارایه میدهند که بر اساس آن، مهاجرت از کنترل خارج شده و تعداد آنقدر زیاد است که قابل مدیریت نیست. حتی حالا که تعداد مهاجران غیرقانونی که به اروپا میآیند افزایش یافته است، این مساله برای قارهای با جمعیت ۵۵۰ میلیون نفر کاملا قابل مدیریت است.
شماره ۲: مردم به دلیل تغییرات اقلیمی از شمال به جنوب مهاجرت میکنند
شواهد از این ادعا حمایت نمیکند. البته که مهاجرتها و آوارگیها به دلیل تغییرات اقلیمی زیاد است، اما بیشتر آنها در کشور خود مانده و یا در مسافتهای کوتاه مهاجرت میکنند؛ به این علت که آنهایی که بواسطه تغییرات محیطزیستی آواره شدهاند به سختی میتوانند از پس مهاجرت بینالمللی برآیند. آنها نمیتوانند هزینه چندین هزار دلاری مهاجرتهای طولانی بینالمللی را متحمل شوند. قطعا در حال حاضر افراد زیادی به دلیل تغییرات اقلیمی و یا فجایع زیستمحیطی همچون سیل و زلزله در حال مهاجرتند و تعداد آنها احتمالا افزایش خواهد یافت. اما آنچه معمولا در مورد جهت و مقصد این مهاجرتها ادعا میشود، صحیح نیست.
شماره ۳: قاچاقچیان با فریب مردم آنها را به مهاجرت غیرقانونی از طریق مسیرهای خطرناک و طولانی ترغیب میکنند
این مساله واقعیت ندارد. بر اساس مصاحبههای MMC با ۲۵ هزار نفر از مهاجران غیرقانونی، زمانی که سوال شد “مهمترین افراد تاثیرگذار بر تصمیم شما چه کسی بوده است؟” قاچاقچیان پس از خانواده و دوستان در مبدا و مقصد، در رتبه هشتم قرار گرفتند. بنابراین قاچاقچیان تاثیر چندانی بر تصمیم مردم برای مهاجرت ندارند.
شماره 4: همه قاچاقچیان مجرمان شیطانی/افراد خیرخواه ارایه دهنده خدمات سفر هستند
اگر طرفدار مهاجرت باشید، ممکن است تمایل داشته باشید که قاچاقچیان را افرادی خوشطینت توصیف کنید که خدمات سفر را بخوبی برای مهاجران فراهم میکنند. اگر نگرش شما بیشتر همسو با راست سیاسی باشد، قاچاقیان را مجرمانی شیطانی یا صرفاً قاچاقچیان انسان خواهید دانست. ممکن است هر دو یا یکی از اینها درست باشد: برخی از قاچاقچیان مجرمانی شیطانی و برخی دیگر صرفاً خدمات ارایه میدهند.
شماره 5: با رسیدگی به علل ریشهای یا مبارزه با قاچاقچیان میتوان مهاجرت غیرقانونی را متوقف کرد
توجه صرف به یک عامل و تصور آنکه در نظر داشتن آن برای توقف مهاجرت کافی است و نیازی به رویکردی فراگیر نیست، باوری غلط است. چیزی که عموماً فراموش میشود، این سوال مهم است که مردم بر چه اساسی مقصد خود را تعیین میکنند؟ این واقعیت که تقاضای نیروی کار در بسیاری از کشورهای اروپایی وجود دارد، دلیلی دیگر برای مهاجرت به اروپا است. مهاجران چه در بخش غیررسمی و چه بصورت قانونی، به دلیل تقاضا برای نیروی کار است که میتوانند شاغل شوند. بنابراین، با این تصور که میتوان مهاجرت را صرفاً با در نظر داشتن برخی از دلایل آن و یا مبارزه با قاچاقچیان کنترل نمود، نتیجهای حاصل نخواهد شد.
شماره 6: پناهنده بودن و در عین حال داشتن انگیزه اقتصادی برای مهاجرت، بسیار نادر است
چیزی که در بسیاری از مناظرهها میبینید: اگر که پناهنده هستید، همه هویت شما قابل تقلیل به پناهنده بودن است. تمایل بسیاری وجود دارد که عاملیت از پناهندگان سلب شود و بنابراین به عنوان افرادی در نظر گرفته شوند که توان تصمیمگیری عقلانی درباره جایی که میروند و کاری که میکنند، ندارند. بنابراین مهم است که در قضاوت خود عجله نکنیم: ممکن است شما پناهندهای واقعی با نیاز به محافظت بینالمللی باشید؛ اما همچنان تصمیماتی عقلانی مبتنی بر وضعیت فعلی و آینده ایدهآل خود بگیرید.