تاثير نيروی كار مهاجر افغانستانی در بازار كار ايران

نویسنده: بهزاد حسن‌نژاد

مهاجرت  يكی از شاخصه‌های كليدی جهان به هم پيوسته امروز است. امروزه جمعيت كسانی كه در كشوری غير از كشور محل تولد خودشان در حال زندگی‌اند، بيش از سه برابر جمعيت ايران است.  حضور جمهوری اسلامی ايران به عنوان يك كشور باثبات در منطقه ای پرتنش و بروز بحران های متعدد در كشورهای جهان اسلام (خصوصا همسايگان ايران) سبب شده تا مهاجرت به ايران، همواره به عنوان يكی از گزينه‌های مطرح برای مردم برخي از اين كشورها مدنظر باشد. همچنين اشتراكات فرهنگی و مذهبی مردمان اين كشورها با جامعه ايراني، انگيزه مضاعفي برای مهاجرت به ايران پديد آورده است. درواقع، شرايط نامساعد زندگی و وقوع جنگ در كشورهای افغانستان، عراق، سوريه و … از يك سو و اشتراكات مذهبی، فرهنگی و نزديكی جغرافيايی از سوی ديگر سبب شده تا كشور ايران در دوره‌های متعددی پذيرای موج گسترده‌ای از مهاجرت اتباع اين كشورها باشد. حضور مهاجران از كشورهای همسايه مسائل، فرصت‌ها و چالش‌های بسياری را موجب شد درمقابل، رويكرد مسئولان، سياستمداران و رسانه‌های داخلی سبب ايجاد مشكلات و موانعی شده و در عمل، بسياری از اين انگيزه‌ها را (حداقل براي طبقه نخبه، تحصيلكرده يا ثروتمند) كمرنگ كرده است. همچنين اشتراكات فرهنگی و مذهبی مردمان اين كشورها با جامعه ايرانی، انگيزه مضاعفی برای مهاجرت به ايران پديد آورده است. درواقع، شرايط نامساعد زندگی و وقوع جنگ در كشورهای افغانستان، عراق، سوريه و … از يك سو و اشتراكات مذهبی، فرهنگی و نزديكی جغرافيايی از سوی ديگر سبب شده تا كشور ايران در دوره‌های متعددی پذيرای موج گسترده‌ای از مهاجرت اتباع اين كشورها باشد.  از چالش‌های اساسی ورود مهاجران به كشور مقصد اثرپذيری بازار كار كشور است. يكی از دلايل مخالفت با حضور مهاجران در كشور همواره اثر سو مهاجران بر بازار كار و اشتغال نيروی كار بومی است. صحت اين ادعا كمتر مورد راستي آزمايی قرار گرفته است و پاسخ به اين سوال كه آيا نيروی كار مهاجر باعث اثرپذيری بازار كار كشور مقصد می‌شود يا خير می‌تواند در سياستگذاری صحيح نسبت به اين موضوع به ما كمك كند.  بيش از 4 دهه از حضور مهاجران افغانستانی در كشور می‌گذرد و نسل‌های دوم و سوم آنها امروز در ايران به دنيا آمده‌اند و غالب جمعيت مهاجران حاضر در كشور را مهاجران افغانستانی تشكيل می‌دهند. بيش از 3 ميليون مهاجر افغانستانی در ايران زندگی می‌كنند و هنوز ما سياست روشن و مدونی در موضوع مهاجران نداشته‌ايم و اين سوال همواره برقرار بوده كه آثار حضور نيروی كار مهاجر افغانستانی بر بازار كار كشور چه بوده است؟ آيا نيروی كار مهاجر افغانستانی، عرصه اشتغال را بر نيروی كار بومی تنگ كرده است؟

در راستای اجرای حكمرانی خوب سياستگذار بايد ابتدا ريشه موضوع را به صورت دقيق بررسی و از اظهارنظرهای ضد و نقيض بپرهيزد. با هدفِ پاسخ به اين سوال در پژوهشی و با استفاده از داده های سرشماری نفوس و مسكن سال‌های 1365، 1375، 1385 و 1395 در سطح شهرستان و با استفاده از قانون ممنوعيت تردد، اسكان و اشتغال اتباع خارجی كه در سال 1383 وضع شد به عنوان متغير ابزاری اثر حضور نيروی كار مهاجر افغانستانی بر بازار كار و به طور خاص بر نرخ بيكاری و نرخ مشاركت اقتصادی سنجيده شده است. در ايران سيل تصميمات مختلف با ريشه هايی نادقيق وجود داشته كه موضوع مهاجران در كشور نيز از اين قاعده پيروي كرده است. حكمراني خوب نيازمند بررسی های دقيق به منظور تصميم گيری‌هایی درست است كه در اين مورد خاص غالبا با خلط بحث از ديدگاهی منطقی به موضوع نگاه نشده است. نتايج اين تحقيق نشان می‌دهد نيروی كار مهاجر افغانستانی اثر معناداری بر نرخ بيكاری و نرخ مشاركت اقتصادی بازار كار كشور نداشته‌اند و غالبا نيروی كار مهاجر افغانستانی در رده های شغلی ای فعاليت دارند كه نيروی كار ايرانی مهارت يا علاقه ای به حضور در اين مشاغل را نداشته اند. به طور دقيق تر نرخ بيكاری در كشور ما بيشتر متوجه افراد تحصيلكرده بوده است حال آنكه بيشتر نيروی كار مهاجر افغانستانی در مشاغل يدی و سخت مشغول به كار هستند. همچنين بررسی دلايل عدم جست وجوی كار توسط نيروی كار بومی نشان می‌دهد عمده اين موضوع به <<اشتغال به تحصيل و آموزش>> بازمی‌گردد. استفاده از ظرفيت‌های نيروی كار مهاجر و محدود كردن فعاليت‌های آسيب زا به بازار كار نيروی كار بومی نيازمند نگاهی دقيق تر به بحث اقتصاد مهاجرت است كه اين مهم تنها با نگاهی منطقی به موضوع قابل حل خواهد بود.

نیروی کار مهاجر نیروی کار مهاجر نیروی کار مهاجر

این مقاله پیش از این در روزنامه اعتماد منتشر شده است.

به اشتراک بگذارید

دیدگاه ارسال کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *