کتاب “مادر ایرانی” چاپ شد.
مقدمه دیاران
حقوق مهاجران
در جهان امروز، بیش از 272 میلیون نفر در کشوری زندگی میکنند که در آن به دنیا نیامدهاند و بهعبارتی از سرزمینی به سرزمین دیگر مهاجرت کردهاند. رشتههای مختلف دانشگاهی پدید آمدهاند تا این پدیدۀ کاملاً بینرشتهای را در طیفی از زمینههای اقتصاد، علوم سیاسی، انسانشناسی، جامعهشناسی، روانشناسی و حقوق توصیف کنند. گروههای سیاستپژوهی متعددی شکل گرفتهاند تا سیاستهای مهاجرتی متناسب با کشور خود را همراه با پیامدهای مختلف آن در جوامع مبدأ و مقصد طراحی کنند. همچنین، دعوا بر سر حقوق مهاجران پای ثابت کارزارهای انتخاباتی و اختلافات بین احزاب شده است. بهطورکلّی، میتوان گفت طی سالیان گذشته عوامل مختلفی دست به دست هم دادهاند تا دیگر «مهاجرت» یک پدیدۀ عجیب و غریب نباشد.
اما در ایران اوضاع کمی متفاوت است. در چهل سال گذشته، ایران میزبان مهاجرانی از کشورهای مختلف بهویژه عراق و افغانستان بوده است. سهم ایران از پذیرش مهاجران و پناهندگان در سطح دنیا قابلتوجه است و بنابر آمارهای رسمی سازمان ملل متحد، ایران میزبان 1/1 درصد از جمعیت مهاجران دنیاست. هرچند بهدلیل وجود جمعیت زیادی از افراد فاقد مدارک رسمی، این درصد بهمراتب بیشتر است. باایناوصاف، به این مسئله بهطرز شایستهای پرداخته نشده و در مواردی، نگرشهای عمومی نادرستی شکل گرفته که مانع طراحی و اجرای سیاستهای منصفانه همراه با درنظرگرفتن منافع ملّی شده است.
انجمن «دیاران» در سال 1395 باتوجهبه جای خالی نگاه واقعبینانه به این پدیده، با سرلوحه قراردادن منافع ملّی کشور شکل گرفت. «دیاران» مأموریت خود را در دو سطح اساسی تعریف کرد: تغییر نگرش عمومی به مهاجران در ایران و کمک به ازبینبردن فقر حقوقی و اصلاح قوانین مرتبط با حوزه مهاجرت. حقوق مهاجران
در سال 1395، بازدیدهای میدانی از وضعیت زندگی اتباع خارجی در شهرهای تهران، مشهد، قم، کرمان و شیراز داشتیم. همچنین، با 30 نفر از اتباع خارجی موفق و صاحب دستاورد از کشورهای مختلف افغانستان، پاکستان، عراق، فرانسه، اسپانیا، سوریه و هند گفتوگوی عمیق انجام دادیم. برمبنای این مطالعات و بازدیدها بهعلاوۀ مشورت با متخصصین و افراد با سابقۀ پژوهشی و اجرایی در این حوزه، به طرح کلانی از چالشهای اساسی رسیدیم که نیازمند ارائۀ راهکارهای سیاستیاند. باتوجهبه اولویتبندی انجامشده، مسئلۀ «هویتبخشی به فرزندان حاصل از ازدواج بانوان ایرانی با مردان خارجی» در دستور کار قرار گرفت.
مطابق مادۀ 976 قانون مدنی، تابعیت ذاتی صرفاً از خون پدر منتقل میشود؛ یعنی اگر مرد ایرانی با زن غیرایرانی ازدواج کند، فرزند آنها فارغ از اینکه در داخل یا خارج از ایران متولد شود، ایرانی محسوب میگردد. اما اگر زن ایرانی با مرد غیرایرانی در داخل یا خارج از کشور ازدواج کند، فرزند آنها- حتی اگر در داخل ایران هم متولد شود- تا 18سالگی ایرانی محسوب نمیگردد و پس از 18سالگی، میتواند درخواست تابعیت ایرانی دهد. نکتۀ مهم این است که شخصیت یک فرد تا 18سالگی شکل میگیرد و در صورت نداشتن هویت، زمینههای طرد این افراد از اجتماع فراهم شده و تبعات فراوانی برای فرد و جامعه ایجاد خواهد شد.
این تبعیض جنسیتی در انتقال تابعیت ، جنبۀ فقهي نداشته و با نیت حمايت از حقوق زنان ايراني در سال 1313 تدوين شده است. حتی در قانون مدنی، ازدواج زن ایرانی با تبعۀ خارجی با محدودیتهایی مواجه شده است. براساس مادۀ 1060 قانون مدني، ازدواج زن ايراني با تبعۀ خارجي موكول به اجازۀ مخصوص از طرف دولت است. براساس آییننامۀ این قانون ،که مصوب سال 1345 است، پروانۀ زناشويي بانوان ايراني با اتباع غيرايراني پس از تقاضاي كتبي و در صورت صلاحدید وزارت کشور صادر میشود.
این فرایند طولانی و ناکارآمد سبب بروز پدیدهای موسوم به «ازدواجهای شرعی غیررسمی» در کشور شده است. همچنین، بهدليل عدمثبت ازدواج قانونی، نهادهاي حمايتي مانند كميتۀ امداد امام خميني(ره)، بهزيستي و … نميتوانند فرزندان این ازدواجها را تحتپوشش قرار دهند. در اين شرايط، زن ايراني با يک ازدواج غيرقانوني ثبتنشده و چندين کودک بدون شناسنامه، در اجتماع سرگردان ميشود.
در خلال گفتوگوهای متعدد با افراد صاحبنظر، متوجه شدیم که رویکرد غالب نگاه دقیقی نیست و از مشکلات واقعی افراد فاصله دارد. یکی از حلقههای مفقودۀ سیاستگذاری در حوزههای اجتماعی، اینجا نیز حاضر بود که اطلاعات دقیقی از چالشهای جامعۀ مخاطب در دسترس نیست. بهعبارتدیگر، شناخت محیط بهخوبی صورت نگرفته است. برای برطرفکردن این خلأ و استخراج تصویری واضح از زیست این افراد، نیاز به روایتهایی عمیق احساس میشد.
بخش عمدۀ این کتاب، روایتهای صمیمی، آگاهبخش و خواندنی از تجربیات زیستۀ این افراد است. برخی از آنها از زبان زن ایرانی که با مرد خارجی ازدواج کرده و برخی دیگر از زبان فرزند حاصل از این ازدواجها روایت شدهاند که در مجموع، 24 مصاحبه را شامل میشود. تلاش شده است تا روایتها از زندگی افراد با سطوح اجتماعی- اقتصادی متفاوت و همچنین اتباع کشورهای مختلف باشد تا زوایا و ابعاد مختلف مشکلات را نمایان سازد. بیشک، اطلاعات حاصل از مصاحبهها کمک بزرگی به شناخت هر چه بهتر مسئله کرد و «دیاران» را در تلاش برای نمایاندن ابعاد تاریک موضوع به سیاستگذاران و تصمیمگیران یاری رساند. هرچند مخاطبین این مصاحبهها تنها بخشی از اقشار تحتتأثیر این قانون بودهاند که روایتهایشان در قالب این کتاب جمعآوری شده است. شرح دامنههای دیگر موضوع در این مقال نمیگنجد.
موضوعیت بخشیدن به ازدواج بانوان ایرانی با اتباع غیرایرانی از طریق استخراج و تدوین تجربیات افراد از این مسیر پر پیچوخم همراه با تسری مشکلات به آینده زندگی و حتی درگیرکردن سرنوشت فرزندان حاصل از ازدواج، کاری ستودنی و ارزشمند است. دردی که در خلال روایتهای این کتاب به گوش مخاطب میرسد، دردی کهنه است که علیرغم قدمت مسئله، اطلاع زیادی از آن در محافل عمومی وجود ندارد؛ چراکه مبتلایان به این مسئله، عمدتاً از خانوادههای ضعیف و دورافتاده از مراکز تصمیمگیری بودند و هیچگاه صدای آنها به رسانههای مؤثر نرسیده بود تا فرایند مطالبهگری از تصمیمگیران آغاز شود.
از سرکار خانم قمر تکاوران بهدلیل تلاش و پشتکار همراه با صداقت و شفقت کمنظیر در بازتاب واقعیتهایی که بخشی انکارنشدنی از تجربۀ زیست جمعی ما در جامعه هستند، تقدیر میکنم و امیدوارم این کتاب، نقشی هرچند کوچک در شنیدهشدن صدای این افراد و بهبود شرایط زیست آنان ایفا کند.
حقوق مهاجران
محسن شهرابی
مدیر انجمن دیاران
برای تهیه این کتاب به کانال کتابسرای مهاجرت دیاران به آدرس DiaranBooksAdmin@ پیام دهید