دانشجویان افغانستانی مقیم ایران؛ از اینجا مانده و از آنجا رانده
بر اساس بخشنامه جدید وزارت علوم، تحقیقات و فناوری از این پس دانشجویان افغانستانی مقیم ایران که تحصیلات متوسطه خود را در ایران طی کردهاند برای ورود به دانشگاه و یا ادامه تحصیل در مقطع تحصیلات تکمیلی بایستی کنکور بدهند و نمیتوانند به صورت آزاد و بدون کنکور وارد دانشگاههای ایران شوند.
در این متن کوشیدهام دلایل اتخاذ این تصمیم از سوی وزارت عتف و مهمترین خواسته دانشجویان افغانستانی مقیم ایران که در چارچوب رفع تبعیض بین خود و دانشجویان ایرانی چارچوببندی مینمایند را مورد بررسی قرار دهم و پیشنهادهایی را برای حل مسایل سیاستی این حوزه با توجه به منافع بازیگران مختلف را به مسئولین مربوطه در وزارت عتف ارایه نمایم.
دستهبندی دانشجویان افغانستانی در ایران
در ابتدا برای روشن نمودن ابعاد مساله برای مخاطبان، باید اشاره نمایم که طبق آمار موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی- تنها نهاد رسمی جمعآوری آمار ملی در حوزه آموزش عالی کشور که یونسکو نیز برای رتبهبندی ایران در شاخصهای بینالمللی به آمار این بخش از وزارت عتف استناد میکند- در سال 1398، بیش از 21 هزار دانشجو بینالمللی در دانشگاههای ایران مشغول به تحصیل بودهاند که از بین آنان نزدیک به 14 هزار دانشجو تابعیت افغانستان دارند.
شایان ذکر است دانشجویان افغانستانی خود به دو دسته کلی تقسیم میشوند که هر دسته زیرمجموعههای مختلفی دارد که البته آمار تفکیکی آنان تاکنون منتشر نگردیده است.
دسته بزرگتر این دانشجویان مهاجران افغانستانی مقیم ایران هستند که تعداد قابل توجهی از آنان در ایران متولد شدهاند و تمامی دوران تحصیلات پایه خود را در ایران گذراندهاند. این دانشجویان تا پیش از این، از دو طریق به دانشگاههای ایران وارد میشدند یا از طریق کنکور با پرداخت شهریه ریالی و یا پذیرش آزاد در دانشگاهها با پرداخت شهریه دلاری مانند دانشجویان بینالمللی که از خارج از کشور به ایران میآمدند.
دسته کوچکتر دانشجویان افغانستانی هستند که تا پیش از شروع تحصیلات دانشگاهی خود در ایران ساکن نبودهاند و تحصیلات پیشین خود را در مدارس یا دانشگاههای کشور افغانستان گذراندهاند. این افراد عمدتا از بورسیههای مختلفی که دولت افغانستان، وزارت عتف و یا سایر نهادهای ایرانی به آنها اعطا میکنند برای تامین مخارج تحصیل خود استفاده میکنند.
باید توجه کرد که خواسته رفع تبعیض از سوی دسته اول یعنی دانشجویان افغانستانی مقیم ایران مطرح میگردد بنابراین در ادامه بر روی این گروه تمرکز خواهم نمود.
وزارت علوم و مساله دانشجویان افغانستانی مقیم ایران
همانگونه که در بالا اشاره شد دانشجویان افغاستانی مقیم ایران تا پیش از این از دو طریق کنکور و پذیرش آزاد به دانشگاههای ایران وارد میشدهاند. دانشجویان پذیرش شده از طریق کنکور ماند دانشجویان ایرانی به دو دسته روزانه و نوبت دوم تقسیم میشوند. دانشجویان روزانه برخلاف دانشجویان ایرانی امکان برخورداری از امکان تحصیل رایگان را ندارند و بایستی معادل 80 درصد شهریه دانشجویان نوبت دوم را در هر ترم بپردازند.
این تفاوت مهمترین ریشه شکلگیری تصور تبعیض در اذهان دانشجویان افغانستانی مقیم ایران میباشد و مسئول مستقیم آن را وزارت عتف میپندارند که حاضر نیست هیچ حمایتی از دانشجویان برتر افغانستانی مقیم ایران چه در قالب اعطای بورس مانند سایر دانشجویان بینالمللی و چه در قالب امکان بهرهمندی از تحصیل رایگان مانند دانشجویان ایرانی بنماید. در واقع آنان بیان میدارند که علیرغم برتری علمیشان در رقابت نفسگیر کنکور بر سایر داوطلبان، در موقع ثبتنام از اینجا مانده و از آنجا رانده هستند.
هنگامی که این مساله را با مسئولین وزارت عتف مطرح مینماییم آنان خود را مقصر نمیدانند و میگویند دانشجویان ایرانی برای برخورداری از امکان تحصیل رایگان باید به دولت ایران تعهد خدمتی برابر با دوران تحصیل خود بدهند. اما دانشجویان افغانستانی مقیم ایران چون مجوز کار در ایران ندارند و نمیتوانند سنوات بیمه برای خود ایجاد نمایند لذا امکان سپردن تعهد را ندارند و ما نمیتوانیم بدون سپردن تعهد خدمت به دولت ایران، برای آنان امکان تحصیل رایگان را فراهم آوریم. از این رو به جای آنکه در پایان تحصیلاتشان برای آزادسازی مدرک تحصیلی (مانند آنچه برای دانشجویان روزانه ایرانی که بدون انجام تعهد خدمت قصد خروج از کشور را دارند) وجه سنگینی را مطالبه نماییم که از توان مالی اکثریت مهاجران پرداخت یک جای آن خارج است، در طول تحصیل معادل آن را ترم به ترم از آنان اخذ مینماییم. در این بین وضعیت دانشجویان نوبت دوم افغانستانی مقیم ایران از لحاظ پرداخت شهریه مشابه دانشجویان ایرانی و به صورت ریالی میباشد.
دانشجویان افغانستانی مقیم ایران راه دیگری برای ورود به دانشگاههای ایران نیز داشتهاند و آن پذیرش آزاد مانند دانشجویانی است که از خارج کشور به ایران میآیند با پرداخت شهریه دلاری. این نحوه از پذیرش، مشکلات چندی را در سالیان اخیر پدید آورده است اولا دانشجویان افغانستانی مقیم ایران از این طریق میتوانستند بدون کنکور در دانشگاههای برتر ایران و در رشتههای پرطرفداری مانند پزشکی حاضر شوند این امکانی بود که برای دانشجویان ایرانی فراهم نبود.
در واقع دانشجویان ایرانی که توان پرداخت شهریههای دلاری را داشتند نمیتوانستند به دانشگاههای برتر راه پیدا کنند و باید در پردیسهای فرعی دانشگاهها تحصیل میکردند که مدارکی با ارزش کمتر در اختیارشان قرار میدادند. به گزارش دیدهبان عدالت و شفافیت وجود این مسیر برای دستیابی به کرسی تحصیل رشتههای پرطرفدار در دانشگاههای برتر باعث شده بود که در دو سال گذشته بعضی از دانشآموزان ایرانی به دنبال کسب تابعیت افغانستانی بروند تا سپس با پذیرش آزاد به صندلیهایی دست یابند که در کنکور امکان دستیابی به آن را از طریق اثبات شایستگی علمیشان نداشتند. (عصر ایران، کد خبر ۶۹۲۷۴۳ مورخ ۱۶ مهر ۱۳۹۸) این وضعیت نمونهای از نتایج ناخواسته یک سیاست (Unintended Consequences) در سیاستگذاری میباشد.
ثانیا مدیران دانشگاههای برتر مدعی هستند که بین دانشجویان پذیرفتهشده از طریق کنکور و هم کلاسیهایشان که از طریق پذیرش آزاد تحت عنوان دانشجوی بینالمللی به دانشگاه وارد میشوند اختلاف سطح فاحشی وجود دارد و این اختلاف باعث افت کیفیت آموزش در دانشگاههای برتر شده و دانشجویان ایرانی را دچار تعارض با دانشجویان بینالمللی میکند
ثالثا دانشجویان افغانستانی مقیم ایران پس از ورود به دانشگاه از طریق پذیرش آزاد از طرق مختلف میکوشند با اعلام عدم توان پرداخت شهریه دلاری و به بهانه جهش نرخ ارز در ایران به وزارت عتف و دانشگاهها فشار وارد کنند تا شهریه آنها به صورت معادل ریالی ارز ترجیحی (4200 تومان) پرداخت گردد. این در حالی است که این دانشجویان پیش از ورود به دانشگاه از تناسب شهریه با توان مالیشان و وضعیت آشفته اقتصاد ایران که غیرقابل پیشبینی بودن نرخ ارز یکی از مشخصههای آن است آگاه بودهاند و با اتفاق تازهای مواجه نشدهاند.
باید توجه کرد که دانشگاهها و وزارت عتف که یکی از اهداف پذیرش آزاد دانشجویان بینالملل را کسب درآمد ارزی برای دانشگاهها میدانند در مقابل این فشارها مقاومت میکنند. جمیع این دلایل وزارت عتف را به سمت صدور بخشنامه مورد اشاره سوق داده است.
تاملات و راهکارهای سیاستی
هم اکنون که وضعیت دانشجویان مقیم افغانستانی تشریح گردید در ادامه پیشنهاداتی برای حل مساله مطرح میگردد:
1- دانشجویان مقیم افغانستانی از نسل دوم و سوم مهاجران افغانستانی در ایران هستند. این افراد بر اساس مواد 4 و 5 ماده 976 قانون مدنی و یا ماده 979 قانون مدنی امکان اخذ تابعیت ذاتی و یا اکتسابی ایران را حسب مورد دارند. این واقعیت علیرغم استنکاف سازمانهای مسئول از اعطای تابعیت ایران به آنان است. باید توجه داشته باشیم که این افراد در صورت مهاجرت به اکثر کشورهای دنیا به غیر از ایران تاکنون شهروند آن کشور محسوب میشدند و از حقوق برابر با سایر شهروندان برخوردار بودند.
بر این اساس توصیه میگردد تمام سیاستهای اتخاذی در قبال دانشجویان افغانستانی مقیم ایران با پیش فرض برابری آنان با دانشجویان ایرانی در دستیابی به تسهیلات آموزشی و رفاهی تنظیم گردد. شایان ذکر است در این بین دانشجویان افغانستانی مقیم ایران نیز باید انتظارت خود را در همین چارچوب تنظیم نمایند و برابری با دانشجویان ایرانی را در همهجا بپذیرند و در مواقعی که افغانستانی بودن برای آنها مزایای بیشتری مانند دسترسی بدون کنکور به صندلیهای دانشگاههای برتر ایران را فراهم میآورده است انتظار نابجایی از مسئولین وزارت عتف نداشته باشند.
2- در مورد دانشجویان پذیرفته شده روزانه افغانستانی وزارت عتف یک بار برای همیشه به جای پردهپوشی و اتخاذ سیاستهای موقت و منقطع مانند اعطای بورسیه به پذیرفت شدگان افغانستانی با رتبه زیر 100 در کنکور سراسری به صورت رسمی مشکل خود در عدم ارایه امکان تحصیل رایگان به این دانشجویان را اعلام نماید. پس از این اعلام صورت مساله پرداخت شهریه توسط این دانشجویان تغییر خواهد کرد و راهحل نیز متفاوت خواهد شد و سازمانی که باید پاسخگوی این وضعیت باشد نیز تغییر خواهد نمود.
سیاستگذاران حوزه مهاجرت و آموزش عالی ایران باید توجه کنند دانشجوی افغانستانی مقیم ایران که با شرکت در کنکور و علیرغم تمامی محدودیتهایی که نسبت به همتایان ایرانیش داشته است میتواند در دوره روزانه دانشگاهها پذیرفته شود از چنان استعدادی برخوردار است که میتواند در صورت سرمایهگذاری صحیح و رفع موانع قانونی، زمینه خدمت او به ایران در حوزههای مختلف را فراهم آورد.
در این راستا پیشنهاد میگردد اداره کل اشتغال اتباع خارجی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به دانشجویان افغانستانی مقیم ایران که در دوره روزانه دانشگاهها پذیرفته شدهاند ویزای اشتغال چند ساله پس از تحصیل مانند بسیاری از کشورهای دانشجوپذیر بههنگام ثبتنام اعطا نماید تا سپس بر اساس آن این دانشجویان بتوانند به دولت ایران تعهد خدمت بسپارند و از امکان تحصیل رایگان برخوردار شوند. بدیهی است در صورتی که فرد پس از اتمام تحصیلاتش بخواهد بدون انجام تعهد خدمت، ایران را ترک کند مانند یک دانشجوی ایرانی بایستی برای آزادسازی مدرک تحصیلش تمام هزینه دوره آموزشی را یکجا بپردازد.
3- وزارت عتف باید واقعیت حضور این دانشجویان را در دانشگاههای ایران بپذیرد و بداند با توجه به تحصیل 400 هزار دانشآموز مهاجر در مدارس ایران تا سالیان سال مسئولین این وزارتخانه و مدیران دانشگاهها با دانشجویان افغانستانی مقیم ایران مواجه خواهند بود.
وزارت عتف بایستی دو امر تاکنون رایج در سیاستگذاریهایش در قبال این افراد را مورد پرسش قرار دهد اولا باید در بین المللی بودن این دانشجویان به صورت جد تشکیک کند چون افرادی که در ایران به دنیا آمدهاند و در مدارس ایران درس خواندهاند به واقع دانشجوی بینالمللی نیستند و این رویکرد تنها به درد بالا بردن مصنوعی رتبهبندی ایران در جذب دانشجویان بینالمللی و بزرگنمایی نادرست از موفقیت کشور در اجرای سیاستهای بینالمللیسازی دانشگاهها میخورد. ثانیا بر اساس تحقیقی مستقل اتخاذ سیاست تشویق این سنخ از دانشجویان برای بازگشت به افغانستان را که هم راستا با سیاست تشویق مهاجران افغانستانی به بازگشت توسط نظام سیاسی طراحی شده است را مورد سنجش قرار دهد.
در این پژوهش باید پرسید که آیا سیاست تشویق دانشجویان افغانستانی مقیم ایران به بازگشت به افغانستان موفق بوده است یا نه؟ و چند درصد از این دانشجویان پس از فارغ التحصیلی به افغانستان بازگشتهاند، چند درصد در ایران به کارهای نامرتبط به تخصصشان مشغولند و چند درصد پس از ناامیدی به امکان اشتغال مرتبط در ایران راهی کشور ثالثی شدهاند و سرمایهگذاری ایران بر روی تحصیلات آنان عملا هدر رفته است؟
نتیجهگیری
با توجه به مطالب فوق در پایان باید تاکید نمایم که ایجاد محدودیت برای ورود دانشجویان افغانستانی مقیم ایران به دانشگاهها (صرفا از طریق کنکور) گامی بسیار کوچک برای ایجاد برابری بین آنان و دانشجویان ایرانی است که بایستی با تصمیماتی مهمتر و گامهایی بزرگتر همچون بازنگری در سیاست تشویق این دانشجویان به بازگشت و حل مساله پرداخت شهریه توسط دانشجویان روزانه افغانستانی مقیم ایران که دوراندیشی و همیاری بسیار از بخشهای نظام حکمرانی کشور را میطلبد، تکمیل گردد.
مسیولین وزارت عتف باید توجه نمایند که صدور این بخشنامه بدون پیمودن روندهای تکمیلی ابتر خواهد بود و نتیجهای جز تشدید بدبینی نخبگان مهاجر افغانستانی به کشور نخواهد داشت.
سلام من امیر یوسفی از محصلین آواره شده دوره طالبان از افغانستان هستم که در افغانستان رشته صحت عامه میخواندم ولی بنا به بسته شدن دانشگاه های دولتی من مجبور ایران آمدم و همیشه تلاش میکنم که با یک از دانشگاه ایران ارتباط بر قرار کنم و هر نوع هزینه متقبل میشوم ولی خواهش دارم که دولت عزیز جمهوری اسلامی ایران زمینه تحصیل من در یک از دانشگاه پزشکی خود فراهم کند.
من این مقاله نشر شده را خواندم و سپاس گذاری بینهایت زیاد از دولت عزیز ایران دارم که مهاجرین بی پناهی افغانی میپزیرند و زمینه تحصیل شان فراهم میکند
از شما خواننده محترم که دیدگاه مرا میخوانید خواهش دارد که مرا جز دانشجویان افغانی اضافه کنید اگر این کمک کنید هیچ کمک انسانی و اسلامی دولت جمهوری ایران فراموش نخواهم کرد و حاضرم از هر نوع فدا کاری برای دولت جمهوری ایران دریغ نسازم
خواهشمندم از کمک تان با ما دریغ نسازید
اگر کدام کمک از دست تان برنیاید مشکل نیست بازهم خیلی سپاس گذارم