چه کنیم تا از مهر جا نمانند؟
مروری بر عوامل بازماندگی از تحصیل کودکان مهاجر حاضر در ایران
پیمان حقیقتطلب
بازماندگی از تحصیل در کودکان مهاجر
بازماندگی کودکان از تحصیل یکی از مسائل بغرنج اجتماعی است. مسئلهای که باعث میشود تا کودک به چرخهی مخرب فقر وارد شود و هر چه که از زندگیاش میگذرد شرایط زندگیاش بد و بدتر میشود. محرومیت از تحصیل در کودکی، محرومیتهایی بدتر را در سالهای آینده برای کودک به همراه خواهد داشت. عوامل مختلفی برای بازماندگی از تحصیل ذکر میشوند. نداشتن شناسنامه و اوراق هویتی، اجبار کودکان برای کار، فقر اقتصادی و ناتوانی در پرداخت هزینههای تحصیل، فرهنگ نادرست خانواده دربارهی تحصیل کودکان و مهاجرت دائمی از عوامل مهم بازماندگی کودکان از تحصیل هستند.
تحصیل کودکان مهاجر در ایران نیز مسئلهای به قدمت حضور مهاجران در ایران است. بسیاری از عوامل بازماندگی کودکان از تحصیل در مورد بازماندگی کودکان مهاجر با شدت بیشتری صدق میکند. خوشبختانه در سالیان اخیر با فرمان رهبری مبنی بر لزوم تحصیل کودکان مهاجر (چه با مدرک و چه بیمدرک) بسیاری از عوامل بازماندگی تحصیل کودکان مهاجر در ایران از بین رفتهاند.
آسیبهای طرح ثبتنام کودکان مهاجر در مدارس ایران
چندین سال است که طرح ثبتنام کودکان مهاجر در مدارس ایران اجرا میشود. هر ساله آموزش و پرورش بخشنامهی ثبتنام کودکان مهاجر را با همکاری وزارت کشور تهیه و به مدارس تمام کشور ابلاغ میکند. اجرای این طرح در سالهای اخیر چالشهای بسیاری را داشته است. به گونهای که در سال گذشته عضو بخش بینالملل دفتر نهاد رهبری در جلسهای پیرامون مصوبات پیرامون ثبتنام دانشآموزان افغانستانی گفت که ممکن است این چالشها کلیت این طرح را با مشکل روبهرو کنند. حدادپور در آن نشست گفته بود:
تمام تلاشمان حفاظت از این روندی است که شکل گرفته تا به سلامت جلو برود. البته در اجرای این طرح اتفاقات و سوءاستفادههایی رخ داده که خدای ناکرده میتواند مشکلات جدی برای استمرار طرحهای اینچنینی ایجاد کند و بیش از همه مهاجرینی که سابقه سکونت بلندمدت در ایران را دارند متضرر میشوند که از آن جمله میتوان به این موارد اشاره کرد:
مورد اول: برابر اطلاعات دریافت شده از دفاتر کفالت و آموزشوپرورش، مشخص شده که تعداد قابل توجهی از فرزندانی که برای آنها مجوز حمایت تحصیلی صادر شده، برای ثبتنام به مدارس مراجعه نکردهاند و فرزندان به کار گمارده میشوند و صرفا والدین از امتیاز اقامتی این طرح استفاده میکنند؛
مورد دوم: برابر اعلام مراجع مربوطه در ایام ثبتنام تحصیلی، آمار ورود اتباع غیرمجاز از راههای غیرقانونی به کشور چندین برابر افزایش پیدا میکند تا از سهولت ایجادشده برای ثبتنام دانشآموزان غیرمجاز و دریافت امتیاز اقامتی سوءاستفاده گردد، که با عنایت به شرایط خاص امنیتی و اقتصادی کشور، قطعا مخاطراتی به همراه خواهد داشت؛
مورد سوم: از آنجاییکه در دفاتر کفالت صرفا با خوداظهاری مراجعین اطلاعات هویتی دانشآموز و یکی از والدین ثبت میشود، این شائبه که افراد مختلف به صورت غیرواقعی خود را والدین یک دانشآموز معرفی و به واسطه آن اقامت دریافت کنند، قوت یافته است؛ به طوری که یک کودک با مراجعه چندباره به دفاتر کفالت مختلف؛ هربار با هویت جدید و والدین جدید ثبتنام کرده است؛
مورد چهارم: افرادی که با گذرنامه رسمی و اخذ ویزای مشخص صرفا برای زمان محدودی اجازه ورود و تردد در کشور را پیدا میکنند، پس از آن با مراجعه به دفاتر کفالت انتظار ثبتنام در مدارس را دارند که این خلاف قوانین کنسولی و مختلکننده روند رفتوآمد رسمی بین دو کشور است.
قوانین در حال بهبود
اما با مقایسهی بخشنامههای سالهای گذشتهی آموزش و پرورش برای ثبتنام کودکان مهاجر در مدارس میبینیم که روندها هر ساله رو به بهبود بودهاند. آخرین بخشنامه برای ثبتنام کودکان اتباع خارجی در خرداد ماه سال ۱۳۹۸ به مدارس کل کشور ابلاغ شد. بخشنامهای که در آن کلیهی مدارک قابل قبول ذکر شده بود و برای حالتهای مختلف ثبتنام چارهاندیشیهای لازم صورت گرفته بود. جلوی بسیاری از سوءاستفاده ها نیز گرفته شده بود. از جملات درخشان این بخشنامه جملهی پایانی آن بود: «جداسازی دانشآموزان اتباع خارجی از دانشآموزان ایرانی ممنوع است.»
با نگاهی دوباره به عوامل بازماندگی کودکان از تحصیل میبینیم که با مجموعه اقدامات سالیان گذشته و همکاریهای وزارتخانههای آموزش و پرورش و کشور موانع بوروکراتیک تحصیل کودکان برداشته شده است. عواملی چون نداشتن شناسنامه و اوراق هویتی و فقر اقتصادی و ناتوانی در پرداخت هزینهی تحصیل دیگر جزء عوامل اصلی بازماندگی از تحصیل کودکان مهاجر نیستند. بلکه سهم عوامل فرهنگی و اجتماعی بالاتر رفته است.
نقش سایر عوامل بازماندگی از تحصیل
چندی پیش نشستی توسط انجمن دیاران برگزار شد و در آن به تحصیل کودکان مهاجر در ایران پرداخته شد. افراد صاحبنظر در بحث تحصیل کودکان مهاجر و چند نفر از مهاجران به بیان تجربیات خود پرداختند. یکی از مباحث بسیار جدی در این نشست موانع فرهنگی برای تحصیل کودکان مهاجر در ایران بود.
نادر موسوی، مدیر مدرسهی فرهنگ در این نشست به ذکر یکی از موانع فرهنگی و راهکار او برای مقابله با آن پرداخته بود: در بسیاری از خانوادههای مهاجر پسرها از دخترها اجر و قرب بیشتری دارند. به گونهای که وقتی از آنها میپرسی چند تا بچه داری تعداد پسرهایشان را اعلام میکنند و دخترها را بچههای خود نمیدانند. به همین ترتیب برای تحصیل فرزندان نیز اهمیتی به تحصیل دختران نمیدهند و ترجیح میدهند که فقط پسران را به مدرسه بفرستند. این یکی از آسیبهای جدی در بحث محرومیت از تحصیل دختران مهاجر است. همه چیز برای تحصیل آنان فراهم است. اما فرهنگ نادرست خانوادهی مهاجر در مورد تحصیل دختران باعث بیسواد ماندن آنها میشود.
نادر موسوی برای ممانعت از چنین محرومیتی یک راهکار ساده اندیشیده بود. او به هنگام ثبتنام کودکان پسر حتما از خانواده مشخصات تمام اعضای خانوادهی مهاجر را طلب میکرد. تا زمانی که فرد مشخصات تمام اعضای خانواده را ارائه نمیکرد او از ثبتنام خودداری میکرد. در موارد بسیاری با گرفتن مشخصات تمام اعضای خانواده مشاهده میکرد که آن خانواده دخترانی در سن تحصیل نیز دارند. در مورد آنان پرس و جو میکرد و در صورتی که آن دختر محروم از تحصیل شده بود حتما کاری میکرد که خانواده دختر را هم در مدرسهای ثبتنام کنند.
به نظر میرسد با تحولات سالیان گذشته نقش عوامل فرهنگی در بازماندگی تحصیل از کودکان بسیار پررنگتر شده است. عواملی که برای مقابله با آن به راهکارهایی ساده اما هوشمندانه همچون راه حل آقای نادر موسوی و یک همکاری جمعی بزرگ نیاز است.
این مقاله پیش از این در شماره روز پنجشنبه ۴ مهر ۱۳۹۸ روزنامه شرق منتشر شده بود.