مهاجرت اختیاری و مهاجرت اجباری (مکنزی-۲)
قسمت دوم از ترجمهی گزارش سازمان جهانی مکنزی از پدیده مهاجرت در سطح جهان پیرامون مهاجرت اختیاری و مهاجرت اجباری
سازمانهای جهانی و کشورهای مختلف دستهبندیهای گوناگونی برای تقسیمبندی مهاجران دارند. یکی از مفیدترین معیارهای دستهبندی مهاجران بر اساس دلیلی است که آنها ترک وطن کردهاند. تقسیمبندی مهاجران بر اساس دلیل اصلی مهاجرتشان به تعیین سیاستهای مناسب مهاجرت کمک شایانی میکند. چه چیزی باعث ترک وطن در مهاجران شده است؟ چه چیزی باعث شده است که این جمعیت 250 میلیون نفری نمونهی عملی آیهی 97 سورهی نساء بشوند؟ ریشههای اصلی مهاجرت بر شرایط محیطی مهاجران در کشورهای مقصد، شرایط پذیرش قانونی آنها، اموال و داراییهای آنها، شبکههایی که ممکن است ایجاد کنند و احتمال بازگشت به وطنشان تأثیر بسیاری میگذارد.
بر اساس این معیار مهاجران جهان به دو گروه کلی تقسیم میشوند: 1- مهاجران داوطلب 2- پناهندگان[1] و پناهجویان[2].
مهاجران داوطلب و مهاجرت اختیاری
عموماً کسانی هستند که در جستوجوی فرصتهای اقتصادی به کشوری دیگر مهاجرت میکنند. برای مهاجرتشان برنامهریزی میکنند. شرایط کشورهای مقصد مهاجرتشان را بررسی میکنند. زبان تکلم کشور مقصد را یاد میگیرند و طی فرآیندی برنامهریزیشده ترک وطن میکنند. ولی پناهندگان و پناهجویان کسانی هستند که مجبور به فرار از وطن خودشان میشوند.
پناهندگان و پناهجويان و مهاجرت اجباری
کمیساریای عالی سازمان ملل برای پناهندگان[3] (UNHCR) پناهجویان را از پناهندگان تفکیک کرده است.
بر اساس کنوانسیون سال 1951 این سازمان فردی که به دلایل نژادی، مذهبی، ملیتی، عضویت در یک گروه اجتماعی خاص یا داشتن عقاید سیاسی خاص مجبور بشود که از وطن خودش به کشوری دیگر مهاجرت کند و نتواند به کشور خودش برگردد و یا به دلایل ذکرشده هیچ انگیزهای برای بازگشت به وطنش نداشته باشد، پناهنده نامیده میشود. این سازمان افرادی را که در جستوجوی تأمین امنیت بینالمللی و شرایط پناهندگی هستند ولی هنوز شناسایی نشدهاند و هویت فردی مشخص در یک کشور مشخص ندارند پناهجو مینامد.
بهطورکلی مهاجرت در جهان دو نوع است: مهاجرت اختیاری و مهاجرت اجباری.
جریانهای پناهندگی و پناهجویی یک زیرمجموعه از مهاجرت اجباری هستند. مهاجرت اجباری انواع دیگری هم دارد: قربانیان قاچاق انسان[4]، کسانی که از قحطی و خشکسالی فرار میکنند، و کسانی که به دلیل اشغال کشورشان مجبور به اسکان در کشوری دیگر میشوند، قربانیان فواجع زیستمحیطی و شیمیایی و هستهای، قربانیان پروژههای توسعهای و…
طبق آمارهای سازمان UNHCR در سال 2015 بیش از 222 میلیون نفر از مهاجران دنیا به صورت اختیاری مهاجرت کرده بودند. یعنی بیش از 90 درصد مهاجرت در دنیا به صورت اختیاری بوده است. اصلیترین شکلدهندهی جریانهای مهاجرتهای اختیاری سیاستهای ورود مهاجران در کشورهای مقصد به خصوص کشورهای توسعهیافته است.
مهاجرت اختیاری تدریجی است. به همین دلیل به کشورهای مقصد فشار کمتری وارد میشود. زنجیرههای تأمین و عرضه در این کشورها دچار شوک نمیشود و شرایط اجتماعی این کشورها با فشار ناگهانی مواجه نمیشود.
بیشتر مهاجران اختیاری در جهان بزرگسالان در سن کار کردن هستند و این برای کشورهای مقصد یعنی افزایش مشارکت جمعیت در فعالیتهای اقتصادی.
60 میلیون نفر از مهاجران اختیاری جهان تحصیلات تکمیلی داشتهاند. و این یعنی که بسیاری از مهاجران اختیاری حرفهایها و کارآفرینان زبده هستند. البته 160 میلیون نفر از مهاجران اختیاری نیروهای با مهارت پایین و متوسط [5]هستند.
ویژگیهای مهاجرتهای اجباری
بزرگترین ویژگی مهاجرتهای اجباری این است که برنامهریزیشده نیستند. و این برای کشورهای مقصد مشکلات تأمین و عرضه را ایجاد میکند. مهاجران اجباری به خدمات اولیهی فوری نیازمندند و تأمین امنیت آنها هم یک چالش است.
مهاجران اجباری برخلاف مهاجران اختیاری در همهی ردههای سنی قرار دارند. چون که وقتی یک جنگ رخ میدهد و یا شرایط زندگی معمولی نامساعد میشود این کل جمعیت هستند که به مهاجرت اقدام میکنند.
تا سال 2015 ده درصد از جمعیت مهاجر جهان پناهنده و پناهجو بودند: 21 میلیون نفر پناهنده و 3 میلیون نفر پناهجو.
در 25 سال گذشته بحرانهای آسیا و آفریقا باعث 80 تا 90 درصد ایجاد جمعیت پناهندگان و پناهجویان جهان بوده است. فقط 7 کشور بیش از دو سوم جمعیت پناهندگان جهان را به وجود آوردهاند:
فلسطین (21 درصد از جمعیت پناهندگان جهان)، سوریه (21 درصد)، افغانستان (12 درصد)، سومالی (5 درصد)، سودان جنوبی (3 درصد)، سودان (3 درصد) و جمهوری خلق کنگو (2 درصد).
برخلاف جمعیت مهاجران اختیاری، پناهندگان و پناهجویان بیشتر تمایل دارند به کشورهای همسایه مهاجرت کنند. به همین خاطر کشورهای جهان توسعهیافته کمتر تحت تأثیر این جمعیت مهاجر قرار گرفتهاند و کمتر با چالشهای بزرگ این گروه از مهاجران در کشورهای مقصد مواجه شدهاند. چالشهایی همچون تأمین نیازهای اولیهی این انسانها، طبقهبندی سنی آنها، مشکلات معیشتی حاصل از مهاجرت برنامهریزینشده و… برنامههای ادغام و هماهنگسازی پناهندگان و پناهجویان در کشورهای در حال توسعه بسیار چالشبرانگیزتر است. چرا که این کشورها منابع فراوانی برای تأمین جمعیت مهاجر ندارند.
مهاجرتهای اجباری در خاورمیانه و شمال آفریقا
کمتر از نیمی از پناهجویان و پناهندگان زن هستند. 50 درصد از این جمعیت زیر 18 سال سن دارند و خاورمیانه و شمال آفریقا میزبان بیش از 50 درصد پناهجویان و پناهندگان جهان است. یعنی اینکه پدیدهی مهاجرت در خاورمیانه و شمال آفریقا معنایی جدا از کشورهای توسعهیافته دارد.
مدیریت و برنامهریزی مهاجران اجباری و پناهندگان و پناهجویان مدلهای مهاجرتی خاص خاورمیانه و شمال آفریقا را میطلبد. مدلهایی که تهدیدهای بزرگ این نوع از مهاجرت (هجوم ناگهانی جمعیتی فراوان به مرزهای یک کشور، تأمین امنیت آنها، سازماندهی و عرضهی کمکهای اولیه و ضروری به این جمعیتها و…) را در نظر بگیرد، از برخی فرصتها به خوبی استفاده کند (نیروی کار موجود در این مهاجران، جمعیت بالای کودکان زیر 18 سال که میتوانند به سرمایههای نیروی کار در آیندهای نزدیک تبدیل شوند و…) و با الهامگیری از فرآیندهای هماهنگسازی جمعیتی و ادغام مهاجران در کشورهای توسعهیافته حضور آنها در جامعه را تسهیل کند…
[1] Refugees
[2] Asylum seekers
[3] United Nations High Commissioner for Refugees
[4] trafficking
[5] در اینجا منظور از نیروهای با مهارت متوسط دارندگان مدرک تحصیلی سطح دوم و نیروهای کممهارت دارندگان مدرک تحصیلی سطح اول است.