سفر برگذشتنی: صلح خاورمیانه از بدخشان شروع خواهد شد!

معرفی کتاب سفر برگذشتنی (پا به‌پای ناصرخسرو بر جاده‌ی ابریشم)

1- “کشتی‌های عتیق شما
در آب‌های من پهلو گرفته‌اند
ملوانان سالخورده هنوز
میخانه‌های فینیقیه را خوب به خاطر دارند
شب‌های پرستاره بغداد را به یادتان می‌آورم
و دخترم شهرزاد را
که طعم قصه‌هایش هنوز
زیر پلک‌های شماست
زرتشت، نوح،‌ موسا،‌ مسیح، محمد
پسران من‌اند
و دختران من
مریم و هاجر
دو ماه‌پاره در هلال خصیب
در من به تحقیر منگرید
من
خاورمیانه‌ام.” ( از کتاب خرده ریزخاطره ها و شعرهای خاورمیانه/ سروده‌ی حافظ موسوی)
2- کتاب “سفر برگذشتنی” یک سفرنامه‌ی دوجلدی است. یک سفرنامه‌ی مفصل که داستان شروعش وجدانگیز است. آقای توکلی صابری قصه‌ی شروع سفرش را در مقدمه این‌گونه شرح می‌دهد:

“در فروردین سال 1379 خورشیدی،‌ یعنی سه سال پیش از شروع سفر هنگام خواندن دیوان ناصرخسرو دریافتم که درگذشت او در سال 382 خورشیدی است. با خود گفتم که سه سال بعد هزارمین زادروز ناصرخسرو و چهل‌وچهار سال بعد هزارمین سال روز سفر او خواهد بود. چه می‌شود اگر به این مناسبت کسی مسیری را که او پیمود بپیماید و ببیند در این هزار سال چه تغییراتی حاصل‌شده است. چه برجای‌مانده و چه از بین رفته و چه چیزهای نوین دیگری به جای آن‌ها آمده است و جهان در این هزاره چه دگرگونی‌هایی پیدا کرده است و مردمانش چگونه زندگی می‌کنند. ازآنجایی‌که امید نداشتم که در آغاز هزاره‌ی سفر او زنده باشم با خود گفتم که چرا در هزاره‌ی تولد او خود در این راه نروم و نبینم و ننویسم؟” (ص 9 و 10 کتاب)

و این‌چنین است که شروع می‌کند به آمادگی و برنامه‌ریزی برای یک سفر هیجان‌انگیز و دلهره‌آور.
مسیری که ناصرخسرو هزار سال پیش از بلخ شروع کرد امروزه از ده کشور مختلف می‌گذرد. ده کشوری که به زبان‌های گوناگونی همچون فارسی،‌ ترکی،‌ عربی و عبری در لایه‌های گوناگون سخن می‌گویند و مجموعه‌شان یکی از ناامن‌ترین و پر کشمکش ترین نقاط روی کره ی زمین را ساخته است: خاورمیانه.
کتاب سفر برگذشتنی مجموعه‌ی یادداشت‌های روزانه‌ی آقای محمدرضا توکلی صابری از پرسه‌زنی‌هایش در مسیر ناصرخسرو در سفرنامه‌ی مشهور او است. تا جایی که ممکن بوده سعی کرده از همان جاده‌ها و مسیرهایی برود که ناصرخسرو در هزار سال پیش رفته. مکان‌هایی که در سفرنامه از آن‌ها اسم برده شده و هنوز پس از هزار سال پابرجا مانده‌اند سوژه‌ی آقای صابری برای رفتن و دیدن و نوشتن است.
یادداشت‌ها، بر اساس کشورهای مسیر فصل‌بندی شده‌اند. سفر باید از مرو و ترکمنستان شروع می‌شد. در آنجا بود که او در چهل‌سالگی خواب عجیبش را دید و همه‌چیز را رها کرد و به وادی سفر افتاد. ولی ویزای ترکمنستان در آن سال برای آقای توکلی صابری صادر نشد. خواست که سفرش را از بارگاه ناصرخسرو در بدخشان شروع کند. اما در سال 1382 افغانستان به‌شدت ناامن بود. آمریکا به این کشور حمله کرده بود و افغانستان یکی از بی‌ثبات‌ترین کشورهای دنیا بود. بنا به دلایل امنیتی و حفظ جان آقای صابری سفرش را از نزدیک‌ترین نقطه‌ی ممکن به بدخشان و مرو شروع کرد: مرز سرخس در شمال شرقی ایران و پایان سفر را در بدخشان قرارداد.
ایران،‌ ترکیه،‌ سوریه،‌ لبنان،‌ عربستان سعودی،‌ اسرائیل و فلسطین،‌ مصر و ترکمنستان کشورهایی هستند که پس از هزار سال آقای توکلی صابری در آن‌ها جا پای قدم‌های ناصرخسرو گذاشته و یادداشت‌هایی به‌شدت جذاب از تفاوت ابناء بشر و دست‌ساخته‌ها و نتایج زندگانی‌اش پس از هزار سال فراهم کرده است.
3- شاید امروزه‌روز صلح در خاورمیانه رؤیایی دور به نظر برسد. افغانستان و جنگ داخلی و حمله‌ی آمریکا، جنگ ایران و عراق،‌ جنگ کویت و عراق و بعدتر حمله‌ی آمریکا به عراق،‌ جنگ داخلی سوریه،‌ جنگ عربستان و یمن، بحران فلسطین و… همه و همه صلح در خاورمیانه را به رؤیایی دور تبدیل کرده‌اند.
ولی حقیقت اینجا است که اگر قرار باشد صلح در خاورمیانه برقرار شود، به کمک نیروهای خارج از خاورمیانه میسر نمی‌شود. صلح در خاورمیانه از درون کشورهای این ناحیه‌ی پرتنش جهان شروع می‌شود و آن‌هم نه با اسلحه‌ی ساخت آمریکا و روسیه و انگلیس و… بلکه با نیرویی دیگر.
می‌خواهم ادعا کنم شروع صلح در خاورمیانه از بدخشان ممکن خواهد بود، از ارتفاعات یمگان در مرز افغانستان و تاجیکستان، از مزار ناصرخسرو در جرم.
4- کار معمولی است. در جهان غرب تورهای زیادی به شیوه‌ی رفتن در مسیری که بزرگان می‌رفته‌اند برگزار می‌شود. یکی از برنامه‌های گردشگری در دوبلین راه رفتن در مسیرهایی است که شخصیت‌های نویسنده مشهور ایرلندی جیمز جویس راه می‌رفته‌اند.  گذر از کوچه‌باغ‌ها و کوهستان‌هایی که شاعر طبیعت‌گرای انگلیسی وردزورث در لندن می‌رفته کاملاً معمول است. رفتن در همان مسیرها،‌ خواندن شعرها و داستان‌های آن شخصیت مشهور. نگاه کردن از دریچه‌ی نگاه به او دنیا. در آمریکا هم این کار معمول است…
ایده‌ی آقای صابری توکلی هم در همان راستا بوده. ولی عظیم‌تر و سترگ‌تر. فراتر از یک گلگشت یکی‌دوروزه. آخر ناصرخسرو با جیمز جویس و وردزورث و… توفیر دارد. جغرافیای خاورمیانه جغرافیای دیگری است…
نکته این بوده که آقای صابری توکلی به‌تنهایی به این سفر برگذشتنی رفته. او در هزارمین زادروز ناصرخسرو تک‌وتنها همراه و یاور ناصرخسرو در جاده‌ی ابریشم شده.
به نظرم صلح پایدار خاورمیانه با زیادشدن رهروان مسیر ناصرخسرو است که شروع خواهد شد.
وقتی یک نفر تبدیل به دو نفر شود، دو نفر تبدیل به چهار نفر و چهار نفر به همین ترتیب به هزاران نفر تبدیل شوند اتفاقات خجسته‌ی بسیاری خواهد افتاد. همه‌چیز از مزار ناصرخسرو در بدخشان شروع خواهد شد. آدم‌هایی که در این مسیر گام می‌گذارند حامل پیام‌هایی از صلح و یکی بودن دین و مذهب و آرمان‌ها خواهند بود. همگی آن‌ها در مسیر ناصرخسرو به‌سوی حج می‌روند،‌ به‌سوی فنا شدن در ذات باری‌تعالی. تفاوت‌ها را می‌بینند و ثبت می‌کنند و به همه‌ی ملت‌های سر راه‌ نشان می‌دهند و ثابت می‌کنند که این تفاوت‌ها فقط پوسته است،‌ ظاهری است که حتی می‌تواند دوست‌داشتنی باشد،‌ نه بهانه‌ای برای جنگ. هزاران نفری که در مسیر ناصرخسرو قدم می‌گذارند و می‌روند و می‌آیند، سفری عرفانی را شروع می‌کنند و عطر صلح را خواه‌ناخواه در تمام سرزمین‌های این ناحیه‌ می¬پراکنند.
آن‌ها در ابتدا کاری سخت را در پیش دارند. مرزبان‌ها و حکومت‌های محلی پاسپورت‌هایشان را ثبت و ضبط می‌کنند. با آن‌ها بدرفتاری می‌کنند. ولی سعه ی صدری که یک راه طولانی و باهدف برای آدم‌های این مسیر فراهم می‌کند سنگ خارا را هم نرم خواهد کرد…
5- می‌توان کتاب سفر برگذشتنی را یک‌جورهایی راهنمای اجرای صلح پایدار در خاورمیانه دانست…

*سفر برگذشتنی (پا به پای ناصرخسرو بر جاده‌ی ابریشم در هزارمین زادروز او) (2جلد)/ دکتر محمدرضا توکلی صابری/ نشر قطره/ 760 صفحه/ چاپ اول: 1392

به اشتراک بگذارید

دیدگاه ارسال کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *