تحصیل کودکان مهاجر، سازوکاری برای اصلاح ساختاری در نظام آموزش و پرورش
هفتمین نشست از سلسله نشستهای کافه مهاجرت با موضوع ” تحصیل کودکان مهاجر ، سازوکاری برای اصلاح ساختاری در آموزش و پرورش” با حضور دکتر احمد میدری، استاد دانشگاه و معاون سابق رفاه اجتماعی در وزارت کار، رفاه و تعاون اجتماعی، محمدحسن داووی، مدیر مدارس صبح رویش، محمدمهدی دهدار، مدیر سیاستگذاری مهاجرت انجمن دیاران و مهسا جورمند، مجری کارشناس حوزه مهاجرت در عصر روز چهارشنبه 1 تیر 1401 برگزار شد.
در این برنامه که به همت انجمن دیاران با همکاری خانه اندیشهورزان ایران صورت گرفت، به مسئله و چالشهای تحصیل کودکان مهاجر افغانستانی در ایران از زاویهی دیگری پرداخته شد.
تحصیل کودکان مهاجر، فرصتی برای اصلاح سازوکارهای معیوب
دکتر احمد میدری با اشاره به وضعیت امروز آموزش و پرورش در ایران گفت: بازآفرینی و تجدیدساختار سیستمهای اقتصادی و اجتماعی به کارآمدی منجر میشود. به تعبیر دیگری سیستمها میتوانند برای اقشاری خاص باشند یا به سمت فراگیری و شمولیت عام حرکت کنند. سیستمهایی که هدف دوم را دنبال میکنند، به ناچار باید آنقدر کارآمد و توانمند باشند تا بتوانند به محرومترین گروهها خدمت کنند. در مقابل سیستمهایی که از نوع اول هستند، در جلوه بیرونی جذابی که دارند از درون ناکارآمد هستند. مثلا فرض کنید تعدادی دانشآموز انتخاب میکنید، در یک سری مدارس خاص به آنها آموزش میدهید و در نهایت راهی المپیادهای بینالمللی میشوند که رتبههای خیلی عالی هم میگیرند. بعد میگویید در المپیاد ریاضی، شیمی و فیزیک ما این رتبهها رو داریم. اما وقتی مراجعه میکنیم به بدنه دانشآموزی میبینیم که اکثر دانشاموزان در مدارس از دانش و سواد لازم برخوردار نیستند و در نهایت سیستمهایی که بدین شکل منحصر به قشر خاصی هستند، ناپایدارند. پایداری در دنیای امروز نیازمند ارائه خدمات به هرکسی است که در چارچوب ملی یک کشور زندگی میکند.
دکتر میدری در ادامه با نگاهی به ظرفیت کودکان مهاجر در اصلاح نظام آموزشی توضیح داد: ما وقتی از این دیدگاه نگاه کنیم به این نتیجه میرسیم که اصلاح سیستم آموزشی ما باید متوجه فقیرترینها باشد. یعنی دغدغه اول ما حضور در المپیادهای بینالمللی نباشد، نخبهپروری نباشد، بلکه این باشد که ما چگونه میتوانیم کودکان محروم را آموزشهایی که دهیم که آینده شغلی آنها را تضمین کند.
کودکان مهاجر در ایران هم علاقه و انگیزههای بسیار بیشتری دارند و هم خانوادههایشان با محیطهای فنی و صنعتی بسیار بیشتر در ارتباط هستند. یعنی بخش زیادی از نیروی فنی ما را امروز مهاجرین تشکیل میدهند؛ در صنایع مختلف ما از سرامیک، سنگبری تا صنعت نساجی، چرم، ساختمانسازی مهاجرین مشغول هستند. ما میتوانیم کودکان مهاجر را در این سیستم آموزشی انتقال دهیم و میتوانیم شرح دروس آموزشی متناسب را طراحی کنیم که بخشی از آنها در آموزش و پرورش ایران انجام شده، اما اجراییاش بسیار محدود است و باتوجه به ویژگیهایی که در خانوادههای مهاجرین وجود دارد، من فکر کردم که آن بحث بازآفرینی سیستم آموزشی را با توجه به ظرفیت کودکان مهاجر در ایران جلو ببریم.
در جمعبندی صبحتهایم باید بگویم که ما میتوانیم به اقشار کمدرآمد که محرومترین هستند که معمولا در همهجای دنیا بخشی از مهاجرین هم شامل آنها میشوند، به عنوان ظرفیتی برای اصلاح سیستم نگاه کنیم و نظام آموزشی ایران به شدت نیازمند اصلاح است، این سیستم آموزشی ما ناکارآمد و نخبهپرور است و از نظر من هزینه و تلفات زیادی را به کشور تحمیل کرده. ما میتوانیم باتوجه به ویژگیهای کودکان مهاجر، اصلاح نظام آموزش و پرورش ایران را از این کودکان شروع کنیم. باتوجه به تاکید مقام معظم رهبری و خوشبختانه آموزش و پرورش هم پذیرای آموزش کودکان مهاجر است، ما به سمت گسترش مهارتآموزی میان کودکان مهاجر حرکت کنیم و این امر را مثل کودکان مهاجر در آمریکا پلی بگذاریم برای اصلاح سیستم آموزشیمان.
آگاهیبخشی درست در مورد تحصیل کودکان مهاجر نیاز جامعه ماست
در ادامه نشست محمدحسن داووی با اشاره به تاثیرات تقابلهای فرهنگی میان کودکان مهاجر و غیرمهاجر در نقاط مختلف، به خصوص در نقاط حاشیهای تشریح کرد که چگونه کودکان مهاجر به راحتی دچار طرد فرهنگی و اجتماعی میشوند. وی همچنین نگاههای دوقطبی در حوزه سیاستگذاری تحصیل کودکان را آسیبزا دانست و اتخاذ رویکردی متعادل را راهحل مناسبی معرفی کرد: بعضی از نگاههای تهدیدآمیز را نمیتوان دربارهی برخی از آسیبهای اجتماعی رد کرد. مانند مسئله کودکان فاقد هویت. به صورت کلی رویکردی وجود دارد که داشتن هویت هر کودکی را لازم و ضروری میداند اما وقتی به تجربه برخی نهادها مانند وزارت کشور را بررسی میکنیم، این مسئله چهره امنیتی به خودش گرفت. اصولا فکر میکنم ما باید یک نگاه متعادل و سازندهای را در حوزه آگاهیبخشی جامعه خودمان ترویج کنیم. در جامعه ما، هر چند سال یکبار کودکان کار جمعآوری میشوند، در تهران چندین پروژههای غلط این مدلی داشتیم که هرگز به نتیجه نرسیدند.
از طرف دیگری وقتی به سراغ بهزیستی میرویم که از این وضعیت شکایت کنیم، استناد میکنند به نظرسنجی مردمی. مثلا میگویند در این منطقه، هشتاد درصد مردم گفتند چرا کسی نیست اینها را جمع کند؟ در این ابعاد میتوانیم ذهنیت نادرست جامعه را ببینیم. این نشان میدهد که کار من انجیاو و نهادهای مدنی دیگر به درستی انجام نشده است. نتوانستیم آگاهیبخشی درستی در جامعه داشته باشیم و حتی گاه مطالبه جامعه از نهادهای دولتی همان مطالبهی غلطی است که در دراز مدت این مسئله را به مسئلهای امنیتی، در هر دو بعد سیاسی و اجتماعی، تبدیل میکند.
تحصیل کودکان مهاجر لطف نیست
در انتهای نشست و در جمع بندی صحبت های مطرح شده محمدمهدی دهدار، پژوهشگر سیاستگذاری مهاجرت انجمن دیاران در ابتدا مدلهای مختلف انطباقپذیری مهاجران در جوامع میزبان را برشمرد. وی تصریح کرد که طبق تجربههای جهانی بنظر میرسد که الگوی ادغام با رویکرد چندفرهنگی و پذیرش تنوعات فرهنگی، قومی و نژادی نسبت به سایر الگوها همچون همسانسازی،حاشیهایسازی، جداسازی موفقتر عمل کرده است. این مساله در ارتباط با آموزش که کانال اصلی انطباقپذیری و ادغام برای کودکان مهاجر است کاملا صدق میکند. تجربههای جهانی نشان داده است که شاخصهای عملکرد تحصیلی دانشآموزانی که در مدارسی تحصیل میکنند که متکثر بوده و دانشآموزانی از نژادها، فرهنگها و قومیتهای مختلف داشتهاند، به مراتب از مدارس تک قومیتی و غیرمتکثر، بهتر بوده است.
وی توضیح داد: ما راهی نداریم جز آنکه در زمینه سیاستگذاری به تجربهها و مطالعات و در واقع یافتهها و شواهد علمی نگاه کنیم و بر اساس آن تصمیمگیری و سیاستگذاری را پیش ببریم. تجربه نشان داده است که رویکرد گشودهتر در زمینه ادغام آموزشی میتواند هم به نفع کودکان ایرانی و هم کودکان مهاجر باشد. در واقع تصمیم به ادغام آموزشی بهتر، امکان دسترسی بهتر به امکانات آموزشی، اختلاط بیشتر دانشآموزان بومی و مهاجر و عبور از هراسها و نگاههای تهدیدمحور به مهاجران یک بازی برد-برد هم برای ایرانیان و هم مهاجران است. سیاستگذار، فراهم آوردن این امکان برای کودکان مهاجر را نباید به مثابه حقی ببیند که از سر لطف به این کودکان اعطا میکند؛ بلکه آن را شیوه و راهحلی موفق و پایدار و مبتنی بر تجربه بشری و یافتههای علمی ببیند که منافع هر دو جامعه میزبان و مهاجر را تامین میکند.
گزارش شبکه خبر از هفتمین نشست کافه مهاجرت دیاران
دو ماه دیگر به شروع سال تحصیلی جدید در ایران مانده است.دانش آموزانی افغانستانی که برای آینده شان آرزوها دارند و والدینی که تحصیل را حق طبیعی فرزندانشان میدانند.به گفته رئیس مرکز امور بینالملل و مدارس خارج از کشور آموزش و پرورش هم اکنون نیم میلیون دانش آموز افغانستانی میتوانند در مدارس دولتی ثبت نام کنند؛ حتی آن هایی که مدرک هویتی ندارند.با این حال موج جدید مهاجرت به ایران بسیاری از کودکانی را که نیاز به آموزش دارند را با مشکل مواجه کرده است.
بازتاب های خبری:
[…] طور کلی مسئله این است که بسیاری از فعالان در حوزه آموزش کودکان مهاجر فقط دغدغه ثبتنام کودکان در مدارس را دارند، در حالی که […]