جنبههای امنیتی حضور مهاجران افغانستانی در ایران

یکی از تجربههای مشترک کسانی که تجربهی کار در حوزهی مسائل مربوط به مهاجران افغانستانی در ایران را دارند، امنیتی شمرده شدن این موضوع از جانب دستگاههای مختلف است. کوچکترین بهبود قوانین همواره با نوعی مخالفت از سوی دستگاههای اجرایی مواجه میگردد که دلیل مخالفت هم عموما مسائل امنیتی عنوان میشود. این مسائل امنیتی چیستند؟ چه ابعادی دارند؟ چرا جنبههای امنیتی تا این حد بر زیست مهاجران و تعاملات آنان با ایرانیان سایه افکنده؟ اینها سوالاتی است که برچسب امنیتی بودن موضوع مهاجران در ایران، پاسخدهی به آنان را مشکل کرده است. از این منظر، انتشار کتاب «مهاجرت افغانستانیها به ایران و تأثیر آن بر امنیت ملی (۱۳۵۷-۱۴۰۰)» خبری نویدبخش است. چرا که برچسب امنیتی بودن موضوع، باعث ابهام و سردرگمی بسیاری شده است و عملا حتی جنبههای امنیتی حضور مهاجران در ایران نیز در هالهای از ابهام به سر میبرد. حال کتابی منتشر شده است که میخواهد مهاجرت افغانستانیها به ایران را از جنبهی امنیت ملی مورد نقد و بررسی قرار دهد.
طرح جلد کتاب، بسیار کلیشهای و در چهارچوب گفتمان غالب در مورد مهاجران افغانستانی است: پیرمردی با ریش انبوه و بیلی بر دوش در پسزمینهی یک خرابه با دیوارهای آجری. نمادی از کارگان افغانستانی بیسواد با عقاید مذهبی شدید و لباس سنتی که جز بیل زدن و شاید خرابکاریهای امنیتی از آنها کاری برنمیآید! عنوان کتاب در زمینهی سه رنگ پرچم افغانستان آمده و در گوشهی جلد هم فقط سرزمین افغانستان به رنگ قرمز درآمده و کشور ایران همانند سایر کشورهای دنیا به رنگ خاکستری است. گویی که در باب مهاجران افغانستانی ایران هم باید به مانند سایر کشورهای جهان باشد.
نویسندهی کتاب، دکتر یدالله محمدی است، دانشآموختهی دکترای علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهرانجنوب. یدالله صمدی پیش از انتشار این کتاب با موضوع مهاجران افغانستانی دو مقالهی علمی-پژوهشی منتشر کرده که عبارتند از:
– چالش ها و فرصت های حضور اتباع افغانستان و تاثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران بعد از طالبان/ زمستان ۱۳۹۸ در فصلنامهی مطالعات سیاسی
اما با خواندن مقدمهی کتاب مشخص میشود که جانمایهی کتاب چیزی فراتر از تکرار کلیشههای موجود در طرح جلد کتاب است. نویسنده در همان مقدمه به یکی از اصلیترین سیاستهای مهاجرتی کشور ایران اشاره میکند و مینویسد:
«علیرغم تمام تلاشهای صورتگرفته در جهت بازگشت این اتباع به کشور خود و نیز امضاء قراردادهای سهجانبه میان دولتین ایران و افغانستان و نیز آژانس پناهندگان سازمان ملل متحد در جهت همکاری و هماهنگی برای بازگشت پناهندگان افغانستانی به کشور خود اما همچنان شاهد حضور گسترده این اتباع در ایران هستیم. حضور خیل عظیم اتباع افغانستان در ایران، عدم وجود چشمانداز روشن در بازگشت آنها به کشور خود به دلایل مختلف از جمله مشکلات امنیتی و اقتصادی، ادامهی حضور آنها را در ایران مسجلتر نموده است.» ص ۹
او در ادامه نوآوری کتابش را پرداختن به فرصتها و چالشهای حضور مهاجران افغانستانی در ایران از بعد امنیتی معرفی میکند که ادعای درست و به جایی است.
فصل اول کتاب، دربارهی افغانستان است. ویژگیهای کلی کشور افغانستان، جغرافیا، ساختار، اقتصاد و سیاست خارجی و روابط ایران و افغانستان محتوای این فصل از کتاب را تشکیل میدهد. فصلی که میکوشد نگاهی اجمالی به سرزمین مبدأ مهاجران داشته باشد.
در فصل دوم مبانی نظری و مفهومی کتاب بیان میگردد. مکتب کپنهاگ پایه و اساس دیدگاههای نویسنده در کتاب است. مکتبی که در دههی ۱۹۸۰ میلادی شکل گرفته و میکوشد مطالعات امنیتی را از روابط نظامی کشورها فراتر ببرد. اندیشمندان این مکتب موضوعات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و محیط زیستی را به حوزهی امنیت افزودند و آن را در سه سطح جهانی، منطقهای و داخلی بازسازی کردند. بر اساس مکتب کپنهاگ امنیت اجتماعات بشری را میتوان به پنج مقوله تقسیم نمود: نظامی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی. یدالله محمدی نیز در ادامهی کتاب میکوشد که حضور مهاجران افغانستانی در ایران را در این پنج مقوله بحث و بررسی کند.
فصل سوم به تاریخچه، علل و ویژگیهای مهاجرت افغانستانیها به ایران میپردازد و در فصل چهارم تأثیرات حضور اتباع افغانستان در ایران بر امنیت ملی آن بررسی میشود.
یدالله محمدی بر این باور است که اصلیترین چالشهای حضور مهاجران افغانستانی در ایران عبارتند از:
- افزایش جمعیت
- افزایش هزینههای عمومی کشور
- پایین آمدن دستمزدهای کارگران محلی
- گسترش افراطگرایی در هر دو جامعهی میزبان و مهمان
- گسترش حس ملیگرایی در بین هر دو جامعهی میزبان و مهمان و تشدید تنشها
- اشاعهی بیماریهای واگیردار
- عدم ادغام کامل اتباع خارجی در جامعهی میزبان به دلیل عدم تمایل کشور میزبان و به تبع آن گسترش روح قانونگریزی در بین مهاجران و ایجاد روحیهی نومیدی، یأس و مشکلات روحی روانی در بین مهاجران
- گسترش بزهکاری
- برخورد و تقابل فرهنگی
- گسترش قاچاق مواد مخدر
- مشکلات حقوقی در زمینهی ازدواجهای مختلط، مالکیت و روابط کارگر و کارفرما
- استفادهی ابزاری کشور مبدأ از مهاجرین
- افزایش هزینههای نظامی و انتظامی
- افزایش نارضایتی عمومی
- خروج ارز از کشور
- قاچاق ارز
- گسترش مشاغل سیاه
- گسترش قاچاق انسان
- حق مالکیت
- حق رانندگی
از طرف دیگر نویسنده فرصتهای حضور مهاجران را نیز به شرح زیر برمیشمرد:
- نیروی کار
- ارتقاء ظرفیتهای چانهزنی دوجانبه برای ایران
- ارتقاء ظرفیتهای چانهزنی چندجانبه در مجامع بینالمللی برای ایران
- ارتقاء امنیت بینالملل
- گسترش تعاملات بینالمللی ایران
- ارتقاء جایگاه بینالمللی ایران
- تقویت روابط اقتصادی
- تقویت روابط فرهنگی و سیاسی
- گسترش زبان فارسی
- گسترش همکاری دینی از طریق جامعهی مدنی
- توانمندسازی نیروی انسانی ایرانی متخصص
- تبادلات مالی بینالمللی
تقبیح سیاست بازگشت یکی از پرتکرارترین مضامین کتاب «مهاجرت افغانستانیها به ایران و تأثیر آن بر امنیت ملی» است. نویسنده در فصلهای مختلف کتاب اثرات نامطلوب سیاست بازگشت و داشتن نگاه موقتی به مهاجران و آسیبهای آن را برمیشمرد:
«با اینکه اسکان پناهندگان در مهمانشهرها شروع شده بود، اما نه تنها پناهندگان رقبت کمی برای اسکان در این مهمانشهرها داشتند بلکه دولت نیز با توجه به اینکه همواره حضور پناهندگان افغانستانی را در ایران امری موقت و گذرا میدانست، تأکید زیادی بر این موضوع نداشت. لذا از همان ابتدا بر مسئلهی بازگشت به عنوان یکی از اساسیترین و پایدارترین راهحلها تأکید میشد. هر چند طبق الگوی آژانس پناهندگان نیز بر بازگشت به عنوان راه حلی پایدار تأکید میگردد، اما این نگاه که در حال حاضر نیز همچنان ادامه دارد منجر شده وضعیت پناهندگان در ایران به صورت موضوعی حل نشده باقی مانده و ایران را زا استفادهی بهینه از این فرصت و ظرفیتهای بالقوه ی پناهندگان تا حد زیادی محروم کرده است.» ص ۹۷
«تحقیقا میتوان اعلام کرد که متأسفانه تنها تمرکز بر روی کاهش پناهندگان در کشور، بدون در نظر گرفتن سایر جوانب تأثیرات مخرب به ویژه بر حوزههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را در پی داشته است. سیاستهای کاهش پناهندگان در ایران که همواره یکی از سیاستهای پایدار جمهوری اسلامی ایران بوده است، افزایش آمار غیرمجازین را به دنبال داشته و افزایش غیرمجازین نیز افزایش بزه، جرم و جنایت، قاچاق مواد مخدر، قاچاق ارز و غیره را گسترش داده و به صورت مستقیم امنیت ملی را تحت تأثیر منفی قرار داده». ص ۱۶۷
علیرغم روایت ساده و روان، کتاب از برخی اشتباهات کوچک نیز رنج میبرد که شایسته است در چاپهای آتی اصلاح گردند:
ص ۲۳: در بین کشورهای صادرکننده به افغانستان نامی از ایران برده نشده، در حالیکه ایران یکی از بزرگترین صادرکنندگان کالا به افغانستان است.
ص ۲۶: این جمله که افغانستان تا سال ۱۷۴۷ میلادی بخشی از کشور ایران بوده است اشتباه است. تنها شهر هرات جزئي از خاک کشور ایران بوده است و اساسا مفهوم مرزبندی بین ایران و افغانستان مفهومی جدید است و طرفهای افغانستانی هم با همین قاطعیت میتوانند بگویند ایران بخشی از افغانستان بوده! ادعای مالکیت تاریخی بر کشور افغانستان ادعای صحیحی نیست.
ص ۷۱: ماه ثور برابر با اردیبهشت ماه است نه بهمنماه.
ص ۹۵: جدول شامل آمارها تا سال ۱۴۰۰ است، اما منبع زیر جدول مربوط به سال ۱۳۸۶ است.
ص ۱۰۳: بار حقوقی کلمات پناهجو و پناهنده متفاوت است که متاسفانه نویسنده این را در نظر نگرفته.
ص ۱۲۶: مطالب مربوط به قانون تابعیت فرزندان مادر ایرانی برای پیش از سال ۱۳۹۸ و تصویب قانون است که با توجه به سال انتشار کتاب (۱۴۰۰) لازم بود به روز رسانی شود.
ص ۱۶۱: بار حقوقی عبارات قاچاق انسان و قاچاق مهاجر متفاوت است و نویسنده این را در نظر نگرفته است.
در پایان کتاب برای بهبود وضعیت مهاجران افغانستانی و افزایش ظرفیت بهرهگیری از فرصتها پیشنهادهای زیر را ارائه میدهد:
- وضعیت قوانین و مقررات قابل اجرا
- کنترل بیشتر مرزها
- تسهیل در صدور روادید برای متقاضیان کار در ایران
- جذب هدفمند مهاجرین افغانستانی
- ایجاد سازمان امور مهاجرت
- آموزش و ایجاد فرصتهای معیشتی
- کسر مالیات بر درآمد اتباع
- ساماندهی غیرمجازین
- آموزش نیروهای نظامی و انتظامی مرتبط با پناهندگان جهت برخورد صحیح
- تغییر برخی قوانین مرتبط با پناهندگان
- کمک به جذب نخبگان و سیاستمداران شیعه در حکومت جدید
- ایجاد شرایط ادغام پایدار
در مجموع میتوان ادعا کرد که کتاب «مهاجرت افغانستانیها به ایران و تأثیر آن بر امنیت ملی» تلاشی قابل تقدیر برای روشن کردن جنبههای امنیتی حضور مهاجران افغانستانی در ایران بر اساس نظریهی مکتب کپنهاگ است و دیدی یکپارچه و همهجانبه را ارائه میکند.