گسترش تجارت ایران و افغانستان: حرکت در مسیری نو

بررسی موضوع تجارت ایران و افغانستان:

افغانستان کشوری است که از نگاه جغرافیای سیاسی موقعیت ویژه‌ای در بین کشورهای آسیای جنوبی و آسیای مرکزی دارد. این موقعیت راهبردی فرصت‌‌های زیادی را از نگاه ایجاد کریدور شمال- جنوب برای انتقال انرژی‌های برق و گاز و صادرات و واردات کالا و اقلام تجارتی برای این کشور رقم زده است. به همین دلیل از دیدگاه کارشناسان امور اقتصادی افغانستان به حیث یک چهارراه مرکزی و نقطه ثقل جغرافیایی اقتصادی منطقه شمال-جنوب آسیا ارزیابی می‌گردد.[1] 

تجارت ایران و افغانستان حرکت در مسیر نو

ایران و  آسیای میانه

ارتباط ایران با پنج کشور آسیای مرکزی تنها از طریق ترکمنستان (تنها جمهوری آسیای مرکزی هم مرز با ایران) برقرار شده است. سیستم منحصر به فرد سیاسی – اقتصادی ترکمنستان، گسترش روابط با آسیای مرکزی را به تاخیر انداخته است. در یک تلاش برای جستجوی بدیل برای این ساختار که ممکن بود مانع عبور کالاها از طریق این مسیر شود، تفاهم‌نامه‌ای میان ایران، افغانستان و سه جمهوری آسیای مرکزی هر یک ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان در سال 2004 به امضا رسید. این تفاهم‌نامه از وصل شدن ایران به آسیای مرکزی به ویژه تاجیکستان که ایران به آن بسیار علاقمند است حمایت می‌کند. هر چند این تفاهم‌نامه به دلایل مختلف تاکنون عملیاتی نشده است اما انعقاد آن از نقطه نظر تاریخی اهمیت افغانستان برای ایران جهت اتصال به آسیای مرکزی را آشکار می‌سازد.

افغانستان و منطقه مکران

در سال‌های اخیر اهمیت منطقه مکران و بندر چابهار در استان سیستان و بلوچستان برای توسعه ایران در دهه‌های آینده بسیار مورد توجه کارشناسان و سیاست‌گذاران ایرانی قرار گرفته است. اتصال چابهار-زاهدان- مشهد به آسیای مرکزی به نحوی اتصال چابهار به راه ابریشم تلقی می‌شود. این دهلیز یکی از کوتاه‌ترین مسیرهای ارتباط راه ابریشم به دریای عمان و دریای هند است. بر خلاف مسیرهای سنتی از طریق قراقوم که عموما صعب‌العبور و به ویژه در فصل زمستان غیرقابل دسترس هستند، مسیر فعلی قابل عبور و مرور و امن است. همچنین مسیر جدید می‌تواند شاخه جنوبی راه ابریشم را تشکیل دهد که رییس‌جمهور چین از آن به عنوان «ابتکار کمربند و جاده» یاد کرده است. معرفی چنین ظرفیتی در منطقه آزاد چابهار می‌تواند در جذب سرمایه‌گذاری بین‌المللی موثر واقع شود.[2]

جمعیت آینده افغانستان

نکته حایز اهمیت دیگر ساختار جمعیتی افغانستان است. در سال 2020، جمعیت افغانستان در حدود 38 میلیون و 800 هزار نفر تخمین زده می‌شود. بین 42 تا 45 درصد از این جمعیت زیر 15 سال هستند و حدود 55 درصد نیز بین 15 تا 65 سال قرار دارند. در سال 2017، 5/22 درصد از جمعیت این کشور بین 15 تا 24 سال سن داشتند.[3] در واقع در حالی که پنجره جمعیتی ایران رو به بسته شدن است و جمعیت ایران رو به میانسالی می‌رود، افغانستان تا چند دهه آینده کشوری جوان خواهد بود که نیاز روزافزونی به همکاری در حوزه‌های مختلف با کشورهای همسایه‌اش برای پاسخ به نیازهای رو به رشد این جمعیت خواهد داشت.

تمامی موارد فوق اهمیتی سیاسی- امنیتی و اجتماعی برای ایران نیز دارد. به صورت تاریخی و به‌خاطر تنگناهای طبیعی و جغرافیایی، مناطق جنوبی و شرقی ایران از نظر شاخص‌های توسعه‌یافتگی بسیار عقب‌تر از مناطق مرکزی، شمالی و غربی ایران هستند. فعال شدن پتانسیل‌های همکاری با افغانستان در زمینه‌های حمل و نقل و تجارت، می‌تواند در زیست مردمان این بخش از ایران تحول چشم‌گیری ایجاد کند و به تدریج چهره کریه فقر، ناامنی و قاچاق مواد مخدر را از این مناطق بزداید.

اهمیت استراتژیک ایران برای افغانستان

افغانستان کشوری محصور در خشکی است که برای واردات وصادرات کالای خود دسترسی به آب‌های آزاد جهان ندارد. طی سالیان درازی، انتقال کالا به افغانستان یا از آن به سایر کشورها از طریق بندر کراچی پاکستان میسر می‌شده است. این مسیر همواره برای ساکنین افغانستان پردردسر و پرهزینه بوده است و از سوی دیگر به واسطه اختلافات سیاسی عمده بین دو دولت پاکستان و افغانستان، به نوعی می‌توانسته به اهرم فشار پاکستان برای تحقق اهدافش در افغانستان تبدیل شود. هم‌چنین روابط تنش‌آلود بین پاکستان و هند، ارتباط تجاری دو کشور افغانستان و هند را که سابقه‌ای تاریخی دارد محدود نموده است.

با توجه به واقعیت فوق، افغانستان در یک دهه گذشته تلاش گسترده‌ای برای ایجاد تنوع در شرکای تجاری خود و همچنین مسیرهای ورود و خروج کالا به این کشور انجام داده است که در این راستا می‌توان انعقاد قرارداد سه‌جانبه به همراه هند و ایران برای اتصال این کشور به بندر چابهار، انعقاد قرارداد برای راه‌اندازی راه لاجورد[1] و گسترش روابط تجاری با ازبکستان از طریق منطقه آزاد تجاری ترمذ[2] را مورد اشاره قرار داد.

تجارت ایران و افغانستان و منابع غنی معدنی

افغانستان و رشد اقتصادی

در حال حاضر افغانستان یک کشور فقیر است. اما منابع غنی معدنی دارد. یافته‌های اداره زمین‌شناسی ایالات متحده آمریکا، برآوردهای قبلی شوروی را تایید کرده است. افغانستان دارای 60 میلیون تن مس، 2/2 میلیارد تن آهن و 4/1 میلیون تن دیگر عناصر کمیاب می‌باشد. طبق برآورد اداره زمین‌شناسی ایالات متحده آمریکا، ارزش کلی منابع طبیعی افغانستان بین 1 تا 3 تریلیون دلار است. در کنار عوامل دیگر، به دلیل عدم اتصال افغانستان به یک اقتصاد بزرگ این ذخایر طبیعی همچنان دست نخورده باقی‌مانده است. این موانع از طریق بندر چابهار که افغانستان را به هند وصل می‌کند، حل خواهد شد. از این طریق ممکن است افغانستان بتواند از اقتصاد وابسته به کشت تریاک عبور کرده و به استقبال اقتصاد مدرن برود. منابع مالی به‌دست آمده از استخراج معادن، صادرات مواد خام و مواد معدنی دیگر نظیر آهن و آلمینیوم می‌تواند تاثیرات عمیقی بر جامعه، اقتصاد و سیاست افغانستان بگذارد.

اتصال به اقتصادهای منطقه

در نتیجه می‌توان گفت، افغانستان برای بهره بردن از موقعیت استراتژیک خود به عنوان یک پل زمینی بین آسیای مرکزی و جنوبی، باید به اقتصادهای جهانی به ویژه اقتصادهای منطقه وصل شود. وصل شدن افغانستان به بازارهای جهانی و منطقه‌ای نه تنها میزان رقابت در صنایع اقتصادی داخلی این کشور را افزایش می‌دهد، بلکه به جذابیت افغانستان برای سرمایه‌گذاران می‌افزاید. از این رو چابهار فرصت‌های استراتژیک چشم‌گیر و گزینه‌های تجاری خوبی را برای افغانستان فراهم می‌کند. از منظر تدارکاتی، بندر چابهار نزدیک‌ترین بندر به افغانستان است. این بندر 700 کیلومتر نزدیک‌تر از بندرعباس است. همچنین چابهار 1000 کیلومتر نزدیک‌تر از بندر کراچی در پاکستان است. چابهار مهره تغییردهنده بازی استراتژیک در منطقه است.

علاوه بر موارد فوق باید توجه کرد که ایران از لحاظ صنعتی توانایی تامین بسیاری از نیازهای جامعه افغانستان را با قیمتی مناسب دارا می‌باشد و از سوی دیگر بخش قابل توجهی جامعه افغانستان نیز علاوه بر هم‌سویی فرهنگی با جامعه ایران، تجربه مهاجرت و زندگی در ایران را داشته و با کالاهای ایرانی آشنا هستند و به استفاده از آنان تمایل جدی دارند.

زیرساخت‌های ایجاد شده جهت توسعه تجارت

در زمینه زیرساخت‌های مورد نیاز برای گسترش و توسعه تجارت، بر دو مقوله باید توجه ویژه‌ای نمود: 1- بندرگاه‌ها و گمرکات 2- راه‌های مواصلاتی

1- بندرگاه‌ها و گمرکات:

ایران در چابهار دو بندر شهید بهشتی و شهید کلانتری را احداث کرده است. بندر شهید بهشتی مساحت 254 هکتاری دارد و مساحت ذخیره باز آن 16 هکتار است. انبارهای این مجموعه 30 هزار متر مربع می‌باشد. بندر شهید کلانتری 30 هکتار مساحت دارد که 35000 متر مربع آن مساحت ذخیره باز، 3000 متر مربع آن مساحت انبارها و 40 هزار متر مربع آن مربوط به حیاط کانتینرها است.

در جریان دیدار نارندرا مودی نخست وزیر هند در سال 2016، قرارداد ده‌ساله تجاری برای گسترش بندر چابهار بین ایران و هند امضا شد. بر اساس این قرارداد مقرر شد، هند دو ترمینال (5 لنگرگاه) در بندر چابهار بسازد. ساخت ترمینال چندین کاره به طول 600 متر و یک ترمینال کانتینر به طول 640 متر پیش‌بینی شده بود. این قرارداد شامل 85 میلیون دلار سرمایه‌گذاری برای تدارک تجهیزات و اعطای 150 میلیون وام به ایران از طریق بانک واردات-صادرات هند برای پیش‌برد توسعه این بندر می‌گردید.

گمرک‌های ایران و افغانستان

علاوه بر این، ایران در جوار مرز افغانستان چهار گمرک دوغارون در خراسان رضوی، ماهی‌رود و یزدان در خراسان جنوبی و میلک را در استان سیستان و بلوچستان دارا می‌باشد.[4] علاوه بر این، اخیرا ایجاد گمرک شمتیغ در استان خراسان رضوی در مسیر خط آهن خواف-هرات به تصویب هیات وزیران رسید.[5] در کنار گمرکات، تعدادی بازارچه مرزی نیز در طول خط مرزی دو کشور ایجاد شده است تا به ساماندهی تجارت‌های خرد محلی دو سوی مرز بپردازد.

تجارت ایران و افغانستان بندرگاه های ایران

2- راه‌های مواصلاتی:

در جهت تکمیل مسیرهای مواصلاتی سه پروژه در یک دهه اخیر در دست بررسی و احداث بوده است. در ابتدا بزرگراهی چابهار را به میلک در شمال استان وصل می‌کند و سپس وسایل حمل بار ترانزیتی از میلک به زرنج افغانستان می‌روند. سپس کالاها از طریق جاده زرنج – دل آرام که توسط هند در سال 2009 میلادی احداث شده به جاده کمربندی افغانستان[3] دسترسی پیدا می‌کنند. از این طریق ایران می‌تواند به چهار شهر عمده افغانستان یعنی هرات، قندهار، کابل و مزارشریف در نزدیکی مرز ازبکستان متصل گردد.

تجارت ایران و افغانستان کابل تهران

علاوه بر این هند در سال 2016، در تفاهم‌نامه‌ای با ایران متعهد شد تا شرکت ایرکان[4] تمام خدمات، امور زیرساختی و تامین مالی پروژه ایجاد خط آهن چابهار به زاهدان به مسافت 500 کیلومتر به ارزش حدود ۱.۶ میلیارد دلار را بر عهده گیرد.  هدف هند از حضور در این پروژه اتصال معدن آهن حاجی گک[5] افغانستان به بندر چابهار است تا شرکت‌های هندی حاضر در پروژه معدنی فوق بتوانند آهن استخراجی خود را از طریق چابهار به هندوستان برسانند. البته شایان ذکر است که پس از خروج آمریکا از برجام، هند از انجام تعهدات خود در این پروژه شانه خالی کرده و هم اکنون این پروژه توسط پیمانکاران ایرانی در حال اجرا است.[6]

خط آهن خواف-هرات

سومین پروژه مهم ارتباطی بین ایران و افغانستان خط آهن خواف- هرات بوده است که پس از بیش از ده سال به زودی سه قطعه آن که در تعهد ایران بوده است به پایان می‌رسد و افتتاح می‌گردد. هر چند چهارمین قطعه آن که در تعهد دولت افغانستان است و روستای روزنک این کشور را به شهر هرات وصل میکند همچنان نیمه‌کاره است. باید توجه کرد پس از اتصال این خط آهن به هرات و از سوی دیگر احداث خط آهن مزارشریف به هرات خطوط ریلی ایران و کشورهای آسیای مرکزی از طریق افغانستان و مرز این کشور با ازبکستان به یکدیگر متصل خواهد شد.[7]در واقع این پروژه مهم‌ترین دستاورد موافقتنامه مسیرهای حمل و نقل بین المللی بین دولت جمهوری اسلامی ایران، دولت انتقالی اسلامی افغانستان و دولت جمهوری ازبکستان است که در سال 1382 توسط نمایندگان سه دولت امضا گردید.[8]

حجم بازار و میزان دادوستد کنونی

در سال 1398، افغانستان بر اساس اطلاعات اداره آمار این کشور 3/8 میلیارد دلار واردات داشته [9] که از این میزان طبق اظهارات رییس کل گمرک ایران، 3/2 میلیارد دلار به صادرات ایران به این کشور اختصاص داشته است.[10] در واقع در سال گذشته، ایران با در اختیار گرفتن 27 درصد از بازار افغانستان بزرگ‌ترین شریک تجاری این کشور بوده است. در طرف مقابل افغانستان سالانه بین 20 تا 50 میلیون دلار کالا به ایران صادر می‌کند و از این جهت می‌توان گفت تجارت بین دو کشور از عدم توازن جدی رنج می‌برد. در این میان تبادل کالا به صورت غیرقانونی و از مبادی غیرسمی نیز بین دو کشور جریان دارد که اطلاع دقیقی از حجم آن در دست نیست.

مواد صادراتی ایران به افغانستان

بنابر اعلام دبیر شورای اطلاع رسانی گمرک ایران، صادرات ایران به افغانستان شامل هشت خانواده مصالح ساختمانی، مواد سوختی، شوینده‌ها، لوازم پزشکی، مواد غذایی و لوازم خانگی است و صادرات افغانستان به ایران نیز، غلاتی چون ماش، میوه‌جات خشک مثل گردو، بعضی از میوه‌جات تازه، دانه‌های روغنی و سنگ‌های معدنی است و این در حالی است که اقلام صادراتی داروها، کفپوش ها، پودر، پوشاک و شیرینی جات تا سال ۹۰ عمده ترین عناوین صادراتی را شکل می دادند و بعد از سال ۹۰ این اقلام بیشتر به سمت مواد شیمیایی و فلزی سوق یافته چنانکه اقلام عمده شامل حلال‌ها و رقیق کننده‌ها، سایر هیدروکربورهای حلقوی، نفت یا روغن‌های معدنی قیری، میله‌های آهنی شده است.[11]

نکته قابل توجه دیگر این است که بخش دیگر صادرات به غیر از کالا، خدمات فنی و مهندسی است. از نظر محمد مهدی جوانمرد قصاب رایزن تجاری ایران در افغانستان: « سیاست ایران در تعاملات تجاری با افغانستان انتقال دانش فنی است، کشور افغانستان با 40 میلیون جمعیت در بخش توسعه زیرساخت‌های صنعتی از ظرفیت بالایی برخوردار است، لذا فرصت‌های صادراتی قابل‌توجهی در بخش صادرات خدمات فنی و مهندسی توأم با انتقال دانش فنی برای ما فراهم است»[12]

برنامه‌های توسعه‌ای در افغانستان

کنفرانس توکيو در سال 2002 برنامه توسعه افغانستان را ارایه کرد و کشورهاي مختلف متعهد به پرداخت بيش از پانزده ميليارد دالر به صورت وام و کمک هاي بلاعوض براي توسعه افغانستان شدند.[13] ايران نيز در قالب قانون مشارکت جمهوری اسلامی ایران در بازسازی کشور افغانستان[14]، 250 ميليون دلار کمک بلاعوض و تقریبا همین مقدار به صورت اعتبار به آن کشور در چهارچوب تعريف پروژه هاي مختلف اختصاص داد که مهم‌ترین این پروژه‌ها جاده دوغارون به هرات و برق‌رسانی به شهر هرات بود. اما پس از سال‌های ابتدایی حکومت جدید در افغانستان حضور ایران در پروژه‌های زیرساختی افغانستان کم‌رنگ شد و سایر کشورهای گوی سبقت را در صادرات خدمات فنی و مهندسی به افغانستان از ایران ربودند.

هم‌اکنون افغانستان در زمینه‌های مختلفی برنامه‌های توسعه‌ای گسترده‌ای را در دست اجرا دارد که علی‌رغم مذاکرات چندین باره مسیولین دو کشور، هنوز پیمانکاران و مهندسان ایرانی در اجرای آن‌ها جایگاهی ندارند. به طور نمونه در بخش حمل و نقل، مطالعات طرح راه‌آهن ملی افغانستان تا پایان سال‌جاری میلادی به اتمام می‌رسد، طول این شبکه طراحی شده ۵۵۵۰ کیلومتر است و مقرر است در فازها و بخش‌های مختلف تا سال ۲۰۲۷ میلادی احداث و بهره‌برداری گردد.[15] در بخش معدن علی‌رغم ذخایر ارزشمند و غنی کشور افغانستان شرکت‌های چینی، هندی و کانادایی پیشتاز در استخراج معادن مس و آهن افغانستان هستند یا افغانستان عمده برق مورد نیاز خود را وارد می کند.

تقاضای برق افغانستان

مجموع تقاضای این کشور حدود ۳ گیگاوات است در حالیکه تولید داخلی به ۳۰۰ مگاوات می رسد.اگرچه جامعه بین‌المللی میلیاردها دلار در بخش انرژی افغانستان سرمایه‌گذاری کرده اما این کشور با کمبود قابل‌توجهی مواجه است. تنها ۳۲ درصد از بیش از ۳۰ میلیون جمعیت افغانستان به شبکه برق این کشور متصل هستند.[16] افغانستان در چند سال اخیر پروژه‌های مختلف تولید برق خورشیدی و حرارتی را در ولایت‌های مختلف افغانستان آغاز کرده است و همچنین واردات برق از کشورهای همسایه شمالی خود در آسیای مرکزی را در سه پروژه سرخان – پل خمری[6]، کاسا 1000[7] و تاپ[8] افزایش دهد.

تجارت ایران و افغانستان اقتصاد بازرگانی

نقش مهاجران در توسعه تجارت ایران و افغانستان

حضور نزدیک به 5/1 میلیون مهاجر افغانستانی در ایران به صورت قانونی و حضور تقریبی همین تعداد به صورت غیرقانونی، می‌تواند زمینه صادرات هر چه بیشتر کالاهای ایرانی به افغانستان را فراهم کند. سید حسین سلیمی رییس اتاق بازرگانی ایران- افغانستان در این زمینه اعتقاد دارد: « افغانستانی‌هایی که مدتی در ایران ساکن بودند و سپس به کشور خود بازگشته‌اند به این کالاها عادت کرده‌اند لذا کالاهای مصرفی و غذایی در صدر کالاهای صادراتی ایران و افغانستان قرار دارد.»[17]

یا سید مجتبی موسویان ریزی معاون توسعه بازارهای صادراتی ایران در سازمان توسعه تجارت در مصاحبه با نگارنده بیان می‌دارد: « نقش مهاجران در توسعه تجارت بین کشور مبدا و مقصد مهاجرت انکارناپذیر است. آنچه باعث شده تا عراق و افغانستان در بین همسایگان بی‌شمار ایران جزو 5 وارد کننده اصلی کالاهای ایرانی باشند به حضور مهاجران این کشورها در ایران و شبکه ارتباطی گسترده‌شان با ایرانی‌ها برمی‌گردد. البته باید توجه کرد که در مورد این دو کشور مهاجرت عامل ثانویه‌ای است که به واسطه اشتراکات مذهبی، فرهنگی، تاریخی، زبانی و تمدنی تاثیر آن در توسعه تجارت تشدید شده است. علاوه بر این می‌توان به حضور ایرانیان در امارات و تاثیر آن در توسعه تجارت با این کشور نیز اشاره نمود. در نقطه مقابل اما بر خلاف این 3 کشور، ایران از بازار 60 میلیارد دلاری پاکستان نصیب چندانی نبرده است که به نظر دلیل آن عدم حضور قابل توجه شهروندان دو کشور در خاک یکدیگر و فقدان شبکه ارتباطی منسجم است.»

چابهار و تجار افغانستانی

ایران در جهت توسعه همکاری‌های تجاری با افغانستان امتیازات قابل‌توجهی را به تجار این کشور در بندر چابهار اعطا کرده است. در واقع ایران و افغانستان پیمانی را پیش از این امضا کرده‌اند که به افغانستان اجازه می‌دهد از بندر چابهار برای حمل و نقل و تجارت استفاده کند. علاوه بر این امکانات ذخیره‌سازی اجناس و کالاها نیز به صورت رایگان در اختیار تاجران افغان قرار داده شده است. علاوه بر آن 30 درصد تخفیف در تعرفه‌های گمرکی و 50 هکتار زمین نیز در بندر به آنان اختصاص داده شده تا در آنجا سرمایه‌گذاری کنند. به گفته عبدالرحیم کردی مدیرعامل منطقه آزاد چابهار هم اینک حدود ۲۰۰ شرکت ثبت شده افغانستانی در چابهار فعالیت دارند.[18]

اما باید توجه کرد که علی‌رغم تمامی فرصت‌های موجود برای گسترش تجارت بین دو کشور، موانع و محدودیت‌هایی نیز در این مسیر وجود دارد. محمد مهدی جوانمرد قصاب رایزن بازرگانی ایران در این‌باره اشاره می‌کند: « زیرساخت‌های موجود هنوز آمادگی گسترش و توسعه تجارت بین ایران و افغانستان و آسیای میانه را ندارد. در گذشته ۷۰۰ کامیون از مرز عبور می‌کرد که با گسترش ترانزیت کالا به آسیای میانه و افزایش تجارت بین افغانستان و ایران، زمان انتظار برای عبور از مرز افزایش یافته‌است. چنانچه افغانستان و ایران به فکر توسعه ترانزیت و تجارت هستند باید به سرعت زیرساخت‌های گمرگ را تکمیل کنند.»[19]

موانع توسعه تجارت بین ایران و افغانستان

بر اساس تحقیقات میدانی از نظر تاجران افغانستانی نیز که هر کدام سالیانی را در ایران زندگی کرده‌اند، موارد زیر مهم‌ترین موانع توسعه تجارت بین افغانستان و ایران هستند:

  1. نبود قوانین تجاری به روز و ناکارآمد بودن نظام اداری
  2. طولانی بودن روند امور اداری اعم از کسب اقامت، ثبت شرکت و رسیدگی به دعاوی در دادگاه‌ها
  3. عدم امکان کسب مالکیت برای افراد حقیقی و حقوقی خارجی
  4. عدم سرویس‌دهی مناسب بانکی
  5. بی‌ثباتی سیاستی، اقتصادی و پولی
  6. برخوردهای سلیقه‌ای و شخصی مدیران در قبال سرمایه‌گذار
  7. عدم تعهد تولید‌کننده جهت تداوم ارایه محصول
  8. دخالت امور سیاسی و امنیتی در مسایل تجاری
  9. وجود دید و نگاه بسیار حقیرانه از بالا به پایین به مهاجران
  • عدم اعتماد به رسیدگی عادلانه سیستم قضایی برای رسیدگی به دعاوی حقوقی
  1. عدم تضمین بازگشت اصل پول پس از سرمایه‌گذاری در ایران (تبدیل به ارز دولتی)
  2. هزینه‌های حمل و نقل بالا برای کالاهای وارداتی از افغانستان

جمع‌بندی

ایران و افغانستان برای پیش‌برد توسعه کشورهایشان از طریق تجارت به یکدیگر نیاز مبرم دارند. افغانستان برای ایران دروازه ورود به منطقه آسیای مرکزی است و ایران برای افغانستان شاهراه اتصال به هندوستان با جمعیتی میلیاردی و سابقه تاریخی همکاری مشترک است. این وابستگی متقابل می‌تواند معادله روابط بین دو کشور را از زیر سایه مسایل امنیتی خارج سازد و زمینه‌ساز تکاپوی اقتصادی در شرق ایران و فعال‌سازی صنایع صادراتی افغانستان همچون بخش معدن گردد و با کمرنگ ساختن قاچاق مواد مخدر در نوار مرزی دو کشور فصل تازه‌ای از روابط بین دو ملت را بگشاید.

در این مسیر هر چند در ایجاد زیرساخت‌‌های ارتباطی و گمرکی بسیار کند پیشرفت‌هایی حاصل شده است اما در چارچوب پیش‌نیازهای نرم‌افزارانه توسعه تجارت همچون قوانین کارآمد تجاری، تسهیل ارایه خدمات بانکی، تغییر نگاه مدیران دو کشور به اتباع کشور همسایه، رسیدگی سریع به دعاوی حقوقی تجار و …. تحولی به‌وقوع نپیوسته است. در این میان توجه جدی به ظرفیت‌های مهاجران افغانستانی حاضر در ایران که سالیان سال در ایران زیسته‌اند می‌تواند تسهیل‌کننده روابط تجاری بین دو کشور و پیشران توسعه در منطقه باشد.


منابع

[1] – راه ترانزیتی لاجورد راهی است که افغانستان را از طریق ترکیه به اروپا متصل می‌کند. کشورهایی که در این مسیر قراردارند عبارتند از :افغانستان، ترکمنستان، آذربایجان، گرجستان و ترکیه. از این راه به عنوان بدیل راه ترانزیتی کراچی به اروپا یاد می‌شود.

[2] – ترمذ شهری در ازبکستان در مجاورت ولایت بلخ افغانستان است. شوکت میرضیایف رییس‌جمهور جدید ازبکستان در راستای سیاست جدید این کشور برای افزایش تبادلات اقتصادی با کشورهای همسایه، این شهر را به مرکز روابطتجاری با افغانستان تبدیل کرده است.

[3] – شاهراه حلقوی، جادۀ حلقوی یا سرک حلقوی افغانستان راه تک بانده‌ای است به‌طول حدود ۳٬۳۶۰ کیلومتر که ۱۶ ولایت افغانستان را به هم وصل می‌نماید. این شاهراه از کابل آغاز شده پس از گذشتن از ولایات پروان، بغلان، سمنگان، بلخ، جوزجان، فاریاب، بادغیس، هرات، فراه، هلمند، قندهار، غزنی و وردک به‌طور حلقوی دوباره به کابل می‌رسد. بیش از دو سوم جمعیت افغانستان در فاصلۀ حداقل پنجاه کیلومتری از این شاهراه زندگی می‌کنند.

[4] – IRCON

[5] – معدن بزرگ آهن حاجی‌گک (یا آجه‌گک در بامیان) در ارتفاعات کوه‌های بابا در مجاورت کوتل حاجی‌گک و در ۱۰۰ کیلومتری شمال غربی کابل و در شرق بامیان واقع شده‌است. بزرگ‌ترین معدن آهن در افغانستان و در منطقه قلمداد شده‌است.

[6] – خط انتقال برق 260 کیلومتر ی است که 45 کیلومتر آن در ازبکستان و 215 کیلومتر آن در افغانستان قرار دارد. ظرفیت این خط انتقال برق یک هزار مگاوات است. ارزش کلی ساخت این خط انتقال برق 150 میلیون دلار است که 32 میلیون دلار در ازبکستان هزینه و 118 میلیون دلار در افغانستان هزینه می شود.

[7] – طرح تجارت و انتقال برق آسیای مرکزی- آسیای جنوبی موسوم به کاسا ١٠٠٠ (قرقیزستان- تاجیکستان- افغانستان- پاکستان) با هزینه یک میلیار دلار است. ظرفیت پیش‌بینی شده کاسا ١٠٠٠، انتقال ١٣٠٠ مگاوات برق است که از یک خط انتقال ١٢٠٠ کیلومتری عبور می‌کند.

[8] – پروژه «تاپ»، برق ترکمنستان را از طریق افغانستان به پاکستان انتقال می دهد. این خط انتقال برق به طول 750 کیلومتر از بندر «تورغندی» هرات تا شهر «سپین‌بولدک» در جنوب ولایت قندهار در مرز با کویته پاکستان امتداد می‌یابد. شرکت «چالیک هولدینگ» ترکیه تا 1.6 میلیارد دلار برای اجرای طرح تاپ در سه کشور مذکور سرمایه‌گذاری می‌کند.

سایر منابع

[1] کشوری که مرکز ثقل تجارت آسیاست

[2] – انستیتو مطالعات استراتژیک افغانستان، تحلیل استراتژیک بندر چابهار – روابط افغانستان، ایران و هند، کابل 1397

[3] – Promoting Rural Youth Employment in Afghanistan through Entrepreneurship Education and Vocational Training, International Training Centre of the International Labour Organization, 2017

[4]https://ixport.ir/iran-customs-list/ (لیست گمرکات ایران)

[5] – « ایستگاه شمتیغ راه آهن خواف-هرات به عنوان مرز رسمی ریلی شناخته شد»، خبرگزاری مهر، 20 مهر ۱۳۹۹، کدخبر 5045780

[6] – « هند متعهد به تامین مالی راه آهن چابهار- زاهدان است»، خبرگزاری ایرنا، ۲۵ تیر ۱۳۹۹، کد خبر 83856413

 

[7] – « افتتاح راه‌آهن خواف-هرات تا آبان ماه»، خبرگزاری ایسنا، ۱۵ مهر ۱۳۹۹، کد خبر 99071510964

[8] – قانون موافقتنامه مسیرهای حمل و نقل بین المللی بین دولت جمهوری اسلامی ایران، دولت انتقالی اسلامی افغانستان و دولت جمهوری ازبکستان. مصوبات مجلس شورا در سایت مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی. تاریخ تصویب: 3 اردیبهشت 1382

[9] – « ایران بزرگترین شریک بازرگانی افغانستان شناخته شد»، خبرگزاری ایرنا، ۷ اسفند ۱۳۹۸، کد خبر 83691938

[10] – « آمار صادرات و واردات سال ۹۸ اعلام شد»، تجارت نیوز،  ۹ فروردین ۱۳۹۹، کد مطلب 440065

[11] – « افزایش همکاری تجاری و گمرکی ایران و افغانستان»، خبرگزاری ایبنا، ۲۵ خرداد ۱۳۹۹، کد خبر 115146

[12] – « نصف بازار افغانستان در اختیار ایران است»، خبرگزاری تسنیم، ۱۳ مهر ۱۳۹۹

[13] – عباسی، ابراهیم و رنجبردار، محمد.. کمک‌های مالی ایران به افغانستان: اهداف و آثار اقتصادی آن. فصلنامه روابط خارجی. سال سوم، شماره سوم، پاییز 1390، صص 195-229.

[14] – قانون مشارکت جمهوری اسلامی ایران در بازسازی کشور افغانستان. مصوبات مجلس شورا در سایت مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی. تاریخ تصویب 13/05/1381

[15] – « تأثیر راه‌آهن خواف- هرات بر اقتصاد ایران و افغانستان چیست؟»، خبرآنلاین، 4 آبان 1399، کد خبر 1447336

[16] – « ساخت نخستین نیروگاه خورشیدی ۲۰ مگاواتی در افغانستان»، خبرگزاری ایسنا، 6 آذر 1396، کد خبر: 96090602887

[17] – « افزایش واردات از افغانستان به ایران در آینده‌ای نزدیک»، خبرگزاری گسترش صنعت، معدن و تجارت، 29 اردیبهشت1399، کدخبر: 99329

[18] – « بسترهای سرمایه‌گذاری فعالان اقتصادی افغانستان در چابهار فراهم است»، خبرگزاری ایرنا، ۲۶ مرداد ۱۳۹۹، کد خبر 83909946

[19] – « زیرساخت‌های موجود آمادگی گسترش تجارت بین ایران و افغانستان را ندارد»، پایگاه اطلاع‌رسانی پیام آفتاب، ۱۶ سنبله ۱۳۹۹

 

به اشتراک بگذارید

دیدگاه ارسال کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *