مصائب رنگین کرونا برای مهاجران

زمان مطالعه: 10 دقیقه
![[post-pretty-link]](https://diaran.ir/wp-content/themes/00/icons/share-button-gray.png)
نگاهی به مشکلات به وجود آمده برای مهاجران در دوران کرونا
این روزها روایتهایی توسط کاربران توییتر منتشر میشود که بهتر است از بازنشر آن خودداری کنیم اما جالب اینجاست که همین روایتها که در مورد ابتلا به کووید۱۹ در مهاجران است بسیار هم مورد توجه قرار گرفته و بارها بازتوییت شده است. این مورد روایتی آشنا از موارد متعدد بیگانههراسی روزمره دردوران کرونا است و البته در بسیاری از کشورها نیز مشابه آن گزارش شده است.
داغ ننگ و برچسبزنی در برخوردهای اجتماعی روزمره ریشه در باورهای غلط و تعصبآمیز و کلیشههای عادیسازی شده رایج نسبت به مهاجران دارد. شاید که اصلاح چنین باورهای تهنشین شده در ذهن بخشهایی از جامعه کاری بس دشوار به نظر برسد با این حال تجربه سایر کشورها در چنین موضوعی نشان داده که در صورت وجود عزم و اراده سیاستی مسالهای لاینحل نبوده و میتوان با حرکت به سوی سیاستهای «اختلاط اجتماعی» و ادغام روزافزون، آگاهیبخشی صحیح در مورد وضعیت خاص پاندمی کووید-۱۹ و زدودن باورهای غلط، توسعه بسترهای حفاظتی و گزارشدهی مختص چنین مسائلی و البته مهمتر از همه استفاده از ظرفیتهای مردمی از جمله سازمانهای مردمنهاد تا حدود زیادی بر این وضعیت رنجآور غلبه کرد.
باید توجه داشت که با به حاشیه رفتن فضاهای عمومی در دوران شیوع کرونا روی آوردن به چنین سیاستهایی دشوارتر از گذشته شده و همین مساله ضرورت تکیه بر پلتفرمهای دیجیتال و فضاها و شبکههای اینترنتی را به ما گوشزد میکند. البته که همه اینها بدون عزم راسخ سیاستگذار و تغییر نگرش و گشودگی بیشتر نسبت به مهاجران
غیرعملی است.
اما چنین برخوردهای روزمرهای تنها بخشی از مصایبی است که مهاجران ممکن است در دوران کرونا با آن مواجه شوند. مساله مهمتر شاید محروم شدن مهاجران از دسترسی به امکانات و خدمات عمومی باشد که با توجه به حاد بودن ماهیت وضعیت خاص کنونی، پیامدهای سنگینتری را هم برای آنها و هم جوامع میزبان داشته باشد.
عدم دسترسی به خدمات بانکی و بهطور خاص کارت بانکی از مسائلی بوده که امروز تبعاتش بیش از پیش دامنگیر مهاجران شده است. به این روایت توجه کنید:
«چند روز پیش در صف نان سنگک ایستاده بودم. پیرمردی افغانستانی دو عدد نان خواست و یک ده هزار تومانی به نانوا داد. نانوا به درستی از پذیرفتن پول امتناع کرد و خواست تا کارت بکشد. او کارت نداشت. به این سو و آن سو نگاه کرد. نان را گذاشت تا دست خالی برود. مردی گفت نان را بردار برو من حساب میکنم. گفت پولش؟ گفت بعدا میگیرم. گفت شما را نمیشناسم. گفت من شما را میشناسم. پیرمرد نان را گرفت و گفت خدا ارحمالراحمین است و رفت.»
احتمالا در این مدت همه ما با اعلانی در مغازهها مواجه شدهایم که اطلاع میدهد: «به دلیل شیوع کرونا از پذیرفتن وجه نقد معذوریم»، تنها راهی که باقی میماند استفاده از کارت بانکی است. اما متاسفانه عمده مهاجران حاضر در ایران از داشتن کارت بانکی محروم بوده و بدینترتیب از بدیهیترین حق روزمره خود که یک خرید ساده است محروم شدهاند. این در حالی است که آییننامهای که اجازه دسترسی مهاجران را به کارت بانکی میدهد، در آبان سال گذشته تغییر کرده اما اجرای آن به تعویق افتاده و همین مساله روزگار را برای مهاجران بسیار دشوار کرده است. اما باید توجه داشت که این مساله تنها به ضرر این مهاجران نیست بلکه کل جامعه را با خطر شیوع گستردهتر ویروس مواجه میکند، چرا که اگر گروهی ناچار به استفاده از اسکناس باشند احتمال انتقال ویروس بیش از پیش بالا میرود.
علاوه بر این، کارتهای بانکی و پرداختهای اینترنتی در دوره شیوع کرونا این امکان را در اختیار مردم گذاشت تا بتوانند از حضور و خرید فیزیکی اجتناب کرده و به خرید اینترنتی روی آوردند که همین امکان هم از مهاجران سلب شده و آنها را محبور کرده که برای هر گونه خرید از خانه خارج شده و از پول نقد استفاده کنند. بنابراین آنچه شاهدیم در واقع یک بازی باخت-باخت است.
همچنین آنطورکه در خبرها و گزارشهای متعدد آمده، در مواردی مهاجران شاهد مسدود شدن یا تمدید نشدن کارتهای خود بودهاند. پیشتر این مهاجران میتوانستند به کمک دوستان ایرانی خود و قرض گرفتن کارتشان کمی این مانع را تعدیل کنند اما حالا ظاهرا از زمانی که رمز یکبار مصرف نیز پا به میدان گذاشته این امکان نیز برای آنها از میان رفته است. در ارتباط با افتتاح حساب و امکان استفاده از خدمات بانکی توسط مهاجران هم به ظاهر سرگردانی گستردهای میان بانکهای مختلف وجود داشته و عدم وجود وحدت رویه باعث شده که اعمال سلیقه در این مساله اوج بگیرد.
از منظر سیاستی راهحل چنین مسالهای چندان دشوار به نظر نمیرسد. امکان استفاده از خدمات بانکی مزایای واضحی را هم برای مهاجران و هم ایران که میزبان آنهاست در پی دارد. با ممکن شدن این مساله علاوه بر آسان شدن زندگی این مهاجران به خصوص در این شرایط خاص، شبکه بانکی میتواند از حجم بالای پول این جمعیت میلیونی بهره برده و اطلاعات و دادههای تراکنش این افراد را نیز رصد کند.
جنبه جدید دیگری از پاندمی کووید-۱۹ و دوران کرونا که حیات مهاجران و بهطور ویژه مهاجران افغانستانی را تهدید کرده است، مربوط به جنبه معیشت این مهاجران است. یکی از مهاجران روایت میکند:
«من یک کارگر روزمزدم، مثل اکثر مهاجران حاضر در ایران. یعنی اگر روزی کار نکنم شب نمیتوانم نانی برای خوردن داشته باشم. بیش از ۳۰ سال است که ساکن ایران هستم. هر سال هم مدارک اقامتیام را تکمیل میکنم و کارت اشتغال میگیرم. حتی حق بیمه هم پرداخت میکنم و بیمه تامین اجتماعی شدهام. اما مثل اکثر خدمات دیگر، بیمه تامین اجتماعی هم برای ما مهاجران ناقص است. حق بیمه پرداخت میکنم، اما حق استفاده از بیمه بیکاری ندارم. الان دو ماه است که بیکار شدهام. من مهاجر غیرقانونی نیستم که تا شرایط اقتصادی خراب میشود برگردم افغانستان. ۳۰ سال است که ساکن ایرانم. تمام زندگی من همین جاست. زن و بچهام اینجا هستند. سه ماه است که نتوانستهام اجاره خانه پرداخت کنم. سال ۹۸ سال خوبی نبود. پساندازی جمع نشد. من به سازمان تامین اجتماعی حق بیمه پرداخت کردم… اما نمیتوانم از بستههای حمایتی استفاده کنم. نمیتوانم از بیمه بیکاری استفاده کنم.»
همانطورکه میدانیم، بخش زیادی از جمعیت این مهاجران کارگران روزمزدی بودهاند که حالا در دوران کرونا معیشت آنها را به خطر انداخته و بسیاری از آنها از همین درآمد روزانه خود نیز محروم شدهاند، بهطوری که میتوان گفت با نبود این درآمد جان و سلامتی بسیاری از این مهاجران در خطر قرار گرفته است و این دسته از مهاجران در معرض خطر جدی گرسنگی قرار گرفتهاند.
در کنار این مساله نبود حمایتهای قانونی که شهروندان ایرانی میتوانند از آن بهره ببرند همچون بیمه، بیمه بیکاری، یارانهها و خدمات نهادهایی مثل بهزیستی یا کمیته امداد وضعیت آنها را در دوران کرونا بیشتر از همیشه وخیم کرده است. البته لازم به ذکر است وزارت بهداشت که «برای ایران، در بحث درمان نژاد و قومیت مطرح نیست و همان امکاناتی که در درمان ویروس کرونا در اختیار شهروندان خود قرار میدهد، به صورت رایگان در خدمت اتباع خارجی به خصوص مهاجران افغانستانی میگذارد» که البته اقدام بسیار امیدوارکنندهای در رویکرد دولت نسبت به ارایه خدمات به مهاجران است.
با این حال ترسی در میان اتباعی که در ایران شناسایی نشده، مدارک هویتی ندارند و حضور آنان قانونی نیست وجود دارد که مراجعه به مراکز درمانی منجر به گرفتاری بیشتر و اخراج آنها شود.
آنچه در این یادداشت آمد البته شاید تنها بخشی از دشواریهایی باشد که مهاجران این روزها در دوران کرونا با آن دست و پنجه نرم میکنند. گزارشهای متعددی از حضور و مشارکت مهاجران افغانستانی در مبارزه با کرونا در نشریات و شبکههای اجتماعی منتشر شده است؛ از کادرهای درمانی که در خط مقدم این مبارزه قرار دارند تا آنهایی که به ضدعفونی کردن خیابانها پرداختهاند.
گفتهای رایج وجود دارد که میگوید ابتکارات بزرگ در دل بحرانها شکل میگیرند. بحران کرونا البته بحرانی با مقیاس بزرگ است که تمام شهروندان این کره خاکی را درگیر خود کرده است، با این حال به نظر میرسد در این میان مهاجران بیش از سایرین نسبت به این ویروس به ظاهر دموکراتیک آسیبپذیرتر باشند. آسیبی که نه تنها مهاجران بلکه جامعه میزبان را نیز درگیر خود میکند. با این حال همین بحران میتواند فرصتی بزرگ برای بازنگری در سیاستهای جمهوری اسلامی ایران در قبال مهاجران تلقی شود؛ فرصتی که میتواند یکبار برای همیشه مهاجران را به شهروندانی عادی بدل کند تا بتوانند از حقوق اولیه انسانی خود بهرهمند شوند.
در ارتباط با مزایای این ابتکار بسیار گفته و نوشته شده و امروز و در دل بحران دوران کرونا مزیت آن بیشتر از همیشه روشن است. با این حال این ابتکار در نهایت نیاز به یک اجماع سیاستی بزرگ و عزم و ارادهای قوی دارد که پیششرط آن بدون شک آگاهی مسوولان امر از مزایا و پیامدهای این اقدام برای مهاجران و البته جامعه ایران است.
این مقاله پیش از این در روزنامه اعتماد منتشر شده بود.
0 دیدگاه