بحران مهاجرتی اروپا به روایت دیلماجها
بحران مهاجرتی اروپا به روایت مترجمهای فارسیزبان پناهجویان افغانستانی و ایرانی در کشورهای اروپایی
مقدمه
از سال ۲۰۱۱ در کشور سوریه جنگ داخلی شروع شد. میلیونها نفر سوری بی خانه و کاشانه شدند. آنها مجبور به مهاجرت شدند. داعش در کشورهای خاورمیانه شروع به خرابکاری کرد. عراق هم درگیر جنگ شد. ناامنی در افغانستان رو به افزایش رفت. بسیاری از مهاجران دیگر سایر کشورهای خاورمیانه را مقصدی امن نمیدانستند. آنها با سختیهای بسیار رهسپار دروازههای اروپا شدند.
در سال ۲۰۱۵ رسانههای جهان از یک اصطلاح برای توصیف افزایش ورود پناهجویان و مهاجران اقتصادی به اروپا استفاده کردند: «بحران مهاجرتی اروپا». در این سال بالغ بر ۱٫۰۱۵٫۰۷۸ تن پناهجو به این قاره راه یافتند. از این میان، ۸۰۰٫۰۰۰ نفر از آنها از طریق مسیر ترکیه- یونان به خاک اروپا وارد شده که اکثر آنها در ادامه این مسیر به آلمان و سوئد حرکت کردند.
در قیاس با سایر جریانهای پناهندگی در جهان این عدد اصلا بحران محسوب نمیشد. ایران در اوایل دههی ۱۳۷۰شمسی به تنهایی میزبان بیش از ۵ میلیون نفر پناهجوی افغانستانی و عراقی بود. اما رسانهها حضور حدود ۱ میلیون نفر پناهجو در بیش از ۳۰ کشور اروپایی را بحران مهاجرتی اروپا نامیدند. این عدد تقریبا برابر با تعداد پناهندگان رسمی حاضر در کشور ایران هستند.
اما به هر طریق از سال ۲۰۱۵ به بعد حضور پناهجویان در اروپا و ساماندهی آنان در کشورهای مختلف این قاره زیر عنوان «بحران مهاجرتی اروپا» مورد بحث قرار گرفته است.
کشورهای مبدأ و ملیت اصلی پناهجویان
مهمترین عامل ورود پناه جویان به بحران مهاجرت در سال ۲۰۱۵ منجر شد مربوط به جنگ داخلی سوریه است. این موضوع باعث شده است از سال ۲۰۱۱ بالغ بر ۵ میلیون تن این کشور را ترک کنند و در کشورهای همسایه همچون ترکیه، لبنان، اردن و عراق وارد شوند و در این بین بالغ بر یکمیلیون نفر پناهجوی سوری هم به اتحادیه اروپا وارد شدند.
از نظر آماری سوریها حدود ۲۵ درصد کل پناهچویانی را تشکیل میدهند که اخیراً به اروپا وارد شدند و همین تعداد نیز به کشورهای آفریقایی تعلق داشته و ۲۵ درصد دیگر نیز به برخی دیگر کشورهای خاورمیانه مانند افغانستان و عراق مربوط میشود. در این میان باید توجه داشت اگرچه بسیاری از پناهجویان را افرادی تشکیل میدهند که از مناطق جنگی فرار کردهاند اما در این بین برخی نیز برای مسائل اقتصادی همچون آینده شغلی بهتر به عنوان پناهجو وارد اروپا میشوند.
همچنین کشور سوریه مبدأ اصلی پناهجویانی است که به کشور یونان وارد میشوند و در مقام بعدی به ترتیب عراقیها، افغانها، فلسطینیها، کنگوییها و ایرانیان قرار دارند.
در ایتالیا و اسپانیا اما بیشتر ملیت به آفریقاییها تعلق دارد، در ایتالیا پناهجویان را به ترتیب تونسی، اریترهای، نیجریه، ساحلعاج و سودان تشکیل میدهند، در اسپانیا نیز به ترتیب پناهجویانی از سوریه، گینه، مالی، مراکش، ساحلعاج و برخی کشورهای زیر صحرا قرار دارند.
بهطورکلی در بین مجموع کشورهای اتحادیه اروپا بیشترین پناهجویان متعلق به سوریه، عراق، افغانستان، نیجریه و پاکستان است بر اساس آمار در کل در بین سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷ بیش از ۹۱۹٫۰۰۰ نفر سوری در اروپا درخواست پناهندگی پر کردند.
بحران مهاجرتی اروپا به روایت دیلماجها
اروپاییها برای ساماندهی پناهجویان ورودی به این قاره چه کردند؟ قوانین سفت و سخت پذیرش پناهنده در اتحادیه اروپا مستلزم بررسی زندگی و دلایل مهاجرت تک تک پناهجویان بود. بسیاری از این پناهجویان از کشورهای خاورمیانه و آفریقا آمده بودند. آنها فقط بلد بودند که به زبان خودشان تکلم کنند.
اینجا بود که ادارات مهاجرتی کشورهای پذیرنده به شدت به مترجمها نیازمند شدند. آلمانیها برای جذب مترجمهای فارسی به آلمانی و عربی به آلمانی، بسیاری از قواعد را تسهیل کردند. آنها از دانشجویان ایرانی و افغانستانی و سایر کشورها کمک گرفتند. با اینکه اشتغال دانشجویان در این کشور محدودیتهای بسیاری دارد برای شغل مترجمی بررسی پروندههای پناهندگی کلیهی محدودیتها برداشته شد و…
بسیاری از دانشجویان ایرانی در طی بحران مهاجرتی اروپا به عنوان مترجم با متصدیان ساماندهی پناهجویان و مهاجران در اروپا همکاری کردند. در این نوشتار میکوشیم گوشههایی از تجربههای این افراد را جمعآوری و مستند کنیم. تجربههایشان و روایتهایشان از مهاجرانی که با سختیهایی باورنکردنی به قارهی اروپا رسیده بودند.
یوسف و کمپ پناهجویان در کالهی فرانسه
یوسف متولد مشهد بود. به استرالیا مهاجرت کرد و در آنجا فوق لیسانس مهندسی مکانیک گرفت. اما عشقش به سفر و کارهای داوطلبانه او را راهی فرانسه کرد. او به کاله رفت تا در یک سازمان مردمنهاد به پناهجویان کمک کند. او هم فارسی بلد بود و هم انگلیسی. به خاطر همین مترجم پناهجویان افغانستانی و ایرانی و فارسیزبانی شد که چندین هزار کیلومتر سفر کرده بودند تا در اروپا ساکن شوند.
او در اولین تجربهاش، دیلماج (مترجم) یک کودک ۱۶سالهی افغانستانی شد که ۴هزار کیلومتر را تنهایی طی کرده بود و خودش را به کالهی فرانسه رسانده بود تا شاید بتواند آیندهاش را در اروپا رقم بزند.
او در پادکست زیر از وضعیت پناهجویان فارسیزبان در کالهی فرانسه و تجربههایش از مترجم بودن و پیگیری پروندههای پناهندگی در اروپا میگوید.
نگار و تجربههای کار در یک سازمان حقوق بشری
نگار یاحقی متولد ۱۳۶۶ و فارغالتحصیل رشتهی حقوق دانشگاه فردوسی مشهد بود. او برای ادامهی تحصیل در رشتهی حقوق پزشکی راهی فرانسه شد. بعد از فراغت از تحصیل در یک سازمان حقوق بشری مشغول به کار شد. اولین مأموریت او کمپهای پناهجویی در یونان بود. او به مدت دو ماه در کمپهای پناهجویی چهار شهر مختلف یونان مشغول به کار شد. در سری پادکستهای زیر او داستانهای مختلفی را که حین کار در آن کمپها مشاهده کرده بود روایت میکند:
دریا از نگاه پناهجویان یونان– او در این پادکست خودش را معرفی میکند و به بیان معناهای دریا برای پناهجویانی که به سواحل یونان رسیده بودند میپردازد. از داستانهایی میگوید که هر کدام از پناهجویان حین عبور از دریای مدیترانه داشتهاند.
داستان یک زن قهرمان– در این پادکست او داستان عزیزه را میگوید. زن ۵۰ سالهای که در افغانستان کارمند سازمان ثبت احوال بود. مراجعان زیادی برای مهاجرت به اروپا سراغ او میآمدند تا سنشان را زیر ۱۸ سال کنند و به اروپا بروند. اما او درستکار بود و تن به جعل مدرک نمیداد. اما همین درستکار بودن جان خودش و خانوادهاش را به خطر انداخت و خودش هم مجبور شد که مهاجرتی طولانی به اروپا را برگزیند…
مهاجر افغان در ایران و یونان– او در این پادکست داستان سمیرا را بازگو میکند؛ سمیرا، معروف به زن ایرانی کمپ افغانستانیها…
سمیرا یک زن ایرانی بود که در ۱۸ سالگی با مردی افغانستانی ازدواج کرد. از او صاحب دو پسر شد. پس از مرگ شوهرش او دچار وضعیتی وحشتناک شد. نهایتا تصمیم گرفت که به صورت غیرقانونی همراه دو پسرش به اروپا مهاجرت کند. دلیل اصلی این تصمیمش چه بود؟ در این پادکست او تعریف میکند که چطور بیهویتی فرزندان یک زن ایرانی او را مجبور به مهاجرت میکند…
زندگی پناهجویان ایزدی پس از داعش– نگار در این پادکست از تجربهي حضور دو روزهاش در یک کمپ در کنار زنان ایزدی و دردها و رنجها و امیدهایشان میگوید.
آرش و کمپهای پناهجویان در آلمان
آرش اسکویی دانشجوی مهندسی در آلمان بود. یکی دو ترم به پایان تحصیلاتش باقی مانده بود که ادارهی مهاجرت آلمان به شدت خواهان او به عنوان مترجم کمپهای پناهندگی شد. حقوق پیشنهادی آنها چهار برابر کار مهندسی در آلمان بود. آنها مترجم فارسی کم داشتند. کار دانشجویان در آلمان محدودیت داشت. اما ادارهي مهاجرت آلمان این محدودیتها را برای آرش کنار گذاشت تا او بتواند تمام وقت کار کند. آرش به مدت ۳ سال تمام وقت مترجم پناهجویان حاضر در آلمان بود. او در جلسات تکمیل پرونده و دادگاهها به عنوان مترجم پناهجویان ایرانی و افغانستانی حضور مییافت.
آرش در یکی از نشستهای انجمن دیاران با عنوان «بحران مهاجرتی اروپا به روایت یک دیلماج» شرکت کرد. او در این نشست به بیان تجربیات خودش در آلمان پرداخت. او داستانهای زیادی از پروندههای پناهجویی ایرانیان و افغانستانیها در آلمان داشت که آنها را با مخاطبان دیاران به اشتراک گذاشت.
گزارش این نشست و مجموعه روایتهای آرش از کمپهای پناهجویی آلمان در این آدرس قابل دسترسی است.
و این هم فایل صوتی نشست «بحران مهاجرتی اروپا به روایت یک دیلماج» که شامل داستانهای آرش در آلمان و صحبتهای دکتر حسین میرزایی در مورد حضور مهاجران در اروپا است:
مهاجرت به روایت یک مهاجر غیرقانونی
اما در کنار روایتهای دیلماجهای ایرانی از بحران مهاجرتی اروپا و داستانهای پناهجویان، روایت یک مهاجر غیرقانونی به اروپا هم خواندنی و شنیدنی است. کوروش اهل شیراز، صاحب یک سوپرمارکت بود. در ۲۲ سالگی تصمیم گرفت که غیرقانونی به اروپا مهاجرت کند. او جزئیات مهاجرت پر از خطر و ماجرایش را با جزئیات در یک وبلاگ نوشت. ۱۰ پست صمیمی و دقیق او از مهاجرت غیرقانونیاش را در لینکهای زیر میتوانید بخوانید.
قسمت سوم: مینسک (بلاروس)- کیف (اوکراین)
قسمت چهارم: مرز اوکراین- اسلوواکی (۱)
قسمت پنجم: مرز اوکراین- اسلوواکی (۲)
قسمت هفتم: مرز اسلوواکی- اتریش
خاطرات ۷ ماه پناهندگی در انگلیس
پادکست آن با استفاده از این روایتها، داستان مهاجرت غیرقانونی کوروش به اروپا را تبدیل به پادکست کرد. داستانی که مطمئناٌ برای بسیاری از پناهجویان افغانستانی و ایرانی در چند سال اخیر تکرار شده است: