وضعیت تحصیلی کودکان مهاجر در مشهد

قمر تکاوران

مشهد جز شهر‌هایی است که همواره میزبان تعداد قابل توجهی از مهاجرین بوده است. ۳٫۶۲ درصد جمعیت استان خراسان رضوی را مهاجرین تشکیل می‌دهند. این مساله هم ناشی از موقعیت جغرافیایی مرزی است و هم قطب مذهبی بودن آن. هر چند این میزبانی دیرینه باعث برخورد منعطف‌تر نسبت به مهاجرین شده است اما باز هم آموزش مهاجرین بدون مشکل نیست. حتی پس از فرمان رهبری در سال ۱۳۹۲ در خصوص آموزش همه کودکان. برای اطلاع از وضعیت تحصیل کودکان مهاجر در شهر مشهد با معصومه نظری که حدود ده سال در حوزه آموزش مهاجرین در شهر مشهد فعالیت کرده است مصاحبه شده که در ادامه می‌خوانید:

فعالیت شما در زمینه آموزش به چه صورت است؟

من حدود ده سال است یک پیش دبستانی خصوصی را اداره می‌کنم که هم بچه‌های مهاجر و هم ایرانی در اینجا تحصیل می‌کنند. من ارشد روان‌شناسی بالینی دارم و در مدارس دیگر هم روان‌شناس بوده‌ام. در بهزیستی هم در بخش آسیب‌شناسی مهاجرین هستم.

شما در پیش‌دبستانی‌تان ثبت نام بچه‌های مهاجر را چطور انجام می‌دهید؟ فقط بچه‌هایی که مدرک دارند را ثبت نام می‌کند یا بچه‌های بدون مدرک را هم قبول می‌کنید؟

من بقیه بچه‌ها را هم ثبت نام می‌کنم اما در حقیقت آن‌ها شامل خیلی از مزایا نمی‌شوند. چون پیش‌دبستانی ما در حاشیه شهر است، به بچه‌ها غذای گرم می‌دهند. مثلا قبلا این غذای گرمی که می‌دادند بچه‌هایی که فاقد مدرک هستند را شامل نمی‌شد البته الان این مساله غذای گرم با پیگیری‌ها دیگر حل شده است. اما یک سری چیزها هست که بچه‌هایی که بدون مدرک هستند را شامل نمی‌شود، ما با هزینه خودمان باید برای آن‌ها تهیه کنیم.

پس یعنی بدون مدرک‌ها خیلی حمایت نمی‌شوند؟

نه. حتی می‌گویند ثبت نام نکنید. چند روز پیش، غیررسمی به من گفتند که بچه‌های فاقد مدرک را ثبت نام نکنید در حالی که رهبری گفتند هیچ بچه‌ای نباید از تحصیل بماند. برای همین این تناقض وجود دارد. زمانی که ما داریم بودجه خاصی را دریافت می‌کنیم، این بچه‌ها را شامل نمی‌شود، خیلی هم من به مشکل برمی‌خورم بعدا که می‌خواهیم مدارک‌شان را برای بهزیستی ببریم، خیلی اذیت می‌شوم. مثلا مدرک پدر و مادرشان را می‌بریم، خود بچه مدرکی ندارد. عملا در خود پیش‌دبستانی تفاوتی بین آن‌ها وجود ندارد ولی آن مشکلی که وجود دارد این است که بچه‌ها آن مدرک را ندارند، خیلی اذیت می‌شوند.

چه تعداد بچه‌های مهاجر دارید و چند نفرشان بدون مدرک هستند؟

متفاوت است. سال گذشته من بچه‌هایی که داشتم تقریبا اگر از صد در صد بچه‌ها را حساب کنی، تقریبا ۳۰ درصد فقط بچه‌های ایرانی بودند. ۷۰ درصد بقیه بچه‌های مهاجر بودند، در این بچه‌های مهاجر تقریبا ۳۰ درصدشان فاقد مدرک بودند، بقیه یا پاسپورت داشتند یا کارت آمایشی بودند.

سال بعد از پیش‌دبستانی که بچه‌های مهاجر می‌خواهند وارد مدرسه شوند، روند ثبت‌نام‌شان چطور است؟

بچه‌هایی که مدرک دارند، مشکلی ندارند فقط همین که باید اول صبر کنند تا بچه‌های ایرانی ثبت نام کنند، بعد بچه‌های مهاجر را ثبت نام می‌کنند یعنی این مشکل‌شان فقط همینه. بعد اگر مدرسه پر بشود باز می‌گویند ظرفیت تکمیل شده و مجبور می‌شوند بروند از محدوده محل زندگی‌شان یکم دورتر مدرسه ثبت نام کنند. ولی آن‌هایی که فاقد مدرک هستند، خیلی اذیت می‌شوند. آن‌ها می‌مانند آخر شهریور که دیگر مدیر چه تصمیمی می‌تواند برای‌شان بگیرد. داشتیم که ثبت نام کردند، آن‌هایی که ثبت نام نکردند هم داشتیم. بستگی به مدرسه‌ای دارد که در کدام محدوده انتخاب کرده است. کجا می‌نشینند و این‌ها خیلی تاثیر دارد ولی داریم باز بچه‌هایی که همانجا مجبور می‌شوند به مدارس خودگردان خود مهاجرین بروند ولی بعضی‌ها هم بوده که توانستند. آنطور که بچه‌های خودم را دیدم، پدر و مادرهای‌شان به من خبر می‌دهند، می‌بینم بعضی از آن‌ها هنوز درگیرش هستند. در کل ولی یک پروسه‌ی استرس‌زایی هست. تا زمانی که اینها ثبت نام بشوند، این مادر استرس دارد که چه می‌خواهد بشود. تابستان تکلیف‌شان مشخص نمی‌شود. پیشش را گذارنده و می‌خواهد ثبت نام کند، باید بماند ببینیم چه می‌شود یعنی در یک بلاتکلیفی خاصی قرار می‌گیرند.

بچه‌هایی که نتوانستند ثبت نام کنند چه مشکلی داشتند؟ آیا به خاطر برخورد سلیقه‌ای بوده است؟

نه سلیقه‌ای نیست، می‌گویند ظرفیت تکمیل شده است. مدرک‌دارها معمولا ثبت‌نام می‌شوند ولی باز آن بدون مدرک‌ها ممکن است جا بمانند. حتی بعضی اوقات ما داریم که بی‌اطلاعی خود خانواده هم هست. حتی خبر ندارد که امسال بچه‌اش مدرسه‌ای می‌شود. از این مشکلات هم داریم، حتی خبر ندارد که بچه‌اش نیمه اول است، نیمه دوم است. امسال باید پیش دو برود یا باید به مدرسه برود. من خیلی داشتم مادرانی که در تابستان تصمیم گرفتند بچه را پیش دو ببرند، تازه فهمیدند که بچه سال بعد باید مدرسه برود. حالا این شاید از بی‌سوادی مادر بوده است. زمانی که بچه به دنیا آمده است، سال تولدی چیزی جایی ثبت نشده است و نمی‌داند. از این مشکلات هم داریم که مادر خیلی دیر اقدام می‌کند برای ثبت نام بچه‌اش.

آیا کسانی بودند که به خاطر مسائل مالی بچه‌اشان را به مدرسه نفرستند؟

وقتی ازشان می‌پرسی که شما چرا در مدرسه‌های خودگران آن‌ها را می‌نویسید؟ می‌گویند: خب برای من ارزان‌تر در‌می‌آید. یک کمک هزینه اول سال تحصیلی هست که در مدارس تقریبا رنگ و بوی اجباری را گرفته که مثلا حتی مدارس دولتی این هزینه کمک به مدرسه را درخواست می‌کنند بعد این هزینه تقریبا برابر می‌شود با همان هزینه‌ای که یکسال طرف می‌خواهد در مدرسه خودگردان تحصیل کند. برای همین من دیدم این حرف را از بعضی خانواده‌ها که چه فرقی می‌کند. اُنسی که با خودگردان دارند هم بیش‌تر است، مثلا تصور می‌کنند که بهتر است و می‌گویند: من به هزینه مدرسه نمی‌رسم. روی غیرانتفاعی که زیاد مانور نمی‌دهند، کم دیدم بچه‌های مهاجر به غیرانتفاعی بروند، ۹۰ درصدشان به دولتی می‌روند ولی درصد کمی از مهاجرین که وضعیت بهتر مالی دارند به غیرانتفاعی می‌روند.

شما خودتان برای ثبت نام بچه‌ها در پیش‌دبستانی از آن‌ها مدرک نمی‌خواهید؟

چرا ما مدرک می‌خواهیم، هم مدرک پدر و مادر را می‌خواهیم و هم مدرک بچه را می‌خواهیم. بهزیستی به ما خیلی سخت می‌گیرد و می‌گوید بچه هم حتما باید مدرک داشته باشد ولی مهاجرین یک بدی که دارند مثلا اسم بچه در پاسپورت پدر می‌خورد. الان اخیرا جدا کردند، بچه پاسپورت جدا دارد اما این مشکل خودش باز کلی معضل دارد سر اینکه مثلا ما کنارش مدارک پدر و مادر هم میخواهیم بعد اکثر بچه‌های پاسپورتی این مشکل را باز دارند. انگار بچه اسمش در پاسپورت پدر خورده است و خودش مجزا پاسپورت ندارد. باز این را به ما برمی‌گردانند که مدارک‌شان را تکمیل کنید. ما با این مشکل هم خیلی مواجه هستیم.

برای ثبت نام بچه‌هایی که مدرک ندارند، چکار می‌کنید؟

 من مدارک پدر و مادر را می‌گیرم یعنی تنها راهم این است ولی تمام هزینه‌شان را من پرداخت می‌کنم چون بهزیستی هر هزینه‌ای را بخواهد بدهد، این بچه‌ها را شامل نمی‌شود. نه این‌هایی که بدون مدرک هستند، نه این‌هایی که در پاسپورت پدر خوردند، بودجه‌ای برای این‌ها نمی‌دهند. من حدود ۷۰ تا بچه داشتم، ۱۲ تا بچه ایرانی بود که مشکلی نداشتند، ۱۲ تا بچه مهاجر هم بود که اوکی شد، برای بقیه بچه‌ها من نتوانستم برای‌شان بودجه‌ای بگیرم. خیلی اذیت شدم، ۳ ماه من درگیر همین بودم که می‌رفتم بهزیستی و می‌آمدم و آخرش هم برگشت زدند از بهزیستی تهران و می‌گفتند این‌ها را تایید نکردند. من در جلسه با رییس بهزیستی کل مشهد این مطلب را قید کردم که این مشکل را دارند، به من گفتند که همکاری‌های لازم را امسال می‌کنیم، دیگر نمی‌دانم چه خواهد شد. امسال من باز هم مجبورم مثل سال گذشته، تلاش کنیم خودمان این هزینه‌ها را پرداخت کنیم که بچه‌ها حداقل بتوانند آموزش ببینند چون آن‌ها خیلی راحت به من این را گفتند که ما فعلا بودجه‌ای که بخواهیم بدهیم نداریم. بعد من تنها پیش‌دبستانی هستم که در مشهد دارم از بهزیستی بودجه می‌گیرم برای بچه‌های مهاجر یعنی مهدکودک‌های دیگر، تقریبا ۹۰ درصد مهدکودک‌های مشهد، کلا ثبت نام‌شان نمی‌کنند. چون من خودم بخش آسیب‌شناسی مهاجرین در را اداره می‌کنم، یک جورهایی من توانستم حداقل برای همین بچه‌های مدرک‌دار بودجه بگیرم. برای بچه‌های بدون مدرک نمی‌دانم، ببینم امسال چه می‌شود. مهدکودک ما چون دقیقا در قلب منطقه مهاجرنشین هست. جایی است که ۹۰ درصد مهاجرین در این قسمت زندگی می‌کنند. من چند سال پیش بود، آنجا نامه به بهزیستی دادم که یک سال بعدش قبول کردند، یعنی قبلش ما اصلا نداشتیم چنین چیزی برای بچه‌های مهاجر چه مدرک‌دار و چه بدون مدرک. برای اولین بار قید شد، چون کدملی می‌خورد و در فضای اکسل ارور میزد، ما هر کاری می‌کردیم ارور می‌زد. رفتم صحبت کردم که این‌هایی که کدخانوار دارند را ما چه کار کنیم که گفتند طرح برای آن‌ها شامل نمی‌شود بعد باز کلی دردسر کشیدیم. من دیگر آنجا درخواست دادم که با ریاست صحبت کنم و نامه‌ای که به خود ریاست دادم برای سال بعد پذیرفتند بچه‌های مدرک‌دار را. دو سه تا مهدکودک دیگر هم در همین محدوده‌ها هست که آن‌ها همه شاید ۵، ۶ درصد بچه مهاجر دارند. آنطور که من با خودشان صحبت می‌کردم، اکثر بچه‌ها ایرانی بودند. اکثر بچه‌های مهاجر یا در مهدکودک من هستند یا اینکه در مهدکودک‌های قرآنی و مهدکودک‌هایی هستند که ثبت شده نیستند اصلا. البته الان مهدکودک هنوز به صورت رسمی در مجلس تصویب نشده که یک آموزش اجباری باشد برای همین خانواده شاید الان هنوز به مشکل برنمی‌خورند که در این مهدکودک باشد یا آن، زیاد برای‌شان فرقی نمی‌کند، اگر تصویب بشود، دیگه آنجا به بعد احساس می‌کنم، این مشکلات را خواهند داشت ولی الان هنوز این مشکل را ندارند. الان بدون گذراندنش هم در مدرسه ثبت نام‌شان می‌کنند ولی در مدرسه‌های خوب نه. در مدرسه‌های خوب همیشه یک نامه از مهدکودک می‌خواهند. مدرسه‌هایی که در سطح‌های پایین‌تر و منطقه‌های پایین‌تر هستند، معمولا سخت نمی‌گیرند ولی منطقه‌های بهتر مشهد خیلی این هست که می‌گویند باید در مهدکودک خودمان دوره را می‌گذارندی یا مهدکودک‌های معتبری که خودشان قبول دارند که زیر نظر بهزیستی و آموزش پرورش باشند، معمولا دارالقرآنی‌ها را قبول ندارند. به لحاظ آموزشی با دارالقرآنی‌ها مشکل دارند. آن‌ها عربی باهاشون کار می‌کنند.

بچه‌های مهاجری که شما در پیش‌دبستانی دارید فقط افغانستانی هستند یا از کشورهای دیگر هم هستند؟

من یک زمانی زیاد داشتم یعنی یک زمانی مهدکودکم در یک منطقه‌ای بود که از کشورهای هند داشتیم، از کشورهای عربی و عراقی داشتیم، منطقه‌ای بود که انگار یک حوزه بین‌المللی بود. خوابگاه‌ها و اقامتگاه‌ها از کشورهای دیگر زیاد بود. حسینه خاص خودشان داشتند. پاکستانی و هندی زیاد داشتم که تازه بعد از یکی دو سال می‌توانستند فارسی صحبت کنند ولی الان نه، اکثرا بچه‌هام مهاجر افغانستانی هستند و جاهای دیگر ندارم.

من یک زمانی زیاد داشتم یعنی یک زمانی مهدکودکم در یک منطقه‌ای بود که از کشورهای هند داشتیم، از کشورهای عربی و عراقی داشتیم، منطقه‌ای بود که انگار یک حوزه بین‌المللی بود. خوابگاه‌ها و اقامتگاه‌ها از کشورهای دیگر زیاد بود. حسینه خاص خودشان داشتند. پاکستانی و هندی زیاد داشتم که تازه بعد از یکی دو سال می‌توانستند فارسی صحبت کنند ولی الان نه، اکثرا بچه‌هام مهاجر افغانستانی هستند و جاهای دیگر ندارم.

*این نوشته پیش‌تر در روزنامه شرق منتشر شده است.

*عکاس: سجاد حیدری

به اشتراک بگذارید

دیدگاه ارسال کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *