يادداشت يكي از مخاطبان دياران در مورد كليپ رفتار توهين آميز سرباز ايراني
يادداشت يكي از مخاطبان دياران در مورد كليپ رفتار توهين آميز سرباز ايراني
محمد شهرابي فراهاني
چند روزی است فیلمی در فضای مجازی دست به دست میچرخد که در آن سربازی به عدهای از مهاجران افغانستاني توهین میکند. این فیلم کوتاه جرقهای شد تا بار دیگر فعالان مجازی بحث درباره نحوه رفتار ایرانیها با مهاجران افغانستاني را شروع کنند. قبل از آنکه درباره خود فیلم بخواهیم صحبتی کنیم باید درباره این گونه برخوردها چند نکته را مرور کنیم:
– حتی اگر آن فیلم واقعی باشد، نمایی کلی و همگانی از نحوه برخورد ایرانیها با برادران افغانستاني نیست. اینکه سربازی یا حتی عضوی از نیروی انتظامی دست به تحقیر و توهین به اتباع مهاجر بزند، بیشتر از آنکه حاکی از نگرش کلی ایرانیان باشد ناشی از ضعف نظارت و فرماندهی آن پاسگاه و بعد هم ضعفها و عقدههای شخصیتی آن سرباز است. ذهن ما آدمها دوست دارد هر چیزی را سریعا تعمیم دهد و برجسته شدن چنین خبرهای منفی به این سوگیری کمک میکند.
– باید خطاها و اشتباهات بعضی از ایرانیها را درباره مهاجران افغانستاني پذیرفت، هر چند این دوگانگی افغانستانی- ایرانی در جامعهای که دوگانگیهای زیادی در آن به چشم میخورد خیلی دور از انتظار نیست. بعضی از مردم ایران (حتی بعضی از مسئولان) مهاجران افغانستاني را به چشم غریبههایی نگاه میکنند که برای جامعه تهدید هستند. نگاهی که علاوه بر غیر اخلاقی بودن، بر خلاف نگاه پذیرفتهشده درباره نقش و جایگاه مهاجران در اقتصاد مدرن است. تا وقتی این خطاها را نپذیریم و فقط با ادعای فرهنگ غنی و مهماننوازی چشم بر این خطاها بپوشیم، نمیتوانیم با کجفهمیها و بدرفتاریها مقابله کنیم.
اما بهتر است فیلم مذکور را با دقت بیشتری ببینیم. نگارنده به جد معتقد است این فیلم تصنعی است و بنا بر شیطنت عدهای جوان تهیه شده است. اول از همه اینکه فضای فیلم به هیچ وجه شبیه یک پاسگاه یا کلانتری نیست. کف زمین کاملا خاکی است و حداقل توقع از فضای یک پاسگاه زمین آسفالت است. دوم اینکه، در کنار جمع ایستاده دسته بیل و در دست جوانک سرباز یک تکه چوب به چشم میخورد. گویی آن بین ابزار کاری این افراد بوده است و در کنارشان گذاشتهاند. اگرقرار باشد آن جوانک در لباس سرباز قلدری و احساس اقتدار کند باید باتوم در دست میگرفت، نه یک تکه چوب.
سوم اینکه، سرباز صفر آنقدر در فضای نظامی فرصت جولان ندارد که همه را به صف کند و بعد هم موبایل به دست رفیق خود دهد که از قلدری خود فیلم بگیرد. حتی اگر هم این کار را بتواند کند، آنقدر آزادی عمل ندارد که با عینک آفتابی و با خوشتیپی دست به این کار بزند.
از همه مهمتر پنج ثانیه آخر فیلم است. بعد از اینکه فضای فیلم به خنده کشیده میشود و کار جوانک سرباز تمام میشود. جوانان افغانستاني از صف بیرون میآیند و گویی میخواهد بروند پی کارشان. اگر فیلم واقعی بود، صف به هم نمیخورد و همچنان با ترس به دیوار میچسبیدند و تکان نمیخوردند. در کنار همه موارد بالا که نشاندهنده ساختگی بودن فیلم است باید به بیانیه نیروی انتظامی اشاره کرد. در این بیانیه هم بر رخ ندادن این اتفاق تآکید شده است.
یادمان باشد که فضای مجازی قابلیت زیادی بر اثرگذاری بر افکار عمومی دارد. همچنان که این فضا باعث اطلاع رسانی سریع وقایع میشود این امکان را دارد که ذهن ما را به سمت اتفاقات منفی و غیرواقعی جهت دهد. به هر چه در این فضا منتشر میشود نباید اعتماد کرد و بر اساس آن نباید قضاوت کرد.
به امید آنکه به زودی درباره ویدئوها و فیلمهایی بحث کنیم که مهربانی ما آدمها را نسبت به هم، مخصوصا نسبت به همسایگان و غریبهها، نشان دهد.