مریم کریمی (با متخصصان و کارآفرینان بین‌المللی-3)

مریم کریمی یکی از متقاضیان اقامت ویژه در سامانه همکاری با متخصصان و کارآفرینان بین‌المللی است؛
او در کابل-افغانستان به دنیا آمده. او فارغ‌التحصیل دانشگاه علوم پرشکی مشهد است. 

روایت زندگی در ایران از زبان مریم کریمی

 بنده دکتر مریم کریمی هستم متولد سال 1358 شهر کابل کشور افغانستان. در اوایل که به دنیا امدم در همان سال 58 تازه دوماهم بود به ایران امدیم به دلیل شغل پدرم که سرهنگ ارتش  بود، چون روس‌ها آمدند پدرم مجبور شد به ایران مهاجرت کند. از همان زمان که به ایران آمدیم ماندگار شدیم تا سنین 16 -17 سالگی، در همان سنین که پدرم برگشت کابل تا آن موقع دورادور با آقای ربانی رابطه داشت و میخواست آنجا کارهایی انجام بدهد خانوادگی برگشتیم.

در حال حاضر با چه نوع مدرک اقامتی در ایران ساکن هستید؟

 من آن موقع کلاس یازدهم بودم وقتی برگشتیم کابل بلافاصله که رسیدیم بعد از یک سال طالبان آمدند و ما مجبور شدیم دوباره به ایران برگردیم. در این فاصله که رفتیم به کابل یک سال بود و دبیرستانم را تمام کردم و دیپلم گرفتم و برای دانشگاه علوم پزشکی اقدام کردم که بعد طالبان آمد، نشد و چون درسم خوب بود توانستم بورس تحصیلی بگیرم و به ایران بیایم. چون پدرم در ریاست جمهوری بود به ما بورس ویژه داده شد و هم اینکه نمراتم خوب بود.

خلاصه من به اتفاق خانواده دوباره به ایران برگشتم و پزشکی خودم را از دانشگاه علوم پرشکی مشهد شروع کردم تا یک مدت که درس ما ادامه پیدا میکرد.

تجربه حضور شما در ایران به عنوان مهاجر چگونه بوده است؟ چه مشکلات و چالش هایی برای زندگی در ایران برای خود شما یا خانواده شما وجود دارد؟

در زمانی که ایران بودیم تا سال سوم پزشکی ازدواج کردم و بعد از ازدواج چون همسرم دندان پزشک و استاد دانشگاه بود مجبور شدم برگردم کابل در آن زمان که برگشتم دیگر آنجا دوره پزشکی‌ام را تمام کردم و تخصصم را همانجا گرفتم وقتی دوران تخصصم تمام شد در این حین که پزشکی عمومی ام را تمام میکردم در هر دو دوره من در کلینیک فاطمه الزهرا که مربوط به جمهوری اسلامی ایران بود، فعالیت می‌کردم.

در محیط کار و یا دانشگاه در ایران با تبعیضی از سمت ایرانیان روبرو شده‌اید؟

یک مدت به عنوان پزشک عمومی سه سال و بعد به عنوان پزشک تخصص زنان درمان سرپایی و بعضی جراحی های کوچک را انجام میدادیم. تک توک مریض هایی که از سفارت می امدند چون به من اعتماد داشتن به من ارجاع میدادند و من درمان میکردم. بعد از دوران تخصص وقتی در کلینیک کار میکردم احساس کردم جامعه ما نیاز دارد به این رشته فلوشیپ لاپاراسکوپی که هنوز به کشور ما نیامده بود و همه دنیا در این رشته پیشرفت کرده بودند. در اینترنت سرچ کردم و خیلی دوست داشتم فلوشیپ این رشته را بخوانم. حالا تجربه ای هم در کابل داشتم که  انگیزه ام را بیشتر کرد سرچ کردم ببینم در کدام کشور برای تخصص این رشته اقدام کنم کشور هند و ترکیه و ایران هرسه کشور چون کشور همسایه بودند دوست داشتم اقدام کنم. اپلای هم کردم ولی چون خانواده مذهبی هستیم دوست داشتم در سن تینیجری(نوجوانی) بچه هایمان یک مکان مناسب تری را انتخاب کنیم. دانشگاه تهران اپلای  را پذیرفت و انگار همه شرایط دست به دست هم دادند که به ایران بیایم من خیلی خوشحال بودم که دوران پزشکی ابتدایی ام را در ایران گذراندم دوران تحصیلم را. محیط علمی و اکادمیک ایران را در تخصصم دوباره ببینم و با علاقه و انگیزه زیادی به ایران امدم.

بقیه مراحل اداری و دانشگاهی ام ادامه پیدا کرد و من موفق شدم دوره فلوشیپم را در دانشگاه تهران شروع کنم در بیمارستان ارش خانم دکتر عسگری به من خیلی لطف کردند در این بین روند اداری خیلی طولانی شد من برای دوسال باید می امدم ولی 5 سال طول کشید کارهای اداری انجام شد تا دیپارتمنت قبول کرد یک فرد خارجی را.

در آن زمان دیپارتمنت زنان در دانشگاه تهران یک مقدار سختگیر بودند و کسی را قبول نمی‌کردند چون ظرفیت هم کم بود. در آن زمان در محیط دانشگاه و بیمارستان یک مقدار تبعبض احساس می‌کردم ولی گذشت زیاد بعید نبود. مثلا اساتید زیاد به من اعتماد نمیکردند در عمل ها چون رشته جراحی بود و مریض زیر دست بود و  مسئولیت مریض به گردن اساتید بود میگفتند ما رزیدنتی تو را ندیدیم برای همین زیاد اعتماد نمیکنیم. بعد که از 18 ماه فلوشیپم 9 ماه گذ شته بود گفتم چرا به من عمل نمیدهید به استاد اعتراض کوچکی کردم استاد گفت سعی میکنم برای شما یک عمل هماهنگ کنم عمل برداشتن رحم بود و  من عمل را خیلی خوب انجام دادم استاد خیلی خوشحال شد و راضی بود و میگفت من به خودم افتخار میکنم که فلوشیپ بین المللی من به این خوبی و دقت عمل میکند. معلوم هست که رزیدنتی خوب داشتی معلوم هست که اینجا که بودی خوب ابزرو بودی و با دقت به دست عمل و حرف های اساتید و  فلو های سال بالاتر گوش کردی خلاصه من هم خوشحال شدم واستاد از ان به بعد به من اعتماد میکرد و عمل ها را به من میداد.

چه تفاوتی در کیفیت و سطح دانشگاههای ایران و افغانستان از نظر شما وجود دارد؟

در کیفیت سطح دانشگاه‌ها مشخص است که ایران بسیار بهتر هست، تحقیقات زیادی اینجا انجام می‌شود. دانشگاه‌های ما هم در افغانستان خوب بود ولی از نظر امکانات بسیار ضعیف است و تکنولوژی‌های جدید زود به دست اساتید نمی‌رسید. مثلا همین فلوشیپ لاپاراسکوپی در کشور من نبود اصلا. من یادمه جراحی عمومی که روتیشن داشتم در تخصصم دیدم پزشکای متخصص جراحی عمومی تازه دستگاه لاپاراسکوپی را آوردند وآن را در محفظه و اتاقی گذاشته بودند که از پنجره اتاقش هم نمی‌گذاشتند کسی ببیند. من همان جا انگیزه‌ام زیاد شد و کنجکاو شدم  و عشق به لاپاراسکوپی پیدا کردم و گفتم من باید حتما این رشته رو بخوانم و نیاز مردم هم بود که من بیایم و اساتید بسیار دانشمند و بسیار متبحر. واقعا آدم افتخار می‌کند زیر دست همچین اساتیدی درس می‌خواند. چه از اخلاق آنها، چه از برخوردشان با مریض و با مردم. من هم از رفتار و کردارشان واقعا خیلی چیز ها را یاد گرفتم و هم از اخلاق پزشکی و هم از سواد علمی، واقعا الگو بودند.

 فضای کار ایران و یا افغانستان را برای شغل خود چطور ارزیابی میکنید؟

در رشته بعد از فارغ التحصیلی از فلوشیپ دنبال کار میگشتم. فضای کار برای کسانی که فارغ می‌شوند اصلا اینجا نیست. من حتی وقتی میخواستم بروم دستیار یک پزشک در مطب باشم به من می‌گفتند تو باید مدرک داشته باشی، من می‌گفتم به من تکنسین اتاق عمل رو بدهید اگر من را به عنوان فلوشیپ قبول ندارید، می‌گفتند این رشته تکنسین هم باید مدرک داشته باشی. درسته که جراحی ولیکن برای کار کردن به عنوان تکنسین هم باید مدرک داشته باشی.

خلاصه یک مدرک گرایی اینطوری و کسی اعتماد نمی‌کرد. خود وزارت بهداشت هم که مدرکم را بردم هنوز در دست بررسی هست و دارند بررسی می‌کنند. اما آدم ناامید می‌شود، چون می‌گویند اسناد افغانستان اصلا معتبر نیست اما من وقتی کارم را در بیمارستان می‌دیدم، هیچ کمبودی در کارم احساس نمی‌کردم. همه اعمال رشته خودم را در کشور خودم انجام می‌دادیم ولی هر کشور شیوه درمانی خودش را دارد.

 اینجا جا دارد پیشنهادی بکنم، وقتی من اسنادم را آوردم همچنین افرادی امثال من خصوصا پزشکی که بیشتر مدرک مهم هست و هنر دست نیست نمی‌تواند بگوید بیا کارت رو ارائه بده ببینیم و باید مدرک علمی ما ارائه بدهیم. افراد زیادی در افغانستان در دانشگاه های خصوصی خیلی زیاد شده است و همه آنها هم با نمره‌های عالی فارغ التحصیل می‌شوند اما بار علمی دیده نمی‌شود.

 دوست دارم وزارت بهداشت وقتی مدارک ما را بررسی می‌کند یک دوره ای بگذارد بگوید ما از شما ارزیابی می‌گیریم و ما را با محیط کاری اینجا آشنا کند. مثلا دوره 6ماهه و 3 ماهه بگذارند و بعد بگویند از شما آزمون می‌گیریم و بعد بگویند شما اجازه کار دارید یا ندارید مثلا من که جراحم از من یک آزمون عملی بگیرند خودشان باشند و حضور داشته باشند و کنترل کنند بگویند شما عکس العملت ما ببینم تبحرت در رشته ات چقدر است.

چگونه با سامانه آیکانکت آشنا شدید؟

دست دست اندرکاران سامانه آیکانکت درد نکند که این فرصت را به ما دادند و این شرایط را مهیا کردند. خب اولین مشکل ما در ایران مشکل اقامتی ما هست و بعد مشکلات کاری ما.

ابتدا که به ایران آمدم، اقامتم دانشجویی بود و بعد که دوران دانشجوی‌ام تمام شد باید برمی‌گشتم ولی چون همسرم دوره پی اچ دی را در ایران دارند می‌خوانند در رشته دندان پزشکی دانشگاه تهران، اقامتم شده به تابعیت همسر.

 الان دوره دانشجویی شان تمام بشود دیگر اقامت نداریم و مجبور هستیم برگردیم. و بخواهیم برگردیم هم شما شرایط را بهتر می‌دانید، طالبان در آنجا همچنان هستند. محیط کاری برای زنان هست ولی من دوتا دختر دارم ولی حق تحصیل ندارند و مدارس دخترانه در افغانستان تعطیل هست. تا کلاس ششم و از این به بعد اجازه نمی‌دهند و امنیت هم وجود ندارد. دختر من هشتم هست و نهم می‌رود و ما باید دنبال یک اقامت دائمی در ایران باشیم که بتوانیم در ایران خدمت کنیم به زنان و همشهری‌هایم که در اینجا هستند. باری از دوش کشور ایران برداریم. وظیفه ما همیشه همین بوده، قسم هم خوردیم که کمک کنیم.

با سامانه ایکانکت وقتی درگیر این مسائل اقامتی بودم و همسرم به ایران برای پی اچ دی آمد اشنا شدم.

تجربه شما از استفاده از این سامانه چطور بوده است؟ آیا مشکلی در ثبت‌نام و استفاده از این سامانه برای شما وجود داشته است؟

یکی از ارگان های فرهنگی ایران، اقای دکتر کریم بود. من و همسر من هم به صورت محرمتانه بیماران که از سفارت که می امدند را درمان میکردند. دندانشان اگر مشکل اورژانسی داشت ایشان را میشناختند و به همسرم معرفی میکردند. و گفتند شما با دکتر شیرازی صحبت کنید تا این سامانه را در اختیار شما قرار بدهند و اقدام کردیم بببینیم اجازه میدهند یا  نه. من هم در سامانه همه مراحل را جلو رفتم و همه مدارک را اپلود کردم و خوشحال شدم وقتی به من گفتند شما را قبول کردیم و من را برای مصاحبه خواستند. خیلی خوشحال شدم ولی نمیدانم این اقامت با چه شرایطی همراه هست.

در صورت بهبود اوضاع در افغانستان قصد بازگشت و فعالیت در کشور مادری خود را دارید؟

در صورتی که اوضاع افعانستان بهتر بشود من قصد سفر دارم یا نه؟ هر فردی کشور مادری خود را دوست دارد منم همین طور. ولیکن اگر شرایط بهتر بشود امیدی نمی‌بینم. الان اگر بهتر بشود برمی‌گردم ولی اگر زمان بگذرد و من پیر بشوم و فایده ای نداشته باشد، خیر.  این سن مناسب که تعینن کننده است و به نباید از آن بگذرد.

طرح اقامت ویژه آیکانکت را به دوستان و دیگران معرفی می‌نمایید؟

امثال من زیاد هستند از دوستان که بخواهم این طرح را به آنها معرفی کنم و دوست دارند که در این سامانه ثبت‌نام کنند. من فکر کنم یکی از دوستان نزدیکم فلوشیپ نازایی داشتند وهمسرشان سیاسی بود و به ایران آمدند هم زمان با ما، فکر کنم این لینک سامانه را به ایشان هم دادم که ثبت نام کنند اما نمی‌دانم که این کار را کردند یا نه. اما اگر اجازه بدهند به دیگران هم معرفی می‌کنیم.

دلیل انتخاب ایران برای زندگی توسط شما چیست؟ آیا به اقامت در کشورهای دیگر فکر میکنید؟

 بخاطر فرزندانم که در سنین بحرانی و بلوغ هستند و دوست داشتم در کشور اسلامی و شیعه مذهب رشد کنند و خیلی خوشحالم که در این 5 سال که در ایران بودم واین شرایط بر مسائل روحی و روانی آنها تاثیر مثبت داشته است. به من همیشه می‌گفتند چرا به کشورهای اروپایی نمی‌روید؟ چون همه خانواده من به اروپا رفتند مادرم و برادرانم و .. مهاجرت به اروپا.  همیشه به من می‌گویند تو هم بیا پزشکی و سرمایه داری ولی من اصلا دوست ندارم بروم، دوست دارم بچه‌هایم در محیط اسلامی بزرگ بشوند. هم من و هم همسرم مذهبی هستیم و این اعتقاد را داری، دوست نداریم در محیط های غیر اسلامی باشند و فرهنگ غرب به این ها رخنه کند.

سخن  پایانی:

پیشنهاد من این است که وقتی من یا امثال من برای اعطای اقامت گزینش می‌شویم از تخصصمان آزمون بگیرند و بگویند باید ارزیابی بشوی. چون کار برای ما مهم است. وقتی می‌خواهیم اقامت بگیریم، می‌خواهیم بتوانیم به راحتی کار کنیم، یک شرایط مناسبی برای‌مان فراهم باشد.

 حالا من نمی‌گویم بروم مثل یک فوق تخصص این رشته کار کنم و تابلو بزنم ولی در همین حد به ما جواز نظام پزشکی بدهند که بتوانیم با همکار دیگر در بیمارستان یا مطب آنها کار کنیم. فقط مدارک دانشگاهی ما را نبینند و نگویند برای دانشگاه افغانستان است و ضعیف هست و در واقع، ما را ارزیابی کنند. جاهای محروم از درس، جاهای دور افتاده در شهر های مرزی شرایط سختی را میگذرانند. خود زنان نیاز زیادی دارند به آموزش و درمان و بهداشت. دوست داریم از وجود ما در این زمینه ها استفاده بشود تا باری از دوش مسئولین برداریم.

 

سامانه همکاری با متخصصان و کارآفرینان بین‌المللی (آی کانکت)

برنامه‌ی همکاری با متخصصان و کارآفرینان بین‌المللی (آی‌کانکت)، سامانه‌ای برای ثبت درخواست متخصصان و کارآفرینان غیرایرانی برای دریافت حمایت‌های خاص مرکز تعاملات بین‌المللی معاونت علم و فناوری ریاست‌جمهوری و کسب اقامت ویژه در ایران است. سامانه‌ای که می‌کوشد تا با فراهم آوردن مجموعه‌ای از خدمات و تسهیلات برای مهاجران نخبه و کارآفرین، زیست آنان در ایران را راحت‌تر کند و زمینه‌های رشد و شکوفایی آنان و بهره‌مندی جامعه‌ی ایران از استعدادهای آنان را فراهم نماید.
ارائه‌ی دفترچه اقامت ویژه‌ که به مدت سه تا پنج سال، این دسته از مهاجران را از تمدید سالانه‌ی مدارک اقامتی معاف می‌کند یکی از خدمات این برنامه است. با داشتن دفترچه اقامت ویژه، مهاجران می‌توانند به جز حق رأی از کلیه‌ی حقوق شهروندی در ایران برخوردار شوند.

متخصصان و استعدادهای برتر علمی بین‌المللی می‌توانند با مراجعه به سامانه http://iconnect.isti.ir/ و تکمیل مدارک و فرم‌های مربوطه مورد ارزیابی قرار گیرند و از حمایت‌های اقامتی، مالی، تحصیلی و رفاهی برخوردار گردند.

به اشتراک بگذارید

دیدگاه ارسال کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *