برافروخته نگاه داشتن چراغ دانایی

وارد سایت دانشگاه کابل که می‌شوی، اولین پیامی که می‌بینی پیام رئیس دانشگاه کابل (دکتر محمد عثمان بابری ) است. با نقل قولی از نلسون ماندلا شروع می‌کند که “آموزش سلاحی است که می تواند جهان را تغییر دهد.” و بعد خیلی کوتاه ادامه می‌دهد: «سه دهه جنگ شرایطی را به وجود آورد که تحقق نیازهای اساسی تلاش اصلی جامعه در کشور ما بود. اما اکنون ، ما شاهد نسل جدید و بسیار متفاوت تری هستیم که از لحاظ یادگیری و کمک به توانبخشی افغانستان با قدرت دانش و خرد و در واقع، آن یک دهه تغییر در قدرت نرم است.»

 اما تنها اقشار نخبه‌ی جامعه‌ی افغانستان نیستند که نیاز به آموزش و یک دهه تلاش بی‌وقفه را حس می‌کنند. دو سال پیش که به کابل رفته بودم بعد از بازدید از موزه‌ی ملی افغانستان با نگهبان جلوی در گپ‌و‌گفتی داشتم. مردی عامی بود و از اوضاع ایران و فشار تحریم و سقوط ارزش پول ایران و شرایط پرسید. بعد گفت که با همه‌ی این اوصاف همین که محتاج غیر نیستید خیلی است. نگاهی پرحسرت به دوردست انداخته بود و گفته بود: «شما سواد دارید. ما دردمان جهل بود. جهل و بی‌سوادی باعث شد که افغانستان به این وضعیت بیفتد…»

حتی آن نگهبان هم نیاز به آموزش را از عمق وجود حس کرده بود. همین احساس نیاز به آموزش است که باعث شده تا موسسات کنکور و آموزش عالی در افغانستان بیش از هر دوره‌ای مورد توجه و تقاضای جامعه‌ی افغانستان قرار بگیرد. رویکردی که می‌تواند افغانستان را به سرعت به سوی صلح و توسعه به حرکت وادارد. رویکردی که امید را در این جامعه زنده نگه داشته است. اما…

در چند سال اخیر هم‌زمان با حرکت جمعی مردم و نخبگان افغانستان برای تربیت نسلی باسواد و توانمند، تروریسم نیز علیه این حرکت متمرکز شده است. به لیست انفجارها و انتحاری‌های شاخه‌ی خراسان داعش و طالبان و سایر گروه‌های تندرو که نگاه می‌کنیم می‌بینیم در این اواخر تمام تمرکز این گروه‌ها بر نابودی مراکز آموزشی قرار گرفته است. روندی که پس از شروع گفت‌وگوهای صلح بین طالبان و آمریکا به طرز دهشتناکی شدت گرفته است.

۲۴ مرداد سال ۱۳۹۷ بود که حمله‌ی انتحاری به مرکز آموزشی آمادگی برای کنکور «مهدی موعود» در غرب کابل حدود ۵۰ کشته و ۷۰ زخمی برجای گذاشت. تمامی کشته و زخمی‌شدگان، نوجوانان و جوانانی بودند که در کلاس‌های درس حاضر شده بودند.

در ۱۷ تیر ماه سال ۱۳۹۸ ریاست عمومی امنیت ملی افغانستان خبر از دستگیری دو تن از مبلغین داعش در دانشگاه کابل داد. در ۲۸ تیرماه ۱۳۹۸ دروازه‌ی جنوبی دانشگاه کابل به هنگام ورود دانشجویان برای شرکت در امتحان قضایی مورد حمله‌ی انتحاری قرار گرفت. در این حمله‌ی انتحاری ۸ نفر کشته و ۳۰ نفر زخمی شدند. همه‌ی کشته‌شدگان از دانشجویان دانشگاه کابل بودند.

پیش از آن نیز در ۱۲ خرداد ۱۳۹۸ چندین حمله‌ی انتحاری در کابل به وقوع پیوست که در یکی از این حمله‌ها مینی‌بوس حامل دانشجویان با بمب مغناطیسی منفجر شد و ۱ نفر کشته و ۱۰ نفر زخمی شدند.

در ۶ خرداد ۱۳۹۸ عامل انتحاری داعش به سراغ دانشجویان دانشگاه مارشال فهیم کابل رفت. ۶ نفر کشته و ۱۶ نفر زخمی بودند. همه هم از دانشجویان این دانشگاه.

اما در دو هفته‌ی گذشته روند کشتار دانش‌آموزان و دانشجویان در شهر کابل به اوج خودش رسیده است. چهارم آبان ماه بود که خبر حمله‌ی انتحاری به موسسه‌ی آموزشی کوثر دانش در غرب کابل رسانه‌ای شد. موسسه‌ای که نفر اول امسال کنکور افغانستان (خانم شمسیه علیزاده) در آن درس خوانده بود. همان دختری که در حمله‌ی دو سال پیش داعش به موسسه‌ی مهدی موعود در آن حضور داشت و پر پر شدن هم‌کلاسی‌هایش را دید، اما دست از شیوه‌ی درست مبارزه نکشید. راهش را ادامه داد. تروریسم موفقیت او و شور و امیدی را که در مردم افغانستان ایجاد کرده بود برنتابید. حمله‌ی انتحاری به موسسه‌ی کوثر دانش در  ۴ آبان ۱۳۹۹ حدود ۲۴کشته و ۵۷ زخمی داشت.

هنوز موج‌های این خبر تأسف‌برانگیز از بین نرفته بود که خبر حمله‌ی انتحاری داعش به دانشگاه کابل موجی از تأسف را در افغانستان و بسیاری از کشورهای جهان موجب شد. در حمله‌ی انتحاری ۱۲ آبان بیش از ۳۵ دانشجوی دانشگاه کابل کشته و ۵۰ نفر زخمی شدند.

این یک حقیقت غیرقابل انکار است که جامعه‌ی افغانستان راه برون‌رفت از تمام مصائب پیش رو را تربیت درست نسل آینده می‌داند. خواسته‌ای که با واکنش شدید گروه‌های تندرو مواجه شده است. آن‌ها راه برقراری خود را از بین بردن پایه‌های امید در جامعه‌ی افغانستان می‌دانند. مطمئنا جوانان پرشور افغانستان برای ساختن آینده‌ی خود و کشورشان راسخ‌تر خواهند شد. اما وقتی حداقلی از امنیت وجود نداشته باشد ادامه دادن راه و‌  آماده شدن برای حل مسائل ریز و درشت برای این جوانان تقریبا غیرممکن می‌شود.

در چنین وضعیتی نقش کشورهای همسایه به خصوص ایران پررنگ می‌شود. ایران به عنوان یک کشور هم‌زبان و هم‌دین در سالیان گذشته برای بسیاری از مهاجران افغانستانی بستر آموزش و تحصیل را فراهم کرده است. امری که در دهه‌های گذشته فراز و نشیب بسیاری داشت. در دهه‌های گذشته ما سال‌هایی را داشته‌ایم که تحصیل کودکان افغانستانی در مدارس ایران ممنوع شده بود. اما در چند سال گذشته این امر تکرار نشده است و اگر تصمیم درست قائل شدن حق تحصیل برای تمام کودکان افغانستانی حاضر در ایران به صورت پایدار ادامه داشته باشد می‌توان امیدوار بود که تروریسم هرگز به خواسته‌ی خود نرسد. در چنین وضعیتی فراهم کردن هر چه بیشتر امکان تحصیل دانشجویان افغانستانی در دانشگاه‌های ایران می‌تواند ضامن برافروخته نگاه داشتن چراغ دانایی در فردای افغانستان و جلوگیری از رشد و نمو تروریسم در منطقه باشد.

این متن در ویژه‌نامه مرثیه پوهنتون روزنامه ی اعتماد به چاپ رسیده است.

به اشتراک بگذارید

دیدگاه ارسال کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *