روز جهانی پناهندگان
در هر دقیقه از شبانهروز به طور متوسط ۲۰ نفر به خاطر جنگ، تروریسم و خشونت مجبور به ترک خانه و کاشانه خودشان میشوند. بشر علیرغم تمام پیشرفتهای فناورانهاش، در زمینهی صلح و آرامش به جایی نرسیده است.
شعار امسال روز جهانی پناهندگان این است: «هر کسی میتواند تغییری ایجاد کند، هر اقدامی حساب است!» کمیساریای سازمان ملل در امور پناهندگان (UNHCR) با توجه به بحران جهانگیر کرونا و حرکتهای ضدنژادپرستانهی اخیر در خیلی از کشورها این عبارت را شعار روز جهانی پناهندگان قرار داده است.
آخرین آمارهای روز جهانی پناهندگان
طبق آخرین آمارهای سازمان ملل، تا پایان سال ۲۰۱۹ حدود ۷۹میلیون و ۵۰۰ هزار نفر در سراسر جهان به اجبار خانه و کاشانهی خود را ترک کردند. از این تعداد ۲۶ میلیون نفر پناهنده به شمار میروند. پناهنده کسی است که به دلیل جنگ، ناامنی، تروریسم، فجایع طبیعی، نسلکشیها و عوامل اجباری کشور خود را ترک میکند و مطابق با کنوانسیون مصوب سال ۱۹۵۱ پناهندگی سازمان ملل به کشور دیگری پناهنده میشود. در صورتی که کشور دوم وضعیت پناهندگی این فرد را بپذیرد این فرد پناهنده محسوب میشود. از ۲۶ میلیون نفر پناهندهی جهان در سال ۲۰۱۹، حدود ۲۰ میلیون و ۴۰۰هزار نفر تحت نظر کمیساریای سازمان ملل در امور پناهندگان (UNHCR) بودند و 5.6 میلیون نفر نیز تحت پوشش آژانس امدادرسانی و کاریابی برای پناهندگان فلسطینی در خاور نزدیک(UNRWA) بودند.
از 79میلیون و 500هزار نفر بیجا شده، ۴۵ میلیون و ۷۰۰هزار نفرشان در داخل کشور خودشان بیجا و مکان شدند. آنها از شهر و روستای محل زندگی خود به اجبار کوچ کردهاند و به شهر و روستایی دیگر از کشور خودشان رفتهاند. این افراد با عنوان بیجاشدگان داخلی (IDP (Internally Displaced People)) مطرح میشوند.
۴میلیون و ۲۰۰هزار نفر از بیجاشدگان جهان در وضعیت پناهجویی به سر میبرند. به اجبار به کشور دیگری مهاجرت کردهاند. اما درخواست پناهندگی آنها در مرحلهی بررسی است و هنوز کشور دوم پناهنده بودن آنان را نپذیرفته است.
آوارگان ونزوئلایی نیز در آمارهای سازمان ملل به صورت جداگانه مورد محاسبه قرار گرفتهاند. تا پایان سال ۲۰۱۹ حدود ۳میلیون و ۶۰۰هزار نفر از ونزوئلاییها به دلیل شرایط وخیم سیاسی اقتصادی کشور ونزوئلا خاک این کشور را ترک کردند و بیجا و مکان شدند.
حدود ۱ درصد از جمعیت جهان را آوارگان و بیجا شدگان تشکیل میدهند.
۸۰ درصد آوارگان جهان در مناطقی هستند که امنیت غذایی پایین است و خطر سوءتغذیه و نبود خوراک آنها را تهدید میکند.
۷۳ درصد آوارگان جهان به کشورهای همسایهی خود مهاجرت میکنند.
۶۸درصد آوارگان جهان فقط از ۵ کشور میآیند. ۵ کشور اول جهان در زمینهی فرستادن پناهنده عبارتند از:
۱. سوریه با ۶.۶ میلیون پناهنده
۲. ونزوئلا با ۳.۷ میلیون پناهنده
۳. افغانستان با ۲.۷ میلیون پناهنده
۴. سودان جنوبی با ۲.۲ میلیون پناهنده
۵. میانمار با ۱.۱ میلون نفر پناهنده
۸۵ درصد از پناهندگان جهان در کشورهای در حال توسعه پذیرفته شدهاند. ۵ کشور نخست جهان در زمینهی پذیرش و اسکان پناهنده عبارتند از:
۱. ترکیه با پذیرش ۳.۶ میلیون نفر پناهنده
۲. کلمبیا با میزبانی ۱.۸ میلیون نفر پناهنده
۳. پاکستان با میزبانی ۱.۴میلیون نفر پناهنده
۴. اوگاندا با میزبانی ۱.۴میلیون نفر پناهنده
۵. آلمان با پذیرش ۱.۱ میلیون نفر پناهنده
۴۰ درصد از پناهندگان جهان کودکان و نوجواناناند.
ایران و کمکهای بینالمللی
طبق آمارهای رسمی ایران میزبان حدود ۹۰۰هزار نفر پناهنده است. ایران در اوایل دههی ۷۰ میزبان حدود ۵ میلیون نفر پناهنده از کشورهای افغانستان و عراق بود. در آن زمان ایران با اختلاف بسیار زیادی مقصد شمارهی یک پناهندگان در جهان بود. در آن زمان روز جهانی پناهندگان وجود خارجی نداشت تا نام ایران در رسانهها تکرار شود. هماکنون نیز ایران جزء ۱۰ کشور اول جهان در زمینهی پذیرش پناهندگان است.
یکی از بزرگترین تفاوتهای ایران با سایر کشورهای پناهندهپذیر جهان، دریافت کمکهای بینالمللی است. در حالیکه تمام کشورهای دنیا به خاطر پذیرش پناهنده تحت حمایت سازمان ملل قرار میگیرند و کمکهای میلیون دلاری این سازمان به طرف آنان سرازیر میشود، ایران تا سالها حتی یک دلار هم از سازمانهای جهانی کمکی دریافت نکرد. اختلافات ایران و آمریکا باعث میشد تا ایران از دریافت کمکهای بینالمللی جهت ساماندهی پناهندگان محروم بماند. در سالهایی هم که این کمکها به ایران روانه شدند، مبالغ اهدایی چنان ناچیز بوده که عملا کفاف نمیداده است. نمودار زیر مقایسهای است از کمکهای کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد به ایران و پاکستان در سالهای ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۰میلادی. مقایسهی رقمها نشان میدهد که ایران عملا نسبت به پاکستان از کمکهای بینالمللی محروم بوده است.
علیرغم این محرومیت بزرگ، عملکرد ایران در زمینهی جذب پناهندگان همواره مورد ستایش سازمان ملل قرار گرفته است و این سازمان بارها و بارها از نحوهی خدمترسانی دولت ایران به پناهندگان تشکر کرده است.
پناهندگی به مثابهی یک امر موروثی
نکتهای که در این میان وجود دارد این است که ایران از سال ۱۳۸۲ به این طرف پناهندهی جدیدی نپذیرفته است. افرادی که در ایران به عنوان پناهنده در آمارهای سازمان ملل متحد ثبت میشوند کسانی هستند که قبل از سال ۱۳۸۲ وارد ایران شده و در طرح «آمایش پناهندگان جمعی» ثبت نام شدهاند. در ایران کسانی هستند که بیش از ۴۰ سال است ساکن این سرزمیناند، اما هنوز پناهنده محسوب میشوند.
نکتهی عجیب در مورد پناهندگان افغانستانی ساکن ایران، موروثی بودن پناهندگی در آنان است. ایران از سال ۱۳۸۲ به این سو پناهندهی جدیدی را نپذیرفته است. اما جمعیت پناهندگان ایران هیچ گاه کاهش نیافته است. چرا؟ چون نوزادان و فرزندان متولد از پناهندگان نیز از بدو تولد پناهنده شمرده میشوند. گویی پناهندگی جزئی از خون و ژن است و این داغ هرگز از پیشانی این افراد پاک نخواهد شد.
ما اکنون شاهد حضور نسل سوم و چهارم پناهندگان در ایران هستیم. کسانی که پدربزرگ و اجدادشان به ایران پناهنده شدند. فرزندانشان در ایران به دنیا آمدند. نوههایشان در ایران به دنیا آمدند. نبیرههایشان در حال تولد در ایراناند. اما همچنان نوهها و نبیرهها هم به همان عنوانی خوانده میشوند که اجدادشان خوانده میشدند: پناهنده.
نکتهی عجیبتر این است که مجموعه قوانین مدنی ایران تأکید دارند که نسل سوم یک گروه مهاجر خارجی در ایران دیگر خارجی نیستند. قوانین مدنی ایران مجموعه ابزارهایی را فراهم آوردهاند تا افراد پناهنده و خارجی بعد از چند سال سکونت در ایران و «خونشریکی» با ایرانیان جزئی از جامعهی ایران به شمار بیایند:
مطابق با بند ۴ مادهی ۹۷۶ قانون مدنی ایران نسل سوم مهاجران حاضر در ایران به صورت ذاتی تابعیت ایران را دارند.
مطابق با مادهی ۹۷۹ قانون مدنی آن دسته از مهاجرانی که بالای ۱۸ سال دارند و سابقهی ۵ سال سکونت قانونی در ایران دارند و فراری از خدمت نظامی نیستند و در هیچ کشوری دچار جنایت غیرسیاسی نشدهاند میتوانند درخواست تابعیت ایرانی بدهند.
مطابق با مادهی ۹۸۰ قانون مدنی ایران کسانی که خدمات شایان انجام دادهاند، مردان غیرایرانیای که همسر و فرزند ایرانی دارند و یا دارای مقامات عالی تخصصی هستند میتوانند به تابعیت ایران در بیایند.
مطابق با بند ۵ ماده ۹۷۶ قانون مدنی کسانی که در ایران از پدری که تبعه خارجه است به وجود آمده و بلافاصله پس از رسیدن به هجده سال تمام لااقل یک سال دیگر در ایران اقامت کرده باشند به صورت ذاتی ایرانیاند.
اما متأسفانه هیچ یک از این بندها در مورد پناهندگان افغانستانی حاضر در ایران اجرایی نمیشوند و آنها محکومند که نسل اندر نسل داغ پناهنده بودن را در ایران بپذیرند!