تحصیل کودکان مهاجر افغانستانی در مدارس ایران: چالشها و ابعاد گوناگون
تحصیل کودکان مهاجر افغانستانی در مدارس ایران از موضوعات حیاتی و پیچیدهای است که در دو دهه اخیر به دلیل افزایش موجهای مهاجرتی اهمیت بیشتری یافته است. در این مقاله، به بررسی وضعیت تحصیل این کودکان، تغییرات آماری و چالشهای پیش روی آنها پرداخته میشود. همچنین به تاثیر تسلط طالبان و موجهای مهاجرتی پس از آن بر نظام آموزشی ایران میپردازیم.
روند صعودی جمعیت دانشآموزان غیرایرانی
در دههی ۷۰، درصد دانشآموزان غیرایرانی در مدارس ایران همواره حول و حوش ۱ درصد بود. اما پس از سال ۱۳۸۴، این نسبت بهطور نمایی افزایش یافت و در سال ۱۴۰۱ به حدود ۴ درصد رسید. این رشد چشمگیر نشاندهنده افزایش تعداد مهاجران و همچنین توجه بیشتر به ثبتنام کودکان مهاجر در مدارس ایران است. دلایل مختلفی میتواند به این افزایش کمک کرده باشد، از جمله افزایش جمعیت مهاجران نسل دوم و سوم که در ایران متولد شدهاند و موج مهاجرتی ناشی از تسلط طالبان.
آمار و ارقام تحصیل کودکان مهاجر افغانستانی
تعداد دانشآموزان اتباع در سال تحصیلی ۹۹-۱۴۰۰ حدود ۴۹۰ هزار نفر بود و این تعداد در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ به حدود ۵۴۲ هزار نفر رسید که پیشرفتی ۱۰.۷ درصدی را نشان میدهد. در همین بازه زمانی، تعداد دانشآموزان ایرانی نیز رشدی ۹.۵ درصدی داشت. به دلیل نزدیک بودن میزان پیشرفت تعداد ثبتنامها بین ایرانیان و کودکان مهاجر، اثر تسلط طالبان به طور مستقیم و بلافاصله در آمارها مشهود نبود. اما در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲، جمعیت دانشآموزان اتباع به ۶۱۴ هزار و ۱۹۹ نفر رسید که نشاندهنده پیشرفت ۱۳.۳ درصدی نسبت به سال قبل و ۲۵.۵ درصدی نسبت به سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۴۰۰ است. این آمار نشان میدهد که تاثیر موج مهاجرتی پس از تسلط طالبان دو سال بعد به شکل افزایش بار اضافی بر نظام آموزش و پرورش ایران نمود پیدا کرده است.
تمرکز دانشآموزان در مقطع ابتدایی
یکی از ویژگیهای بارز دانشآموزان مهاجر افغانستانی در مدارس ایران، تمرکز بالای آنها در مقطع ابتدایی است. در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۴۰۰، حدود ۶۸ درصد از دانشآموزان مهاجر در مقطع ابتدایی تحصیل میکردند. این نسبت در سال تحصیلی ۴۰۰-۴۰۱ به ۷۰ درصد و در سال تحصیلی ۴۰۱-۴۰۲ به ۶۹.۸ درصد رسید. از سوی دیگر، نسبت دانشآموزان غیرایرانی در مقاطع متوسطه اول و دوم به ترتیب ۱۷.۵ و ۱۰.۶ درصد بوده است که نشاندهنده نرخ ترک تحصیل بالا پس از مقطع ابتدایی است. این موضوع میتواند ناشی از عوامل مختلفی از جمله مسائل اقتصادی، فرهنگی و مشکلات قانونی باشد.
چالشهای توزیع نامتوازن و امکانات
در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱، حدود ۳.۳۶ درصد از کل دانشآموزان مشغول به تحصیل در مدارس ایران، مهاجران غیرایرانی بودند. این دانشآموزان در ۳۵ هزار و ۷۱۷ مدرسه در سراسر ایران پراکنده بودند که حدود ۲۰.۲ درصد از کل مدارس کشور را شامل میشود. ۹۶.۴۶ درصد از دانشآموزان غیرایرانی در مدارس دولتی تحصیل میکردند، که نشان میدهد بار اصلی تحصیل کودکان مهاجر بر دوش مدارس دولتی است.
توزیع جغرافیایی دانشآموزان مهاجر نیز نامتوازن است و برخی استانها مانند تهران، اصفهان، البرز، خراسان رضوی، فارس، قم، کرمان و سیستان و بلوچستان بیشترین تراکم دانشآموزان مهاجر را دارند. بحرانیترین ناحیه در این زمینه، شهرستانهای استان تهران است که در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱، ۳۷۸۵ مدرسه با حضور دانشآموزان مهاجر داشتند. به طور متوسط، در هر مدرسه این شهرستانها، ۳۴ دانشآموز مهاجر تحصیل میکردند که ۲۶ درصد از کل دانشآموزان آن مدارس را تشکیل میدادند.
چالشها و مشکلات تحصیل کودکان مهاجر افغانستانی
یکی از مشکلات اصلی دانشآموزان مهاجر افغانستانی در ایران، مسائل هویتی و قانونی است. بسیاری از این کودکان بدون مدارک هویتی معتبر هستند که این موضوع میتواند روند ثبتنام و تحصیل آنها را پیچیده و دشوار کند. همچنین، مسائل اقتصادی خانوادههای مهاجر نیز میتواند به ترک تحصیل و عدم ادامه تحصیل این کودکان بیانجامد. عدم تناسب تعداد معلمان و امکانات آموزشی با افزایش تعداد دانشآموزان مهاجر، مسئله دیگری است که سیستم آموزشی ایران با آن مواجه است.
اقدامات دولت ایران
دولت ایران در سالهای اخیر تلاشهایی برای بهبود وضعیت تحصیل کودکان مهاجر انجام داده است. ارائه مدارک هویتی موقت برای ثبتنام در مدارس، ارائه کمکهای مالی و تسهیل شرایط ثبتنام از جمله این اقدامات بوده است. با این حال، نیاز به برنامهریزی دقیقتر و اختصاص منابع بیشتر برای بهبود شرایط تحصیل این کودکان، بهویژه در مناطق بحرانی، ضروری به نظر میرسد.