چرا اقدامات اسرايیل به عنوان استعمار مهاجرتی قلمداد می‌شود؟

بعد از طوفان الاقصی که اسراییل بی محاباتر از قبل اقدام به نسل کشی فلسطینان می‌کند،  خیزش عظیم حمایت‌های بین المللی در اقصی نقاط جهان بلاخص در آمریکای شمالی به نفع فلسطین شکل گرفته است. هنوز یک سال از طوفان الاقصی نگذشته است، که بنا بر آمار ۴۰ هزار نفر کشته شدند. درصد قابل ملاحظه‌ای از کشتگان را کودکان به خود اختصاص می‌دهند. تصاویر منتشر شده از واقعیت این روزهای نوار غزه خشم جهانی را برانگیخته است. بنظر می‌رسد بعد از جنبش‌های می ۶۸، این خیزش یکی از بزرگترین و رادیکال‌ترین جنبش‌های مدنی و بلاخص دانشجویی را در پی داشته است.  در این یادداشت تلاش خواهد شد، با نشان دادن چراییِ ارتباط شکل گیری اسراییل  از منظر استعمار مهاجرتی توضیح داده شود که چرا اسرايیل صرفا یک پدیده منحصر به فرد نیست.  هم‌چنین اقداماتی که برای مقابله با دیگر اشکال استعمار مهاجرتی چون آفریقای جنوبی انجام شده است، می تواند در فهم اختراع اسراییل و هم چنین مقابله با آن به ما یاری رساند.

استعمار مهاجرتی، تفاوت‌های معناداری با دیگر اشکال رایج استعمار که از قرن هفدهم در اروپا شکل گرفت دارد. به طور خلاصه می‌توان ویژگی متمایز استعمار مهاجرتی را،در استعمار به منظورِ وطن گزیدن خلاصه کرد. این شکل از استعمار نه در خدمت یک امپراطوری یا یک کشور قدرتمند دیگر برای دستیابی به منابع طبیعی و انسانی است و نه به صورت موقت تصرف می‌شود. بلکه هدف از استعماری مهاجرتی، اقامتی دائم به منظور ایجاد یک حاکمیت سیاسی و در برخی موارد ایجاد یک ملت است. ( در یادداشتی دیگر از این پرونده به تفصیل راجع به نقش دیگر کشورها در اختراع ایده  ارض اسراییل  به عنوان استعماری‌ترین پروژ ه‌ی غرب در قرن ۲۰ پرداخته خواهد شد.)  

استعمار مهاجرتی به صورت معمول، دو وجه را همراه خود دارد. در وهله‌ی اول تحریف تاریخ گذشته سرزمین مستعمره و ناانسان نمایی از مردم آن سرزمین به طرق مختلف. در وهله‌ی دوم جا به جایی جمعیت‌های انسانی به صورت پراکنده و متمرکز. زیرا که با حضور استعمارگران، جمعیت‌های بومی ناگزیر به فرار، کشته‌شدن، مهاجرت و مقاومت در برابر آن هستند. 

مقاومت فلسطین طی دهه ها اشغال، غارت، تجاوز و پاکسازی نژادی اسراییل را می‌بایست پیامد و عکس العمل مستقیم این استعماری مهاجرتی قلمداد کرد. مردمانی که به انحا مختلف تلاش کردند در مقابل تمامی اقسام استعمار مهاجرتی مقاومت نمایند.  آنان با روایت کردن و نشان دادن شیوه‌ی زیست خود تا قبل ورود اسراییل و آوارگی مردمانشان به مقابله با افسانه‌هایی چون «اسراییل ملت بی سرزمین، فلسطین سرزمین بدون ملت.» پرداختند. آنان با حفظ حافظه تاریخی خود نسل به نسل تلاش ‌می‌کنند تا در مقابل پروپاگاندای  این دسته تحاریف و دروغ‌هایی که توسط شبکه‌های رسانه‌ای مخابره می‌شود، مقاومت کنند. آنانی که مجبور به مهاجرت اجباری از سرزمین مادری خود شدند، با حفظ تاریخ جمعی خود در شکل‌دهی به یکی از بزرگترین دیاسپوراها نقش به سزایی ایفا کردند.

خیزش‌ها و جنبش‌های ضداسراییل کنونی بنظر می‌رسد بسیار متاثر از دانشجویانی است که سبقه ای خاورمیانه‌ای دارند. آنان با روایت کردن از ایده دیاسپورای یهود در فهم چگونگی ایجاد یک دایاسپورا موجب شکل دهی به دایاسپورای دیگر شده است، تاثیر به سزایی داشته‌اند.  اختراع اسراییل که بخشی از آن پس از نسل کشی یهودیان در جنگ جهانی دوم بوده است، چگونه منجر به پاکسازی نژادی دیگر می‌شود.

موج‌های مهاجرتی که پس از پایان قیومیت بریتانیا در ۱۹۴۸ شکل گرفت و تا به امروز ادامه دارد، یکی از اهداف اصلی اسراییل در کاهش جمعیت اعراب بوده است. علی رغم کاهش جمعیت اعراب فلسطین از اواسط قرن ۲۰ تا کنون، مسئله‌ی فلسطین توسط دیاسپورای آن به شکل‌های مختلف در اذهان عمومی جهان حفظ و چه بسا تقویت شده است.  این موج‌های مهاجرتی را می‌توان در برخی موارد شکل‌های دیگری از مقاومت در برابر تحاریف استعماریِ اسراییل از خوانش فلسطین، ارض موعود و سرزمین مقدس تلقی کرد. هم‌چنین دیاسپورای فلسطینی تاثیر قابل ملاحظه‌ای در توجه اذهان جامعه مدنی کشورهای مختلف به جنایت‌های رژیم صهیونیستی داشته است.

همانطور که اشاره شد، استعمار مهاجرتی دو وجه مهم را به همراه دارد. تحریف تاریخ برای سفید شویی پاکسازی نژادی و قومی که منجر به شکل‌گیری موج‌های عظیم مهاجرتی می‌شود.  موج‌های عظیم مهاجرتی که به شکل‌های کمپ‌های آوارگی و مراکز اسکان موقت در اقصی نقاط جهان به صورت گسترده شکل گرفته است. هم چنین گروه‌های اقلیتی که در کشور مقصد، حق شهروندی گرفته اند.

در این یادداشت  به اسراییل را از منظر استعمار مهاجرتی که منجر به نسل کشی و آوارگی جوامع بومی می‌شود، پرداخته شد. از دیگر شکل‌های استعمار مهاجرتی می‌توان به صد سال تاریخ خونین آفریقای جنوبی، نسل کشی و  آوارگی بومیان آمریکای شمالی، ایرلند،آسیای جنوب شرقی،آمریکای لاتین و غیره اشاره کرد. همانطور که در اکثر موارد مذکور جنبش‌های رهایی بخش به مقاومت و تغییر سیاست‌های استعماری اقدام ورزیده‌اند، مقاومت مردم فلسطین در داخل فلسطین و هم‌چنین دایاسپورای فلسطینی با حمایت جامعه مدنی دیگر کشورها ممکن است تغییرات دیگری را در آینده‌ی فلسطین رقم بزند.

منابع:

  • پاپه، ایلان(۲۰۱۷). ده غلط مشهور درباره‌ی اسراییل، ترجمه: وحید خضاب (۱۴۰۱). تهران: انتشارات کتابستان معرفت
  • چامسکی، نوام و پاپه، ایلان (۲۰۱۵). درباره‌ی فلسطین، ترجمه‌: محسن عسکری جهقی (۱۳۹۸). تهران: نشر ثالث
به اشتراک بگذارید

دیدگاه ارسال کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *