آوارگان فلسطینی با سالها آوارگی و سلب مالكيت سرزمينشان مواجهاند

آوارگان فلسطینی.
۷۵ سال از آغاز آوارگی گستردهی فلسطینیها میگذرد و تقریباً 5.9 میلیون پناهنده فلسطینی در سراسر خاورمیانه زندگی میکنند. بزرگترین جامعه بدون تابعیت در سراسر جهان فلسطینیها هستند. در حالی که قدمت پناهندگی آنها طولانیترین در جهان میباشد، آوارگی آنها بار دیگر از بحرانهای اخیر متاثر شده است و وضعیت اسفبار آنها حل ناشدنی تلقی شده است.
آوارگان فلسطینی به چند دلیل منحصر به فردند:
۱. فرزندان کسانی که بین سالهای 1946 تا 1948 در بحبوحهی ایجاد دولت اسرائیل آواره شدهاند، معمولاً در سایر موقعیتها پناهنده در نظر گرفته نمیشوند، اما آژانس امداد و کار سازمان ملل متحد برای پناهندگان فلسطینی UNRWA)) آنها را پناهنده در نظر گرفته است. بنابراین اگر جمعیت پناهندگان فلسطینی به طور قابل توجهی در طول زمان افزایش یافته است، به دلیل نسلهای جدید کسانی است که دههها پیش آواره شدهاند، نه رخداد آوارگی جدید.
۲. اینکه بر خلاف سایر پناهندگان، فلسطینیها زیر نظر کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد (UNHCR) قرار نمیگیرند، اما در عوض تحت پوشش UNRWA که در دسامبر 1949 برای ارائه کمکهای مستقیم و سایر خدمات به آنها تأسیس شد، قرار دارند.
بر خلاف UNHCR، UNRWA نمیتواند پناهندگان را اسکان دهد. این سازمان وظایف خود را این گونه تعریف میکند: «کمک به فلسطینیها و محافظت از آنها در راستای یافتن راهحلی عادلانه و پایدار برای وضعیتشان».
UNRWA صرفاً به عنوان یک ارائه دهنده خدمات، عمدتاً خدمات آموزشی، بهداشتی (از جمله سلامت روان) ، خدمات اجتماعی، کمکهای اضطراری و تأمین مالی خرد فعالیت میکند. این سازمان اردوگاههایی را که که مسئولیت آنها با کشور یا حکومت میزبان است و تقریباً یک سوم کل آوارگان فلسطینی در آنها زندگی میکنند، اداره نمیکند.
این مقاله مروری بر شرایطي تاریخی است که باعث آوارگی و سلب مالکیت آوارگان فلسطینی شده است و وضعیت کنونی آنها را در کشورهای خاورمیانه به ویژه در شرایط رو به وخامت اقتصاد منطقه بررسی میکند. در حالی که بسیاری از چالشهای درازمدت ریشه در درگیریهای مداوم اسرائیل دارد، عوامل دیگری نیز در وضعیت پناهندگان فلسطینی نقش داشته است، از جمله تقریباً غیرممکن بودن کسب شهروندی در بسیاری از کشورهای میزبان و بودجه متغیر و مشروطی که UNRWA در اختیار دارد.

شکل 1. تعداد آوارگان فلسطینی، 1952-2022* دادههای سال 2022 مربوط به اواسط سال است.
توجه: شکل مربوط به فلسطینیهای تحت پوشش آژانس امداد و کار سازمان ملل برای آوارگان فلسطینی (UNRWA) است.
منبع: کمیساریای عالی سازمان ملل متحد برای پناهندگان (UNHCR)، “Refugee Data Finder”، دسترسی 27 آوریل 2023.
نحوه شکل گیری جمعیت آوارگان فلسطینی
استعمار زمینه را برای سلب مالکیت فلسطینیان فراهم کرد. پس از جنگ جهانی اول، جامعه بینالمللی مجوز تقسیم قلمروهای خاورمیانه امپراتوری عثمانی توسط بریتانیا و فرانسه را صادر کرد. در حکم مربوط به فلسطین، بریتانیا باید یک خانه ملی برای یهودیان ایجاد می کرد که مطابق با اعلامیه بالفور 1917 باشد، هدفی که با اهداف پروژه گستردهتر شهرکنشینی-استعماری صهیونیسم همسو بود و با مخالفت اعراب فلسطینی روبرو شد.
یهودیان تحت حاکمیت فلسطین در اقلیت باقی ماندند، اما تعداد آنها در طول دهه 1930 افزایش یافت. بسیاری از آنها از آزار و اذیت نازیها میگریختند. اعراب فلسطینی که فاقد قدرت نهادی بودند، از سال 1936 تا 1939 شورش کردند که مقامات بریتانیایی را به کشتن، زخمی کردن، زندانی یا تبعید کردن حدود یک دهم مردانشان واداشت. در پی این شورش، دولت بریتانیا نیز محدودیتی برای مهاجرت یهودیان به این سرزمین تعیین کرد.
جنگ جهانی دوم و افزایش یهودیان در سرزمین فلسطین
جنگ جهانی دوم تغییرات فاجعه باری را به همراه داشت. وحشتی که نازیها و همدستانشان در هولوکاست ایجاد کردند، جمعیت زیادی را آواره کرد و فشار وارد را بر رهبران بریتانیا افزایش داد تا محدودیتهای مهاجرت یهودیان به فلسطین را لغو کنند. در این میان، رهبران صهیونیست دیپلماسی خود را بر آمریکا متمرکز کردند چون از حمایت سیاسی و تشکیلاتی آنها برخوردار بودند.
رئیس جمهور هری ترومن بر بریتانیا پیروز شد و 100000 پناهنده یهودی را در فلسطین اسکان داد، این پیشنهاد یک کمیسیون انگلیسی-آمریکایی بود. متعاقباً بریتانیا مسئله فلسطین را به سازمان ملل واگذار کرد. و کمیته ویژه فلسطین پیشنهاد داد تا حاکمیت را به ایالات عربی و یهودی تقسیم کنند و شهر اورشلیم را نهادی مستقل اعلام کنند. علیرغم اقلیت یهودیان، 55 درصد از قلمرو فرمانروایی، از جمله بیشتر زمینهای کشاورزی مولد، به آنها واگذار شد. با حمایت قوی ایالات متحده، مجمع عمومی سازمان ملل متحد در 29 نوامبر 1947 اقدام به این تقسیم بندی کرد.
پس از حکم تقسیم بندی با پیش بینی خروج بریتانیا جنگی داخلی بین نیروهای عرب و یهودی در گرفت. اعراب فلسطینی مانند صهیونیست ها متحد نبودند و مانند آنها به منابع دسترسی نداشتند و تنها به ارتش آزادیبخش عرب متکی بودند که تحت حمایت کشورهای منطقه بود. با پیش بینی حملات، رهبران یهودی به فرماندهان تیپ دستور دادند که شهرها و شهرکها را از ساکنان احتمالاً متخاصم عرب خالی کنند.
تاسیس اسرائیل
مورخان بر سر میزان اجرای دستور رسمی پاکسازی قومی توسط نیروهای صهیونیستی اختلاف دارند، اما نتیجه اين دستور، اخراج یا فرار صدها هزار عرب فلسطینی از خانههاشان بود. تا زمان اعلام تأسیس کشور اسرائیل در 14 مه 1948 توسط دیوید بن گوریون، رئیس آژانس یهود، بیش از 300000 عرب فلسطینی پناهنده شده بودند. (پیش از کنوانسیون پناهندگان 1951، پیشینه تاریخی، فلسطینیان فراری را هم در نظر گرفته است.).
تأسیس اسرائیل به مرحله جدیدی از جنگ و تهاجم کشورهای عربی به سرزمین فلسطین انجامید. اسرائیل از عدم اتحاد میان کشورهای عربی سود می برد. برای مثال، صهیونیستها با ملک عبدالله پادشاه ماوراء اردن گفتگوهای محرمانهای داشتند و در نظر داشتند تا او جغرافیای عربی فلسطین را اشغال کند، طرحی که با مخالفت شدید رقبای عبدالله در رهبری فلسطین و سایر کشورهای عربی مانند مصر و عربستان سعودی مواجه شد. با وجود میانجیگریهای سازمان ملل، نیروهای اسرائیلی نه تنها مناطق یهودی ذكر شده در تقسیم بندی، بلکه سرزمینهایی مانند جلیل غربی و اورشلیم غربی را نیز تصرف کردند. نیروهای اسرائیلی چندین شهر و روستای عرب نشین را تخلیه کردند. در مجموع، بیش از 400000 عرب فلسطینی دیگر در طول جنگی که پس از تأسیس اسرائیل به وجود آمد، گریختند یا از خانههای خود رانده شدند.
یومالنکبه
فلسطینیها و دیگر اعراب از این سلب مالکیت با اسم النکبه («فاجعه») یاد می کنند. این اصطلاح نه تنها به یک رویداد مجزا اشاره ميكند، که گرامیداشت آن هر سال در 15 مه برگزار می شود، بلکه به یک روند مستمر سلب مالکیت نیز اشاره دارد. علیرغم قطعنامه 194 مجمع عمومی سازمان ملل متحد که خواستار حق پناهندگان برای بازگشت یا جبران اموال از دست رفته آنهاست، اسرائیل از بازگشت آوارگان فلسطینی جلوگیری کرد و قوانینی را به تصویب رساند که حاکمیت خود بر سرزمینهای فلسطینی را تضمین کند. صدها روستای فلسطینی برای جلوگیری از بازگشت ساکنان و تسهیل مهاجرت و اسکان یهودیان ویران شد. تقریباً 160000 عرب در سرزمیني كه حالا اسرائيل نام گرفته بود، باقی ماندند، که شهروند کشور جدید به حساب آمدند، اما تا سال 1966 در وضعیت اضطراری و حکومت نظامی زندگی میکردند.
آوارگان فلسطینی در سراسر خاورمیانه
آوارگان فلسطینی در سراسر منطقه پراکنده شدهاند و جمعیت آنها چندین برابر افزایش یافته است. تا سال 2022، 40 درصد از نزدیک به 5.9 میلیون پناهنده فلسطینی ثبت شده در اردن زندگی میکردند. 10 درصد در سوریه، اگرچه تقریباً یک پنجم آنها از زمان شروع جنگ داخلی سوریه به کشورهای دیگر گریختهاند. و 8 درصد در لبنان،( طبق UNRWA در شکل 2) . بقیه هم در سرزمینهای تحت اشغال اسرائیل مانند غزه (26 درصد) و کرانه باختری (15 درصد) زندگی میکردند.

شکل 2. آوارگان فلسطینی، بر اساس کشور محل اقامت، 2022
توجه: شکل مربوط به فلسطینیهای تحت پوشش UNRWA است.
منبع: UNRWA، “UNRWA Registered Population Dashboard”، دسترسی آنلاین در 14 آوریل 2023
اردن: میزبان بیشترین تعداد آوارگان فلسطینی
اردن با اصلاح قانون ملیت این کشور در سال 1928 و قانون اعطای شهروندی برابر به فلسطینیان، در سال 1949 از حدود 900000 پناهنده استقبال کرد. قانون ملیت اردن طبق الحاقیه سال 1954 به فلسطینیهایی که پس از 1949 وارد اردن شدند نیز شهروندی اردن را اعطا کرد. اردن کرانه باختری را در سال 1950 ضمیمه خاک خود کرد، اما در جنگ سال 1967 این سرزمین را از دست داد و 250000 تا 300000 فلسطینی در کرانه شرقی آواره شدند.
فلسطینیان کرانه باختری مانند کسانی که در سال 1948 گریخته بودند، تابعیت اردنی خود را کسب کردند. با این حال، فلسطینیانی که پس از سال 1967 از غزه به مقصد اردن مهاجرت کردند، نتوانستند شهروندی اردن را به دست بیاورند. پس از سال 1988، زمانی که اردن از کرانه باختری چشم پوشی کرد، دولت اقداماتی را برای جداسازی فلسطینی-اردنیها از ماوراء اردنیها (یا همان اردنی غیر فلسطینی) انجام داد تا با روایت اسرائیل مبنی بر اینکه اردن میتواند وطنی جایگزین برای فلسطینیان باشد، مخالفت کند.
ادغام فلسطینیها در کشور اردن
از آنجایی که حدود سه چهارم فلسطینیان در اردن، شهروندان آن هستند، تقریبا در جامعه و اقتصاد این کشور ادغام شدهاند، اما فلسطينیان غزه همچنان از شهروندی و متعاقبا از اکثر حقوق و خدمات محروم هستند و مجبورند برای آموزش و مراقبتهای سلامت به UNRWA مراجعه کنند. ساکنان غزه همچنین باید هر دو سال یک بار مدارک مهاجرتي خود را تمدید کنند، مجوزهای ویژه برای کار در بخش خصوصی دریافت کنند و برای دسترسی به مدارس و دانشگاههای دولتی نيز دو برابر شهریه پرداخت کنند.
پناهندگان فلسطینی که در سوریه زندگی میکردند اما بعد از شروع جنگ داخلی سوریه در سال 2011 به اردن گریختند نیز با چالشهایی روبرو هستند. تعدادشان تا ژوئن 2022 بیش از 19000 نفر بود. آنها که تابعیت اردن ندارند، نمی توانند کار کنند و به خدمات دولتی نيز دسترسی ندارند. و برخلاف سایر پناهندگان سوریه، آنها از کمکهای کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل (شامل کمکهای بیشتر در زمان آوارگی و موقعیتهای حاد) محروم هستند و در عوض مجبورند به UNRWA مراجعه کنند. به گفته UNRWA، عوامل سه گانه – همه گیری کووید-19، افزایش قیمت کالاها و پیامدهای اقتصادی جنگ روسیه و اوکراین – اخیراً فقر پناهندگان فلسطینی سوریه را تشدید کرده است. 80 درصد آنها به کمک آنروا به عنوان منبع اصلی درآمدشان از سال 2022 وابسته بودند.
لبنان: زندگی در اردوگاهها و حقوق محدود
بر خلاف بسیاری از پناهجویان اردنی، در لبنان نزدیک به 488000 پناهنده فلسطینی نمی توانند شهروندی داشته باشند و دسترسی بسیار محدودی به مراقبتهای سلامت عمومی، آموزش و پرورش یا اقتصاد رسمی دارند. در حالی که حضور پناهجویان در هر کشوری می تواند مناقشه سیاسی برانگیزد، اسکان دائمی فلسطینیها در لبنان (معروف به توطین) باعث ایجاد ترس از برهم خوردن تعادل شکننده نظام سیاسی پارلمانی لبنان و بنیان گذار تقسیم قدرت و تفرقه بین گروههای مذهبی شود.
از نظر تاریخی، سیاستمداران لبنانی و بسیاری از فلسطینیها به هر اندیشه که مشوق توطین بود، اعتراض کردهاند. تا سال 2005، دولت لبنان پناهندگان فلسطینی را از دسترسی به بازار کار رسمی منع میکرد و آنها را مجبور میکرد غیررسمی کار کنند و متعاقبا دستمزد کمتری نيز دریافت میکردند. در حال حاضر فلسطینیان متولد لبنان که در UNRWA و وزارت کشور ثبت نام کردهاند، میتوانند مجوز کار دریافت کنند و به 70 شغل دسترسی داشته باشند.
با این حال، چالشهای زیادی باقی مانده است. فلسطینیها به بیمه سلامت عمومی دسترسی ندارند و از اشتغال در رشتههای مربوط به قانون، مهندسی و سلامت عمومی محروم هستند. نگران کنندهتر این که تقریباً 210000 فلسطینی – نزدیک به 45 درصد از کل جمعیت آوارگان فلسطینی در این کشور – در اردوگاههایی قدیمی زندگی میکنند که شرایط بدی دارند.
حکومت خودمختار فلسطینیها در لبنان
در سال 1968، بر اساس توافقنامه قاهره، فلسطینیها توانستند حکومت خودمختار اردوگاههای لبنان را به دست آوردند. این اردوگاهها در طول حمله اسرائیل به لبنان و جنگ داخلی لبنان به عنوان مکانهایی برای بسیج سیاسی و نظامی نقش حیاتی داشتند و بنابراین استقلال آنها با توافقنامه طائف در سال 1991 از آنها گرفته شد.
به طور همزمان، قوانین جدید فلسطینیان را از اقامت در خارج از اردوگاهها یا مالکیت زمین یا مسکن منع کرد. از آن زمان، جمعیت اردوگاههای فلسطینی در لبنان افزایش یافته است، اما مساحت زمینهای اختصاص داده شده به آنها عملاً ثابت مانده است که منجر به ازدحام بیش از حد جمعیت و ساخت و سازهای ناامن شده است. بحرانهای اقتصادی و مالی اخیر، تأثیرات همهگیری کرونا، و انفجار بندر بیروت در اوت 2020، بر وضعيت پناهندگان در لبنان تأثیر شدیدی گذاشته است. بر اساس گزارش آنروا تا سال 2022، 93 درصد از پناهندگان فلسطینی در این کشور در فقر زندگی میکردند. قیمت سبد غذایی در کمپهای پناهندگان بین اکتبر 2019 تا ژوئیه 2022 بیش از پنج برابر افزایش یافت و بسیاری از خانوادهها قادر به تهیه اقلام اساسی نبودند.
سوریه: آوارگی جدید در بحبوحه جنگ داخلی و بلایای طبیعی
در همین حال، سوریه در دهه 1940 و 1960 تعداد زیادی پناهنده فلسطینی را پذیرفت. فلسطینیان در سوریه نمیتوانستند شهروندی بگیرند، اما میتوانستند همتراز با شهروندان سوری به شغل، آموزش و مراقبتهای سلامت دسترسی داشته باشند. با این حال، جنگ داخلی که در سال 2011 آغاز شد، تأثیر شدیدی بر پناهندگان فلسطینی داشت. اردوگاه های درعا، یرموک و عین التال – که مجموعاً میزبان بیش از 30 درصد از آوارگان فلسطینی در این کشور بودند – تقریباً ویران شدند. حدود 120000 فلسطینی به کشورهای دیگر گریختند، به این معنی که از 575000 پناهجوی ثبت شده در UNRWA حدود 438000 نفر تا سال 2022 در سوریه باقی ماندهاند. از این تعداد، 40 درصد آواره داخلی بودند.
جنگ داخلی سوریه با گذشت زمان تحت کنترل درآمده است، اما وضعیت انساني همچنان وخیم است و با رکود اقتصادی، کاهش تولیدات کشاورزی به دلیل تغییرات اقلیمی و مسائل بهداشتی تشدید شده است. همچنین دو زمین لرزه در ترکیه و شمال غرب سوریه در فوریه 2023 ده ها هزار کشته بر جای گذاشت و آوارگان فلسطینی را در حلب، لاذقیه و حما در شمال سوریه تحت تأثیر قرار داد. نزدیک به 47000 پناهنده فلسطینی تحت تأثیر قرار گرفتند و هزاران نفر دوباره آواره شدند.
پناهندگان در غزه و کرانه باختری
علاوه بر 3.4 میلیون پناهجوی فلسطینی که در کشورهای میزبان زندگی می کنند، نزدیک به 2.5 میلیون فلسطینی نیز در سرزمینهای اشغالی غزه و کرانه باختری زندگی می کنند. حدود 67 درصد از جمعیت غزه را پناهندگان تشکیل میدهند. از سال 2007 و زمانی که حماس کنترل سیاسی غزه را به دست گرفت، آنها در شرایط سخت اجتماعی-اقتصادی ناشی از خشونت و بیثباتی سیاسی و محاصره زمینی، هوایی و دریایی اسرائیل به سر میبرند. در نتیجه، 80 درصد جمعیت از سال 2021 به کمکهای بشردوستانه وابسته هستند. نرخ فقر بسیار بالاست (نزدیک به 82 درصد) و نرخ بیکاری در میان بالاترین نرخهای جهان قرار دارد که تا اوت 2022 نزدیک به 47 درصد بوده است.
وضعیت انساني در کرانه باختری کمتر وخیم است، اما با این وجود پناهندگان فلسطینی با چالشهای متعددی مانند حصر تحمیلی و محدودیت در رفتوآمد از سوی اسرائیل و همچنین خشونتهای ناشی از درگیریها مواجه هستند. ایستهای بازرسی و ناپایایی دسترسی به مجوزهای ورود و کار در اسرائیل، بسیاری از افراد را از دسترسی به مشاغل، آموزش و مراقبتهای سلامت باز میدارد و میتواند بر سلامت روان آنها تأثیر جدی بگذارد.
نیروهای امنیتی اسرائیل به طور مکرر به اردوگاههای آوارگان در کرانه باختری یورش میبرند – طبق گفته آنروا، به طور متوسط 14 بار در هفته از اکتبر 2022 – که در طی آن استفاده از گاز اشکآور، تخریب اموال و آزار ساکنان گزارش داده شده است. اخراج فلسطینیها از خانههای خود در کرانه باختری ادامه دارد که منجر به آوارگی بیشتر شده است. در سال 2022، 953 ساختمان متعلق به فلسطینیان در سراسر کرانه باختری تخریب یا مصادره شد و در نتیجه 1031 نفر آواره شدند. این مورد بیشترین میزان از سال 2016 بود.
چالشهایی برای آنروا (UNRWA )
قطعنامه 194 (III) مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال 1948 بیان میکند: «فلسطینیهایی که میخواهند به خانههای خود بازگردند و در صلح با [همسایگان] خود زندگی کنند، باید در اولین تاریخ ممکن این کار را انجام دهند.» که در قانون بینالملل با عنوان حق بازگشت تفسیر شده است. این اصل پیامدهایی جدی برای فعالیتهای UNRWA (متولی موقت فلسطینیان تبعیدی) و همچنین راه حلهای ممکن برای مصائب 75 ساله فلسطینیها در پي داشته است.
UNRWA اغلب به عنوان یک سازمان شبه دولتی در نظر گرفته میشود، زیرا خدمات دولتی مانند آموزش، مراقبتهای سلامت و سایر کمکها را به فلسطینیها ارائه میدهد. با این حال، برخلاف دولت که میتواند مالیات جمعآوری کند، آنروا تقریباً به کمکهای مالی (که ۹۳ درصد بودجه آن را تشکیل میدهد) وابسته است، و همین مسئله منجر به کسری جدي بودجه میشود و این سازمان را در معرض چالشهای سیاسی قرار میدهد.
برخی استدلال میکنند که چون مأموریت آنروا در طول زمان بسیار حائز اهمیت و سنگین شده است، این سازمان را از نظر مالی ناپایدار کرده است. با این حال، جمعیت فلسطینیها به طور قابل توجهی رشد کرده است، چون چندین نسل دیگر نیز بدون تابعیت متولد شدهاند. ایالات متحده در طول تاریخ بیشترین کمک مالی را به آنروا کرده است و بین 300 تا 350 میلیون دلار در سال، اما در دولت ترامپ کمکهای ایالات متحده به 60 میلیون دلار در سال 2018 کاهش یافت و قبل از كمك 338 میلیون دلاري در سال 2020، در سال 2019 این کمکها کاملا قطع شد.
با انتخاب مجلس نمایندگان با نظارت جمهوریخواهان در سال 2022، آنروا بار دیگر با نبرد سختی برای تامین بودجه مواجه شد و کارکنان سازمان بیم آن دارند که اگر یک جمهوریخواه دوباره ریاست جمهوری را در سال 2024 به دست بگیرد، حمایت مالی ایالات متحده به طور کامل متوقف شود.
خدمات آنروا (UNRWA )
خدمات و کمکهایی که UNRWA به فلسطینیها ارائه میکند بلافصل با مسئله بازگشت آنها مرتبط است. کسانی که به کاهش بودجه یا انحلال سازمان میاندیشند، اغلب از جذب فلسطینیها در جوامع میزبان حمایت میکنند. با این حال، اکثر فلسطینیها از حقوق کامل اقتصادی و اجتماعی در این کشورها محروم هستند، و سیاستمداران کشور میزبان یا خود فلسطینیها تمایل چندانی برای ادغام کامل ندارند، با ترس از این که انجام این کار به معنای قطع امید از بازگشت به سرزمین اجدادیشان باشد.
علاوه بر عواقبی که برای فلسطینیها دارد، چنین اقدامی بسیاری از کشورهای عربی را نیز شوکه خواهد کرد چرا که با وجود گرم شدن روابط بین برخی از دولتهای عربی و اسرائیل از طریق توافقهای عادیسازی، دهههاست که به این مهم کمک شده است.
75 سال گذشت و بعد چه میشود؟
تصمیمگیری برای آوارگان فلسطینی مستلزم یک راه حل سیاسی برای مناقشه اسرائیل و فلسطین و بازگشت پناهجویان به سرزمین اجدادي خود یا بازگرداندن اموال از دست رفته به آنان است. چنین راه حلی برای دههها مورد بحث بوده است، اما پس از انتخاب دولت راست افراطی اسرائیل در دسامبر 2022، بینتیجه به نظر میرسد. بنیامین نتانیاهو پس از تشکیل ائتلاف حزبش با احزاب افراطی، به عنوان نخست وزیر بازگشت و افراطیترین دولت راستگرا را در تاریخ کشور ایجاد کرد. چند تن از اعضای کابینه دست به تقویت جنبش شهرک نشینان اسرائیلی در سراسر کرانه باختری زدند، علیرغم یافتههایی که نشان میداد بر اساس قوانین بینالمللی این شهرکها غیرقانونی هستند و حقوق بشر فلسطینیها را نقض و آنها را آوراهتر میکنند.
ایتامار بن گویر، وزیر امنیت ملی، پیش از این به دلیل تحریک نژادپرستی علیه فلسطینیان محکوم شده بود و وزیر دارایی بزالل اسموتریچ همواره خواستار گسترش قلمرو اسرائیل و اخراج بیشتر فلسطینیان شده است. خشونت بین اسرائیلیها و فلسطینیها در کرانه باختری در سال 2023 به سرعت تشدید شد، از جمله در اردوگاه آوارگان جنین، که نیروهای اسرائیلی در ژانویه به آن حمله کردند و 10 فلسطینی را کشتند و 20 نفر دیگر، از جمله شبه نظامیان و غیرنظامیان را زخمی کردند.
با این حال، اصلاحات دیگر ممکن است دست یافتنیتر باشد و میتواند دسترسی فلسطینیان را به خدمات بهبود بخشد و فرصتهای جابجایی را افزایش دهد. به عنوان مثال، اگرچه آنروا مأموریتی برای اسکان مجدد آوارگان فلسطینی ندارد، مطابق با پیمان جهانی 2018 در مورد پناهندگان جامعه بین المللی کشورهای پذیرنده میتوانند از مسیرهای تکمیلی مانند ویزای کار و تحصیل موجود بيشتر بهره ببرند. در حالی که از نظر تاریخی بسیاری از فلسطینیها – از جمله رهبران سیاسی – می ترسند که اسکان مجدد باعث شکستن و رنگ باختن آرمان آنها شود، فلسطینیهای خارج از کشور هنوز میتوانند هویت خود را حفظ کنند و نیازی به اعطای حق بازگشت ندارند. افزایش فرصتهای جابجایی بهویژه برای پناهندگان غزه و کرانه باختری که از سوی مقامات اسرائیلی با موانع سختی برای خروج مواجه شدهاند، مهم است.
عدم اعطای شروندی به بسیاری از پناهندگان فلسطینی و سایر چالشهای ادغام برای جوامع میزبان، موانعی همیشگی هستند. حتی بدون اعطای شهروندی، تغییرات قانونی که به فلسطینیها اجازه میدهد برای مثال در لبنان مالک زمین یا اشتغال در برخی زمینهها باشند، در نهایت میتواند به نفع فلسطینیها و جامعه و اقتصاد کشور میزبان باشد.
سخن آخر، وابستگی آنروا تنها به کشورهای اهداکننده نيز یک چالش بزرگ است. برخی از کارشناسان تغییر به تخصیص بودجه چند ساله به جای سالانه را پیشنهاد کرده اند که به UNRWA اجازه میدهد تا فعاليتها را بهتر برنامهریزی کند و زمان صرف شده برای جمعآوری کمکها را کاهش دهد.
با گذشت هفتاد و پنج سال از آوارگی چند نسل فلسطینیها در چند کشور، به زودی اين گونه خواهد بود كه جز قبل از سال 1948 هیچ پناهندهای مستقیماً از سرزمین اجدادی خود فرار نکرده است. در عوض، جامعه بینالمللی به نسلهایی از فلسطینیها اجازه داده است که در پناهندگی متولد شوند، سرنوشتی که هیچ پناهنده دیگری آن را تجربه نکرده است. این موقعیت غیرعادی فلسطینیها را به نمادی از تنشهای ژئوپلیتیکی گستردهتر تبدیل کرده است، اما نتوانسته راهحلی معنادار برای مصیبتشان ارائه دهد.
این یادداشت از سایت Migration Policy Institute ترجمه شده است. متن انگلیسی مقاله به همراه منابع اصلی در اینجا قابل دسترس است.