چرا افغانستانی ها پناهنده می شوند؟

افغانستان کشور مبدأ بیش از یک نفر از هر 10 پناهجو در جهان است. از سال 2012 تا کنون بیش از 2.5 میلیون نفر از افغانستان به خارج از کشور نقل مکان کرده و یا فرار کرده اند. مهاجرت را نمی توان نتیجه یک سائق واحد در نظر گرفت. ادبیات مربوط به مهاجرت انواع مختلفی از عوامل مهاجرت را که ماهیت اجتماعی-اقتصادی دارند تشریح می کند. مشهودترین محرک مهاجرت به وضعیت اقتصادی یک خانواده یا فرد مهاجر مربوط می شود.

محرک های افغانستانی ها برای مهاجرت از افغانستان

یک پژوهش اخیر در خصوص مهاجران بالقوه از هفت ولایت (هرات، کابل، غور، بلخ، نیمروز، فاریاب و قندوز) نشان داد که 65 درصد شرکت کنندگان در این پژوهش، کمبود شغل و فرصت های معیشتی را عامل اصلی فشار می دانند.

 درگیری ها و وضعیت عمومی امنیتی در کشور افغانستان و همچنین عدم رشد و شکوفایی اقتصادی نیز دلایلی هستند که اغلب بیان شده است. ایران، پاکستان، اروپا و ترکیه محبوب ترین مقاصد برای مهاجران افغان هستند. از 2796432 مهاجری که بین سال های 2012 تا 2020 به خارج از افغانستان نقل مکان کرده اند، 360855 نفر به کشورهای اروپایی (13 درصد)، یک میلیون و 779 هزار و 56 نفر به ایران (63 درصد) و 578 هزار و 890 نفر به پاکستان (21 درصد) مهاجرت کرده اند. خاورمیانه و سایر کشورهای آسیایی به عنوان پذیرنده کمترین مهاجر افغان (2 درصد) ثبت شده اند. بدتر شدن اقتصاد ایران و پاکستان و کاهش حمایت در این کشورها، همراه با سیاست‎های کشور میزبان که بازگشت مهاجران به کشورهای خود را تنظیم می کردند، منجر به موج جدیدی از بازپس فرستادگان افغانستانی شد. در سال ۲۰۱۹، نیم میلیون پناهجوی افغان به زور از کشورهای همسایه به افغانستان بازگردانده شدند. ترکیه همچنین 19000 نفر را تا سپتامبر 2019 به اجبار به افغانستان بازگرداند. تا اواسط سال 2020، مشکلات دسترسی به سیستم بهداشتی مناسب در ایران در بحبوحه افزایش موارد ابتلا به کووید-19 و از دست دادن مشاغل کم‌درآمد آنها، باعث شد، حدود 200000 افغان که بیشتر آنها فاقد مدرک بودند، مجبور به فرار از ایران و بازگشت به کشور خود شوند. بین 1 ژانویه 2021 تا 4 فوریه 2021، 69664 مهاجر غیرقانونی دیگر از ایران و 726 مهاجر از پاکستان به افغانستان بازگشته اند.

مسائل جمعیتی افغانستانی ها و اهمیت تامین امنیت کودکان

جمعیت افغانستان جوان است و به سرعت در حال رشد است. نرخ باروری بالا که بین سال‌های 2005 تا 2018 به‌طور متوسط 5.6 تولد به ازای هر زن بود، منجر به رشد متوسط جمعیت بیش از 3 درصد در این دوره شده است. رشد سریع جمعیت چالش‌های مهمی را ایجاد می‌کند که به ناامنی غذایی و همچنین فشار بر خدمات عمومی ناکافی و بازار کاری که با ظرفیت جذب پایین مشخص می‌شود، می افزاید. نرخ بالای باروری همچنین به این معنی است که جمعیت بسیار جوان است، به طوری که در سال 2020- 2019،  47.7 درصد از کل جمعیت زیر 15 سال (48.4 درصد از جمعیت مرد و 47 درصد از زنان) و 2.7 درصد افراد بالای 65 سال (3.2 درصد از جمعیت) هستند. این به یک نسبت وابستگی بالای کودکان 94.5 دامن زده است. این ارقام به این معنی است که هر 100 نفر در سنین 15 تا 64 ساله درآمدزا باید 94.5 کودک (سن زیر 15 سال) و 100 کودک و سالمند (65 سال به بالا) را تامین کنند. نسبت‌های وابستگی بالا نشان‌دهنده بار قابل‌توجهی است که بر دوش دولت و جمعیت فعال اقتصادی برای ارائه خدمات اجتماعی مورد نیاز کودکان، از جمله آموزش، مراقبت از کودکان، و مراقبت‌های بهداشتی تحمیل می‌شود. مشارکت کم زنان شاغل (16.5 در سال‌های 2019-2020) این عدم تعادل بین کودکان و افراد در سن کار را بیشتر می نمایاند.

وضعیت حقوق بشر در افغانستان با تحولات سیاسی و اجتماعی-اقتصادی اخیر به میزان قابل توجهی بدتر شده است. خدمات اساسی در آستانه فروپاشی قرار دارند و نیازهای یک جمعیت آسیب پذیر را تشدید می کنند. بیش از نیمی از جمعیت، 24.4 میلیون نفر، از جمله 12.9 میلیون کودک، به کمک های بشردوستانه نیاز دارند. شیوع بیماری های متعدد (سرخک، اسهال آبکی حاد، تب دانگ و کووید 19) ادامه دارد.

حتی قبل از بحران کنونی، افغانستان با چالش‌های بی‌شماری برای تحقق حقوق کودکان و زنان روبرو بود، به طوری که کودکان در معرض نقض های جدی قوانینی بودند که بر کودکان در کشوری در حال جنگ تأثیر می‌گذارد. در سال 2020، تقریباً نیمی از جمعیت افغانستان به دلیل درگیری، بلایای طبیعی، ناامنی غذایی، تحرک بالای مرزی و تأثیرات اجتماعی، اقتصادی و بهداشتی کووید 19 با نیاز به کمک های بشردوستانه زندگی می کردند. فقر نیز گسترده است و تقریباً از هر دو افغان یک نفر در سال 2019 زیر خط فقر زندگی می کند. افغانستان در وضعیت شکننده ای قرار دارد و اقتصاد ضعیف و همچنین به شدت به کمک های بین المللی وابسته است. هنجارهای اجتماعی و شیوه های مضری که ریشه در نابرابری جنسیتی دارد، فراگیر هستند و کودکان و زنان در معرض اشکال مختلف خشونت و رفتارهای توهین آمیز مانند قتل ناموسی، ازدواج کودکان، سوء استفاده خانگی و خشونت جنسی قرار می گیرند. در نهایت، آمار زیر می تواند توضیحات بیشتری در خصوص وضعیت کودکان افغانستانی به ما دهد: 1.6 میلیون کودک در افغانستان یتیم هستند. 3.7 میلیون کودک در افغانستان از مدرسه خارج می شوند که 60 درصد آنها دختر هستند؛ بیش از 3 میلیون کودک گرمای کافی برای گرم نگه داشتن خود ندارند و 8.6 میلیون کودکی که در خانه زندگی می کنند، پتوی کافی ندارند؛ سالانه بیش از 1500 مورد خشونت علیه کودکان در افغانستان ثبت می شود. این کودکان، عمدتا قربانی آزار جنسی و آزار و اذیت خیابانی می شوند.

به علاوه، بدون دسترسی به حداقل خدمات مراقبتی، افغانستانی ها از اثرات فاجعه باری رنج خواهند برد. 35 میلیون نفر برای مراقبت های مراقبتی به خدمات اولیه مراقبت های بهداشتی اولیه متکی هستند. بدون دسترسی پایدار به این خدمات، تخمین زده می شود که هر روز 212 کودک می میرند. وضعیت وخیم تر، 8.7 میلیون نفر را در سطح 4 ناامنی غذایی اضطراری (IPC 4) قرار داده است. سوء تغذیه، عامل 45 درصد مرگ و میر کودکان در افغانستان است. در حال حاضر، سوء تغذیه حاد در 27 استان از 34 استان بالاتر از آستانه اضطراری است و به سرعت در حال بدتر شدن است.

خشکسالی نیاز به آب را تشدید کرده است و 53 درصد از نقاط آبی در سه استان خشک شده است. خرابی خدمات آب در محیط های شهری، دسترسی به آب را به نصف کاهش داده و آلودگی ناشی از فاضلاب را افزایش داده است. از هر 10 افغانستانی 8 نفر در حال حاضر آب آلوده به باکتری می نوشند. حتی قبل از همه‌گیری کووید-19، دسترسی به آموزش و پرورش یک مسئله بود، چرا که شیوه‌های فرهنگی، جابه‌جایی، غیرقابل دسترس بودن و کمبود امکانات باعث شد 4.2 میلیون (60 درصد دختر) از مدرسه بازمانند. بدون دسترسی پایدار به آموزش، 7.9 میلیون کودک دیگر در خطر از دست دادن آموزش ضروری هستند. تعطیلی طولانی‌مدت و غیبت‌های مدارس اغلب باعث می‌شود که کودکان، به‌ویژه دختران، برای تکمیل تحصیلات خود بازنگردند و تأثیرات ماندگاری بر این کودکان خواهد داشت. این تأثیرات، همراه با بحران اجتماعی-اقتصادی، مکانیسم‌های مقابله را تقریباً از بین برده و باعث کار کودکان و ازدواج زودهنگام شده است. در شرایطی که اقتصاد و بسیاری از بخش های خدمات عامه به دلیل عدم پرداخت معاش و خزانه خالی دولت در آستانه سقوط قرار دارند، مردم افغانستان با آینده نامعلومی روبرو هستند.

به اشتراک بگذارید

یک نظر

دیدگاه ارسال کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *