مهر ۲۵, ۱۴۰۳ ۹:۵۲ قبل از ظهر
از افغانستان تا ترکیه: روایتی کودکانه از یک مهاجرت قاچاقی
آنها از افغانستان به بلوچستان رفته بودند. یک هفته همانجا اقامت داشتند و بعد از بلوچستان تا تهران را دو روز و دو شب با ماشین پیموده بودند. یک هفته در تهران مانده و بعد ۱۰ ساعت در ماشین سپری کرده بودند تا به ارومیه برسند. میگفتند سه شبانه روز در خانه مردی ترک اقامت داشتند: «از آنجا به سمت بلندی حرکت کردیم. کوهها که شروع شد، از سرما و ترس میلرزیدیم. هیچی نمیدیدیم. تا دم کوه با ماشین و از آنجا چهار ساعت در برف راه رفتیم. همهجا سفید بود. قاچاقبر هم ولمان کرد. آخرهای راه یک قاچاقبر دیگر آمد و ما را به خوابگاه برد. سه شب آنجا بودیم. ما را برد در شهر ول کرد. گفت خودتان بروید کمپ را پیدا کنید. ما در آنکارا به سازمان ملل رفتیم و یک شب تا صبح در صف ماندیم.»
ادامه مطلب