بی‌سرزمین‌تر از باد

این روزها در گروه سینمای هنر و تجربه، دو فیلم نیمه‌بلند به نمایش در آمده‌اند: «بی‌سرزمین‌تر از باد» و «اعتراض وارد نیست». دو فیلمی که به مهاجران حاضر در ایران می‌پردازند. در این یادداشت به مرور این دو فیلم می‌پردازیم.

«اعتراض وارد نیست»، مستندی در مورد ۵ جوان افغانستانی در زمین‌های تنیس ایران است. جوان‌هایی که هر کدام‌شان به طریقی از افغانستان به ایران آمده‌اند. از خوب روزگار و شانس‌شان در زمین‌های تنیس شمال شهر تهران توپ‌جمع کن شده‌اند. بعضی‌شان از همان سن کودکی و بعضی‌شان از سن‌های بالاتر. تنیس را آهسته آهسته یاد گرفته‌اند و حرفه‌ای شده‌اند. اما محدودیت بزرگی سد راه‌شان شده است: آن‌ها برای پیشرفت نیاز دارند که ایرانی باشند، اما هرگز نمی‌توانند ایرانی باشند.
در مسابقات مختلفی شرکت کرده‌اند. خیلی از حریفان ایرانی را شکست داده‌اند. اما هیچ راهی وجود ندارد که به سطح ملی برسند. اوج فیلم جایی است که گل‌آقا و نادر برای یک مسابقه در سطح شهر تهران آماده می‌شوند. لباس می‌خرند. در مسابقات ثبت‌نام می‌کنند. اما در روز مسابقه بهشان می‌گویند که چون شناسنامه ندارند نمی‌توانند در مسابقه شرکت کنند.
فیلم روایتی است از محدودیت رشد مهاجران در ایران. این‌که آنان با امیدهای فراوان خودشان را به ایران می‌رسانند، اتفاقا فرصت‌های خوبی هم برای رشد پیدا می‌کنند و از پلکان بالا می‌روند، اما سقف رشد آن‌ها بسیار کوتاه است. آن‌قدر کوتاه که حتی نمی توانند تمام قامت بایستند…
پایان‌بندی فیلم و سرنوشت هر کدام از جوان‌های توی فیلم نیز یادآوری می‌کند که مهاجران جوان و بااستعداد افغانستانی در ایران دو راه بیشتر ندارند: یا به سوی اروپا مهاجرت مجدد کنند یا به افغانستان برگردند و دوباره روانه‌ی ایران شوند!

بلافاصله بعد از فیلم «اعتراض وارد نیست» فیلم «بی‌سرزمین‌تر از باد» پخش می‌شود. «بی‌سرزمین‌تر از باد» داستان یک خانواده‌ی افغانستانی در ایران است. یک خانواده‌ی ۵ نفره که پدر به سختی با ساخت جعبه‌های میوه درآمد کسب می‌کند. او سال‌هاست که به ایران مهاجرت کرده. ولی برای آینده‌ی بچه‌هایش افق روشنی نمی‌بیند. او تلاش کرده تا به صورت قاچاقی به اروپا مهاجرت کند. پسر کوچکش هم همراهش بوده. از بد حادثه پسر کوچک موفق به عبور غیرقانونی از مرز ایران می‌شود. اما پدر دستگیر می‌شود. دو سال تمام آن‌ها از سرنوشت پسر کوچک‌شان بی‌خبرند. مادر پدر را به شدت سرزنش می‌کند. فیلم در حول و ولای بی خبری از پسر کوچک خانواده شروع می‌شود. ناگهان خانواده با خبر می‌شوند که پسر کوچک‌شان در سوئد است و یک خانواده او را به سرپرستی پذیرفته‌اند. ادامه‌ی فیلم شرح تلاش‌ها و این در آن در زدن‌های پدر خانواده است برای این‌که به طریقی خودشان را به پسرشان در سوئد برسانند.
«بی‌سرزمین‌تر از باد» چهارمین ساخته‌ی غلامرضا جعفری فیلم‌ساز افغانستانی مقیم ایران است. او در کارنامه‌ی خودش فیلم درخشان «جاده لغزنده است، لطفا آهسته برانید» را در مورد محرومیت مهاجران ساکن ایران از داشتن گواهینامه رانندگی را دارد. اما آخرین ساخته‌اش به درخشندگی آن فیلم نیست. موضوع مهاجرت خانوادگی اتباع افغانستانی ساکن در ایران به صورت غیرقانونی به اروپا از موضوعات بسیار بکری است که مستندهای زیادی می‌توانند به آن بپردازند. جدا شدن کودکان از این خانواده در طی فرآیندهای گوناگون مهاجرت نیز اتفاق بسیار شایانی است که مستندهای کمی به آن پرداخته‌اند. در سال ۲۰۱۸ حدود ۱۲۷۰۰ کودک زیر ۱۸ سال به تنهایی وارد مرزهای کشورهای قاره‌ی اروپا شدند. کودکانی که در حین مهاجرت از خانواده‌شان جدا ماندند… رقم بسیار بالایی است. بی‌سرزمین‌تر از باد می‌توانست به این بپردازد که چه چیز باعث می‌شود که یک خانواده‌ی مهاجر در ایران تصمیم بگیرد که به صورت کلی و غیرقانونی رهسپار مرزهای اروپا شود، می‌توانست به این بپردازد که برای رفتن غیرقانونی به اروپا از چه مسیرهایی می‌گذرند، می‌توانست به این بپردازد که بعد از دستگیری چه اتفاقاتی برای یک خانواده‌ی مهاجر می‌افتد، می‌توانست به قوانین حفظ انسجام خانواده در کشورهای اروپایی بپردازد، قوانینی که اجازه می‌دهند تا اگر کودک تنهایی در کشوری اروپایی استقرار پیدا کرد خانواده‌اش نیز از افغانستان یا عراق یا سوریه یا… به او بپیوندند، قانونی که فیلم دانسته یا ندانسته به آن اشاره نکرد تا پدر بار دیگر رهسپار غیرقانونی اروپا شود و باز هم به فرزندش نرسد…
دو فیلم «اعتراض وارد نیست» و «بی‌سرزمین‌تر از باد» این روزها از گروه سینمایی هنر و تجربه در سینماهای ایران در حال پخش‌اند. فیلم‌هایی که به وضوح سیاست‌های مهاجرتی ایران را به چالش می‌کشند و مخاطب را به فکر فرو می‌برند.

به اشتراک بگذارید

دیدگاه ارسال کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *