امیرحسین چیت‌ساززاده: محمد شریف دانشجوی دکترای علوم اجتماعی دانشگاه تهران است. یک دانشجوی خارجی در ایران. پس از مدتی جست‌و‌جو برای مکانی مناسب جهت گفت‌وگو در دانشکده علوم اجتماعی و مواجه شدن با در بسته کلاس‌ها، در طبقه آخر ساختمان دانشکده بر روی یک ردیف صندلی نشستیم. فرد بسیار آرام و متواضعی بود با شخصیتی مناسب فضاهای دانشگاهی. با او در مورد تجربه تحصیل در دانشگاه‌های ایران صحبت کردم. آنچه در ادامه می‌خوانید نقل قولی است بدون واسطه از گفته‌های او.

نسخه صوتی این مطلب

تجربه تحصیل با نگاه کلیشه‌ای به افغانستانی‌ها

محمد شریف پویا هستم متولد سال 1363. مدرسه را در کابل گذراندم لیسانس را هم از کابل فارغ التحصیل شدم. مدت زمان کوتاهی به مدت یک و نیم سال را به واسطه تهدیدات طالبان به پاکستان برای زندگی رفتم. من در دو مقطع تجربه تحصیل در ایران را دارم. در بهمن 1389، برای تحصیلات کارشناسی ارشد به دانشگاه شیراز آمدم. سال 1392 فارغ التحصیل شدم و به افغانستان بازگشتم. تا سال 1396 کابل بودم و مسئولیت اداری در یک دانشگاهی خصوصی در کابل داشتم. مدیر گروه بودم، مدیر آموزش بودم، رئیس آموزش دانشگاه بودم و تدریس می‌کردم. شهریور 1396، برای تحصیل در مقطع دکترا به ایران بازگشتم.
من با شور و شعف از کشور دیگر برای تحصیل به ایران آمدم، اما مردم ایران این‌گونه فکر نمی‌کنند که من از کشور دیگری آمده‌ام بلکه می‌گویند او افغانی است و در نتیجه مهاجر است و دستش پیش ایرانی‌ها دراز است. من بارها به افراد مختلف گفته‌ام باید طرز فکر‌شان را عوض کنند، چون این نگاه بچه‌های افغان را اذیت می‌کند. تجربه تحصیل من در ایران بر این گواه است که قانون در ایران مشکلی ندارد و حاوی مسائل تبعیض‌آمیز نسبت به افغان‌ها نیست. اما طرز فکر کلیشه‌ای که در ایران ساخته شده است مشکل‌ساز است. برای مثال زمانی که برای ثبت نام می‌آیی تا موقعی که فکر می‌کنند شما خارجی هستی و نمی‌دانند افغان هستی نگاهشان خیلی خوب است اما وقتی متوجه می‌شوند شما افغانستانی هستی نگاهشان کاملا تغییر می‌کند.

انگیزه‌های دانشجویان افغانستانی برای تحصیل در ایران

دانشجویانی که از افغانستان به ایران می‌آیند، یکی از انگیزه‌هایشان زبان فارسی است و عده‌ای به واسطه نگاه ایدئولوژیک و مذهبی که دارند می‌گویند دولت ایران جمهوری اسلامی است و آنجا کمتر چالش در مورد ارزش‌هایمان به وجود می‌آید. به خصوص خانم‌ها بیشتر مایل هستند به ایران بیایند برای ادامه تحصیل، چون اینجا فضای مناسبی برای ادامه تحصیل خانم‌ها وجود دارد. البته باید بگویم اگر کسی زبانش خوب باشد شاید کشور دیگری را برای ادامه تحصیل ترجیح بدهد.

مشکلات اداری دانشگاه‌های ایران با دانشجوی خارجی

در وزارت علوم من در دو باری که برای تحصیل به ایران آمدم در آنجا به مشکل چندانی برنخوردم. سپس وقتی نامه معرفی به دانشگاه‌ها صادر می‌گردد، بعضی دانشگاه‌ها که دانشجوی خارجی بیشتر داشته‌اند راهنمایی‌های خوبی به دانشجو می‌کنند و کارهای او به سرعت انجام می‌گیرد اما دانشگاه‌هایی که دانشجوی خارجی کمتری داشته‌اند، افراد در آنجا بیشتر با مشکل مواجه می‌شوند.

به نظر می‌رسد خود قوانینی که توسط وزارت علوم تدوین شده است مشکلی ندارد. ولی مشکل در خود دانشگاه ها است که بعضا قوانین را متوجه نمی شوند و در مورد مسایلی مانند خوابگاه یا تمدید اقامت مشکل ایجاد می‌کنند. در واقع من مساله را بیشتر داخل دانشگاه‌ها می‌دانم نه در سطح کلان.

بر اساس تجربه تحصیل در دو مقطع در ایران باید بگویم روند کارهای اداری در ایران نسبت به سایر کشورها آرام‌تر صورت می‌گیرد. اگر روند کارهای دانشجویان خارجی سریع‌تر صورت بگیرد باعث می‌شود دانشجویان هم راحت‌تر باشند. نامه الکترونیکی که وزارت علوم برای دانشگاه‌ها می‌زند در مرحله بعد باید به آموزش ارجاع شود سپس به گروه ارجاع شود و همه این مراحل را باید فرد به صورت شخصی پیگیری کند. یعنی تا حضور نیابد و چند بار نرود کار انجام نمی‌شود. مثلا من در دو بار پذیرش خودم حداقل یک ماه دوندگی کردم تا کارم راه افتاد.

دانشجویان افغانستانی شاغل به تحصیل در ایران

جایگاه دانش‌آموختگان ایران در افغانستان

تحصیل‌کرده‌های ایران در افغانستان از اعتبار علمی خوبی برخوردار هستند چون مردم باور دارند که دانشجویان در ایران در دانشگاه معتبر درس خوانده‌اند اما به طور مثال کسانی که در هند درس می‌خوانند مشخص نیست اصلا در جایی که در س خوانده‌اند دانشگاه بوده است یا نه. نکته قابل توجه دیگر این است که اکثر نهادهای فعال در افغانستان و بودجه‌هایی که از طریق آن‌ها برای دولت افغانستان داده می‌شود از همان کشورهای خارجی درگیر با ایران تامین می‌شود. از این رو وقتی متوجه می‌شوند مدرک تحصیلی فرد از ایران است یک نوع برخورد تبعیض‌آمیز دارند و دولت نیز به آن‌ها برچسب جاسوسی می‌زند. وضعیت مهاجرانی که در ایران زندگی می‌کنند و نوع نگاه ایرانی‌ها به افغان‌ها هم در شکل‌گیری این وضعیت نقش دارد.

جای خالی حمایت‌های پس از فارغ‌التحصیلی

نکته دیگری که باید بگویم این است، دوستان دیگرم که در کشورهای دیگر مثل آمریکا، هند، انگلیس، ژاپن و ترکیه درس خوانده‌اند کانون‌هایی داشتند که با کشور محل تحصیلشان در ارتباط هستند و آن‌ها پیگیرند که کجا در افغانستان مشغول به کار شدند یا با چه مشکلاتی مواجه شدند و برنامه‌ریزی می‌کنند که چگونه فارغ‌التحصیلانشان را در افغانستان حمایت کنند. اما ایران علی‌رغم تعداد بسیار زیاد دانشجوی فارغ‌التحصیل شده و بورس شده اینچنین ارتباطی را ندارد. به طور مثال آمریکا با جمع‌آوری اطلاعات از وضعیت کاری دانش‌آموختگانش در افغانستان با دولت افغانستان برای بکارگیریشان در دولت مذاکره می‌کند یا هر سال تعداد بورس‌های خود را متناسب با بکار‌گیری فارغ‌التحصیلان سابق تنظیم می‌کند. به نظرم ایران نیز باید با دولت افغانستان در مورد وضعیت فارغ‌التحصیلان دانشگاهایش که به افغانستان برگشته‌اند مذاکره کند مانند سایر کشورها اعم از ترکیه یا آمریکا و بدین ترتیب از فارغ‌التحصیلان حمایت کنند. در این راستا باید ارتباطات بین سفارت افغانستان و وزارت علوم ایران و همین طور سفارت ایران و وزارت علوم افغانستان تقویت شود.

روایت مرتبط: گفتگو با دانش آموختگان افغانستانی مقیم ایران

پرسش از دانش آموختگان افغانستانی مقیم ایران در جشن فارغ التحصیلی در دانشگاه فردوسی مشهد: آیا زندگی آدم ها با ورود به دانشگاه تغییر می‌کند؟ شما اگر بر می گشتید به چهار سال قبل چه کار می کردید؟

به اشتراک بگذارید

دیدگاه ارسال کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *